شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
95622
نام: زينب سلامات
شهر: اصفهان
تاریخ: 9/26/2012 2:40:41 PM
کاربر مهمان
  سلام بله مرده ها صدامون ميشنون اونا مردن درست ولي روحشون زنده هس و با ما زندگي ميكنند شايد كسي باور نكنه من پدربزرگم و مادربزرگم هر وقت ناراحت ميشم يا يكي منو ناراحت ميكنه يا دلم براشون تنگ ميشه بخوابم ميان اونا منو بزرگ كردن و برام خيلي عزيز هستن تو خواب دلداريم ميدن
95621
نام: گناهکار
شهر: گرگان
تاریخ: 9/26/2012 2:37:04 PM
کاربر مهمان
  دیشب بعد از 1 ساعت فکر و تفکر به این نتیجه رسیدم

پول داشته باشی خدارو هم داری ...
95620
نام: نرگس
شهر: کرج
تاریخ: 9/26/2012 2:26:12 PM
کاربر مهمان
  با سلام و عرض تبریک به مناسبت میلاد با سر سعادت امام رضا(ع) خدمت تک تک اهالی با معرفت حرف دل...

در شب قدر دلم با غزلی هم دم شد

بین ما فاصله ها واژه به واژه کم شد



بیت هایم همه قرآن روی سر آوردند

چارده مرتبه ... آنگاه دلم محرم شد



ابتدا حرف دلم را به نگاهم دادم

بوسه می خواست لبم،گنبد خضرا خم شد



خم شد آهسته از اسرار ازل با من گفت

گفت:ایوان نجف بوسه گه عالم شد



بعد هم پشت همان پنجرهء رویایی

چشم من محو ضریحی که نمی دیدم شد



خواستم گریه کنم بلکه بر این زخم عمیق

گریه مرهم بشود، خون جگر مرهم شد



گریه کردم ،عطش آمد به سراغم،گفتم:

به فدای لب خشکت! همه جا زمزم شد



آنقدر دور حرم سینه زدم تا دیدم

کعبه شش گوشه شد آنگاه دلم محرم شد



روی سجاده ی خود یاد لبت افتادم

تشنه ام بود، ولی آب برایم سم شد



زنده ماندم که سلامی به سلامی برسد

از محمد به محمد که میسر هم شد



من مسلمان شده ی مذهب چشمی هستم

که درآن عاطفه با عشق و جنون توأم شد



سالها پیر شدم در قفس آغوشت

شکر کردم، در و دیوار قفس محکم شد



کاروان دل من بسکه خراسان رفته است

تار و پود غزلم جاده ی ابریشم شد



سالها شعر غریبانه در ابیات خودش

خون دل خورد که با دشمن خود همدم شد



داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم

برگ در برگ مفاتیح پر از شبنم شد



یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت

یک قدم مانده به او کار جهان در هم شد



بیت آخر نکند قافیه غافلگیرت

آی برخیز ز جا قافیه یا قائم شد...

اللهم عجل لولیک الفرج امین یا ذی الجلال و الاکرام

سید حمیدرضا برقعی
95619
نام: جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر: شهر خدا
تاریخ: 9/26/2012 2:04:33 PM
کاربر مهمان
  بچه ها اگر شهر (خرمشهر) سقوط کرد دوباره فتحش می کنیم، مواظب باشیم ایمانمان سقوط نکند.
شهید محمد جهان آرا
95618
نام: گناهکار
شهر: یاسوج
تاریخ: 9/26/2012 1:54:20 PM
کاربر مهمان
  سلام به خدا بگین منو ببخشه
آخه خدا صدامو نمیشنوه
95617
نام: راستین
شهر: غریبم
تاریخ: 9/26/2012 1:37:32 PM
کاربر مهمان
  سلام چند سالی هست که امام رضا نطلبیده منو واسم آرزو شده دو رکعت نماز بخونم جلو ضریحش...بچه ها این روزا هرکی مشهده به امام رضا بده آقا ماهم آدمیم بابا دلم برات تنگ شده به زیر پات یه نگاه بنداز بگین دلم آروم نیست بگین آقا به جان جوادت،به جان جوادت اول به خانواده ش و بعدش به من صبر بده بگین جان جوادش یه نگاه بهم بندازه و پیش خدا شفاعتم کنه حله...امام رضا تو رو مادرت زهرا و به پسرت جواد قسمت دادم اول حاجت حرف دلی ها بعد حاجت من ببین باهات اتمام حجت کردم گفتم به فاطمه ی زهرا...آمین
95616
نام: محب محمد و آل محمد(ص)
شهر: حرم اهل بیت(ع)
تاریخ: 9/26/2012 11:51:34 AM
کاربر مهمان
  نام :غریب
شهر: تنهایی
ایمیل:۵/۷/۹۱
با سلام اتفاقا پدر و مادرم هم طرف من نیستند مادرم که طرف دخترانش است پدرم را هم که حساب نمی کنند. در ضمن از شما هم تشکر می کنم و امیدوارم که مشکلات شما هم حل شود. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
95615
نام: راستین
شهر: غریبم
تاریخ: 9/26/2012 11:35:09 AM
کاربر مهمان
  وقتی که رفتی غمی به بزرگی کوه در قلبم خانه کرد و ابرهای دلتنگی به دیدگانم هجوم آوردند.وقتی رفتی شکوفه های لبخند از لبانم وداع کردند و دل خسته ام رفتنت را تاب نیاورد...منی که با هر نفسم تو را زمزمه میکردم،در هر کلامم ردپایی از تو به چشم میخورد،در حسرت روزهای باتو بودن مانده ام...
*زینب سلامات عزیز خواهر مهربونم خوبم به لطف شما ممنون که به یادم هستی.
*دوستان لطفا جوابمو بدید مرده ها صدامونو میشنوند؟؟؟
95614
نام: مریم
شهر: لامرد
تاریخ: 9/26/2012 11:28:31 AM
کاربر مهمان
  ما که ابراهیم همت داشتیم سینه چاکان ولایت داشتیم پس چرا امشب به ساحل مانده ایم. صلوات
95613
نام: حمید رضا
شهر: تهران
تاریخ: 9/26/2012 11:21:54 AM
کاربر مهمان
  من گناه حالا ترکش کردم عذاب وجدان دارم به چه زبونی بگم پشیمونم
<<ابتدا <قبلی 9568 9567 9566 9565 9564 9563 9562 9561 9560 9559 9558 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved