اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
96102 |
نام:
ستايش
شهر:
تبريز
تاریخ:
10/7/2012 3:06:19 PM
کاربر مهمان
|
يك روز تو مرا التماس مي كني يك روز من تورا التماس مي كنم غافل از اينكه اين روزها مي گذرد و هرروز و هر لحظه ديوار بين ما بلندتر ميشود و ما نمي توانيم آنرا از بين ببريم.
|
|
96101 |
نام:
amir
شهر:
تاریخ:
10/7/2012 2:58:43 PM
کاربر مهمان
|
باسلام سایتتون بسیار مزخرفه . هیچیش دانلود نمیشه . یک فکری برا خودتون بر دارید .................... ********************** مدیریت حرف دل
با سلام و تشکر از اظهار لطف شما در بخش حرف دل سایت
به اطلاع شما می رسانم که برای دانلود فایل های سایت نیاز است تا بر روی هر یک کلیک کنید و پس از باز شدن صفحه مخصوص دانلود، می توانید آنرا دانلود نمایید.
روش قبلی سایت که بصورت راست کلیک و استفاده از گزینه ذخیره لینک بوده، دیگر کارایی ندارد و حتما باید صفحه مخصوص دانلود باز شود.
ومن الله التوفیق
|
|
96100 |
نام:
جا مانده از راه خدا
شهر:
تهران
تاریخ:
10/7/2012 2:51:44 PM
کاربر مهمان
|
به نام خداوند یکتا
سلام به تمامی دوستان خوب حرف دل
یکی از مریدان شیوانا مرد تاجری بود که ورشکست شده بود .
روزی برای تصمیم گیری در مورد یک موضوع تجاری نیاز به مشاور بود .
شیوانا از شاگردان خواست تا آن مرد تاجر را نزد او آورند .
یکی از شاگردان به اعتراض گفت : اما او یک تاجر ورشکسته است و نمی توان به مشورتش اعتماد کرد .
شیوانا پاسخ داد : شکست یک اتفاق است . یک شخص نیست !!
کسی که شکست خورده در مقایسه با کسی که چنین تجربه ای نداشته است ، هزاران قدم جلوتراست .
او روی دیگر موفقیت را به وضوح لمس کرده است و تارهای متصل به شکست را می شناسد .
او بهتر از هر کس دیگری می تواند سیاه چاله های منجر به شکست را به ما نشان دهد .
وقتی کسی موفق می شود . بدانید که چیزی یاد نگرفته است !!
اما وقتی کسی شکست می خورد .
آگاه باشید که او هزاران چیز یاد گرفته است که اگر شجاعت خود را از دست نداده باشد می تواند به دیگران منتقل کند .
وقتی کسی شکست می خورد هرگز نگوئید او تا ابد شکست خورده است !!
بلکه بگوئید او هنوز موفق نشده است ….....
در پناه خدا باشید .
یا حق
|
|
96099 |
نام:
گمنام
شهر:
کاشکی کربلا
تاریخ:
10/7/2012 2:49:35 PM
کاربر مهمان
|
بسم رب الحسین ع
السلام علیک یااباعبدالله الحسین
هرگزنمیردآنکه دلش زنده شدبه عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما... ************************** سلام وعرض ادب خدمت بزرگواران
طرح ختم زیارت عاشورا از امروز 16 مهر شروع شده وتا 25 آبان ادامه داره،برای خوندنش هرزمان از روز یا شب که فکر می کنید مناسب تره رو انتخاب کنید و برای سلام ولعن بهتره که صدتا رو بگید اگر هم در همون زمان نمی تونید بگید صد لعن وسلام رو در طول روز بگید..
ان شاءالله که با معرفت به استقبال محرم بروی ای دل... ****************************************** ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده گوشه ای از کربلا جا ومکانم بده.. ********************************* اسامی عاشقان حسین ع:(چله ای برای ارباب...)
۱-سوگند خانم از امان ازجدایی ۲-راستین گرامی از غریبم ۳-آقاشهاب گرامی از امید به رحمت خدا ۴-فاطمه محب علی ع گرامی ازبندرلنگه ۵-عاشق شهدا گرامی از شهدا ۶-فاطمه خانم از قاین ۷-جان وجوانیم فدای رهبرم ازشهرخدا ۸-همکار محترم جان وجوانیم ... ۹-گمنام از کاشکی کربلا ۱۰-غریبه گرامی ازشهرغریب ۱۱-آقا حامد ح ی از تهران ۱۲-خاک پای مولا ی گرامی ازبوستان مهدی ۱۳-دوست محترم جان وجوانیم فدای رهبرم از شهرخدا ۱۴-دوست محترم جان وجوانیم فدای رهبرم از شهرخدا 15-نرگس خانم از کرج 16-کنیز زهرا ی گرامی از کربلا 17-غریب گرامی از تنهایی 18-زینب سلامات گرامی از اصفهان 19-مسافر گرامی از اسلام 20-هاجر خانم ازتبریز{چهل روز باید خونده بشه از تاریخ 16مهر تا 25 آبان} 21-گمنام گرامی از خیلی دور خیلی نزدیک 22-مردد گرامی از تردید 23-رهاخانم از گلزار 24-آدینه گرامی 25-افق گرامی 26-عطیه ازکربلا 27-مادربزرگوار راستین از غریبم 28- . . یاکاشف الکرب عن وجه الحسین ع تاریخ شروع:91/7/16 تاریخ پایان: 91/8/25
|
|
96098 |
نام:
نرگس
شهر:
کرج
تاریخ:
10/7/2012 2:34:51 PM
کاربر مهمان
|
***با نام خدای صاحب جلال و بزرگی***
بچه ها چقدر خوبه که با خوندن این آیات که حرفهای خدای مهربون و عزیزمونه ، در مورد خیلی چیزا فکر کنیم ...
خیلی از ماها یه کم دور شدیم از خودمون ، خیلی چیزارو فراموش کردیم... کافیه فقط یک بار دقیق به اتفاقای زندگیمون فکر کنیم ، اون وقت خدا رو بیشتر توی لحظه هامون حس میکنیم ... توی تک تک لحظه ها
سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرده ام و نه با تو دشمنی کرده ام. (ضحی 1-2)
افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم ؛ او را ، که مرا به سخره گرفتی. (یس 30)
و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی. (انعام 4)
و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام (انبیا 87)
و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان توهم زده شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری. (یونس 24)
و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری (حج 73)
پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرو رفتند، و قلبت آمد توی گلویت و تمام وجودت لرزید، چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی!!... ( احزاب 10)
تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربان ترینم در بازگشتن. (توبه 118)
وقتی در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تو را از غم برهانم با من می مانی، تو را از رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی . (انعام 63-64)
.
.
.
این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شده ای. (اسرا 83)
آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت را؟ (سوره شرح 2-3)
غیر از من خدایی هست که برایت خدایی کرده باشد ؟ (اعراف 59) پس کجا می روی؟ (تکویر 26)
پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟ (مرسلات 50)
چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟ (انفطار 6)
مرا به یاد می آوری ؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند و ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آن ها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود (روم 48)
من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد ، و در شب روحت را در خواب به تمامی باز می ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می دهم. (انعام 60)
من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می دهم (قریش 3) برگرد، مطمئن برگرد، تا یک بار دیگر با هم باشیم (فجر 28-29)
|
|
96097 |
نام:
عاشق شهدا
شهر:
شلمچه
تاریخ:
10/7/2012 2:14:37 PM
کاربر مهمان
|
ختم زيارت عاشورا تا٢٥هرروز بخونيم؟؟؟؟؟؟
|
|
96096 |
نام:
عطیه
شهر:
کربلا
تاریخ:
10/7/2012 2:06:08 PM
کاربر مهمان
|
بسم رب الحسین ع
السلام علیک یااباعبدالله الحسین
هرگزنمیردآنکه دلش زنده شدبه عشق ثبت است بر جریده عالم دوام ما... ************************** سلام وعرض ادب خدمت بزرگواران
طرح ختم زیارت عاشورا از امروز 16 مهر شروع شده وتا 25 آبان ادامه داره،برای خوندنش هرزمان از روز یا شب که فکر می کنید مناسب تره رو انتخاب کنید و برای سلام ولعن قشنگییش به اینه که صدتا رو بگید اگر هم در همون زمان نمی تونید بگید صد لعن وسلام رو در طول روز بگید..
ان شاءالله که با معرفت به استقبال محرم بروی ای دل... ****************************************** ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده گوشه ای از کربلا جا ومکانم بده.. ********************************* اسامی عاشقان حسین ع:(چله ای برای ارباب...)
۱-سوگند خانم از امان ازجدایی ۲-راستین گرامی از غریبم ۳-آقاشهاب گرامی از امید به رحمت خدا ۴-فاطمه محب علی ع گرامی ازبندرلنگه ۵-عاشق شهدا گرامی از شهدا ۶-فاطمه خانم از قاین ۷-جان وجوانیم فدای رهبرم ازشهرخدا ۸-همکار محترم جان وجوانیم ... ۹-گمنام از کاشکی کربلا ۱۰-غریبه گرامی ازشهرغریب ۱۱-آقا حامد ح ی از تهران ۱۲-خاک پای مولا ی گرامی ازبوستان مهدی ۱۳-دوست محترم جان وجوانیم فدای رهبرم از شهرخدا ۱۴-دوست محترم جان وجوانیم فدای رهبرم از شهرخدا 15-نرگس خانم از کرج 16-کنیز زهرا ی گرامی از کربلا 17-غریب گرامی از تنهایی 18-زینب سلامات گرامی از اصفهان 19-مسافر گرامی از اسلام 20-هاجر خانم ازتبریز{چهل روز باید خونده بشه از تاریخ 16مهر تا 25 آبان} 21-گمنام گرامی از خیلی دور خیلی نزدیک 22-مردد گرامی از تردید 23-رهاخانم از گلزار 24-آدینه گرامی 25-افق گرامی 26-عطیه ازکربلا 27- . . . یاکاشف الکرب عن وجه الحسین ع تاریخ شروع:91/7/16 تاریخ پایان: 91/8/25
|
|
96095 |
نام:
حاج همت
شهر:
رفسنجان
تاریخ:
10/7/2012 2:05:14 PM
کاربر مهمان
|
یاد شهدای عرصه علم بخیر - آرمیتا چند سال داره ؟ رسول خان فکر کن چقدر شبها باید بشینه و قاب عکس پدر را ببینه در نبود پدر بگریه و آرزوی کشیدن دست پدر روی سرش یا اینکه کسی به چشم بچه یتیم نگاش نکنه - آیا الان به این فکره که می تونه بره بهترین دانشگاه ها و دکترا بگیره- به خدا اگر بری سری به پدر و مادرای شهداء- فرزندای شهدا بزنی بوی کباب سوخته میدن- بوی خوشی شما داری حس می کنی ولی اونا از داخل دلشون سوخته.الان فرزندای شهدا رسیدن به کنکور - چند سال پیش هر وقت یتیمای دوره گرد میدیدی فکر می کردی شاید بچه شهیدی باشه و نیازی داشته باشه- اونا که پدراشون رو بدرقه کردند به خاطر من و شما. . . اینجا جا داره تبریک ویژه به فرزند شهید کاظمی از رفسنجان بگوییم که امسال وارد دانشگاه شده- اگر فیلم مصاحبه با پدرشونو ببینی و اگر فرزندشون اومد و خواند حتما بنویسه چند سالی که باباشو رو ویلچر دیده و قطع نخاعیش واسه چی بوده مطمئنم نظرتون عوض می شه
|
|
96094 |
نام:
عاشق شهدا
شهر:
شلمچه
تاریخ:
10/7/2012 2:03:20 PM
کاربر مهمان
|
فاطمه خانم هروقت كه دلت گرفت وكلافه شدي فقط به خدا توكل كن. خودش كمك ميكنه
|
|
96093 |
نام:
عطیه
شهر:
کربلا
تاریخ:
10/7/2012 2:01:33 PM
کاربر مهمان
|
باسلام وصلوات برمحمد وآل محمد درود وسلام بردوستان واهالی حرف دل
قضاوت مرد مسنی به همراه پسر 25 ساله اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلیهای خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد.
به محض شروع حرکت قطار پسر 25 ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس می کرد فریاد زد: "پدر نگاه کن درختها حرکت می کنند" مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد. کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرفهای پدر و پسر را می شنیدند و از حرکات پسر جوان که مانند یک بچه 5 ساله رفتار می کرد، متعجب شده بودند. ناگهان پسر دوباره فریاد زد: " پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت می کنند." زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می کردند. باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشمهایش را بست و دوباره فریاد زد:" پدر نگاه کن باران می بارد، آب روی من چکید. زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: "چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمی کنید؟!" مرد مسن گفت: " ما همین الان از بیمارستان بر می گردیم. امروز پسر من برای اولین بار در زندگی می تواند ببیند!"
جرا ماها اینحوریم؟؟؟
|
|