شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
95032
نام: ماهرخ
شهر: خرابات
تاریخ: 9/11/2012 9:38:43 PM
کاربر مهمان
  سلام به همگی
برای بچه های عزادار:
جائی خوندم "مرگ حق است و حق از اسماءالحسنی است"
من تشنه ام که هر چه سریعتر به این حق برسم.مثل جدایی نگاش نکنین.مثل رهایی رفتگان بهش نگاه کنین.
باور کنین خیلی قشنگه.
یه تیکه از مکبث واسه تون می نویسم.عین حقیقت.واسه من انگار ترانه ای در ستایش مرگه:

...بناچار پس از این می مرد و برای چنین خبری وقتی فرا می رسید.
فردا و فردا و فردا؛روزگار با گامهای کوتاه خود روز به روز تا آخرین لحظه ی حیات همچنان به پیش می رود و همه ی دیروزهای ما راه غبار آلود مرگ را بر دیوانه ها روشن کرده اند.
خاموش شمع نیمه جان!
زندگی تنها سایه ایست گذرا. بازیگریست بینوا که ساعتی به صحنه می خرامد،می خروشد و به هیجان می آید و دیگر آوائی به گوش نمی رسد.افسانه ایست پر غرور و خشم آلود که ابلهی حکایت می کند و هیچ معنایی ندارد...

ما راه بزرگان خودمونو ادامه بدیم،صبر و توکل.
نمی تونی طرفت رو برگردونی پس منطقی بپذیر.
اگه تحمل نداری و فکر نمی کنی طاقت بیاری پس واسه خودت طلب مرگ کن.
شاید این دعااستجابت شد؛کی می دونه؟

کاری که من هر روز از روی ضعف انجام می دم.چشم انتظاری واسه پایان سفر.

الهی شکر
95031
نام: گناهکار
شهر: گرگان
تاریخ: 9/11/2012 9:25:30 PM
کاربر مهمان
  امروز ظهر شیطان را دیدم !
نشسته بر بساط صبحانه و آرام لقمه برمیداشت...

گفتم: ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند...

شیطان گفت: خود را بازنشسته کرده ام. پیش از موعد!

گفتم:...
به راه عدل و انصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟

گفت: من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم. دیدم انسانها، آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم، روزانه به صدها دسیسه آشکارا انجام میدهند. اینان را به شیطان چه نیاز است؟

شیطان در حالی که بساط خود را برمیچید تا در کناری آرام بخوابد، زیر لب گفت: آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خیانت، تا کجا میتواند فرا رود، و گرنه در برابر آدم به سجده می رفتم و میگفتم که : همانا تو خود پدر منی.
95030
نام: یه پسر
شهر: شهسوار
تاریخ: 9/11/2012 9:14:04 PM
کاربر مهمان
  تو الان مال شوهرتی
چته ؟
چرا دخترا اینجوری شدن آخه؟
بسه
به زندگیت برس
95029
نام: امید
شهر: تهران
تاریخ: 9/11/2012 8:06:08 PM
کاربر مهمان
  سلام من یکی از عموم هام شهید شده من 22 سالمه اما عاشق شهدا شدم از خداهم میخوام که من تو راهی قرار بده که شهید اوینی وعموم رفتند برم
95028
نام: بیچاره
شهر: ن
تاریخ: 9/11/2012 8:01:54 PM
کاربر مهمان
  دعا کنید به امیر حسینم برسم
95027
نام: زينب سلامات
شهر: اصفهان
تاریخ: 9/11/2012 7:39:05 PM
کاربر مهمان
  سلام خدمت مري از شهركرد معذرت ميخوام اينو خدمت شما عرض ميكنم شايد از حرفم بدل بگيري دركت ميكنم ميدونم چون ناراحتي اينكار كردي و حتما از ته دلت نيس بخاطر اينكه ادم نمازخون اينكارا ازش بعيده ولي قهر كردن با خدا گناه حساب ميشه چون ناراحتي و نمازت نخوندي جاي خود داره و خدا از دلت اگاه است ولي نگو با خدا قهرم بنظر شما ما نماز ميخونيم روزه ميگيريم قران ميخونيم براچي يا برا كي؟ مگه خدا محتاج ما بندهاش هس؟ همه اينا برا خودمون و بس چون اين مايم كه بش محتاجيم ولي اون محتاج كسي نيس دعاي جوشن كبير بخون ببين چي گفته مگه اين ما نيستم كه نداش ميزنيم خلسنا من النار يارب يعني ما رو از اتش جهنم نجات بده التماسش ميكنيم پس شما بخاطر كسي كه دوست نداره ميخواي گناه ببري اون رفت سر زندگيش و انتخاب خودش كرد شما براش وجود نداري پس فراموشش كن و به زندگيت ادامه بده انشاالله زندگي خوبي داشته باشي و خوشبخت بشي حتما يه مسلحتي در كار بود بهم نرسيدين خدا بهتر ميدونه شما هم برگرد سرنمازت و اين 3 روز كه نخوندي ادا كن و از خدا بخشش بخواه و كمك مطمئن باش راه درست زير پات ميذاره ببخشيد زياد حرف زدم
95026
نام: یه دختر
شهر: فرقی نداره
تاریخ: 9/11/2012 7:00:34 PM
کاربر مهمان
  سلام بچه ها لطفن بگید من چکنم؟؟ من19سالمه شوهر دارم اماعاشق مردی شدم خیییییلی ام دوسش دارم عاشقشم نمیخام به شوهرم خیانت کنم ولی اونودوسش دارم من چکنم؟؟؟
چراباید عشق اینجوری بیاد سراغم حالا چکنم دلم راضی شه اون 2تابچه داره واونم همین قدر دوسم داره برام همه کاری میکنه حتی حاظره برام جوون بده این که میگم ثابت شده بیشترازشوهرم دوسم داره......
95025
نام: رز
شهر: اردبیل
تاریخ: 9/11/2012 6:38:00 PM
کاربر مهمان
  سلام
شهادت امام جعفر صادق (ع) به تموم مسلمین جهان تسلیت باد برای منم دعا کنین خیلی محتاجم یا علی
95024
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 9/11/2012 6:15:48 PM
کاربر مهمان
 
.:: الله ::.


« حضور شیطان موقع نماز »

زمانى كه انسان مى خواهد نماز بخواند، شياطين دور او را مى گيرند تا نگذارند نماز برگزار شود. وعده مى دهند كه هنوز زود است و براى نماز وقت زيادى مانده، فعلا خسته اى قدرى استراحت كن، الان گرسنه اى قدرى غذا بخور، بعداَ نماز را خواهى خواند.

بعد كه مشغول نماز شد، او را وسوسه مى كنند و توجه او را از نماز منصرف مى نمايند. و به چيز ديگرى مشغول مى دارند، فكر انسان را به همه جا مى برند به جز نماز. (1)


پیامبر اکرم(صلى الله عليه و آله) فرمودند:

وقتى بنده اى مشغول نماز و ذكر خدا مى شود، شيطان مى آيد و به او مى گويد: به ياد فلان چيز باش، فكر فلان كار را بكن، اين قدر وسوسه مى كند تا انسان را از فكر نماز بيرون ببرد و به شك اندازد، به طورى كه نداند چند ركعت نماز خوانده است.



در حديث ديگرى آمده:

وقتى انسان مشغول نماز شد شيطان مى آيد سد راهش مى شود تا از نماز دور گردد. در اين موقع جنگ و نزاع ميان نمازگزار و شيطان بر پا مى شود. (2)


به همين جهت، مكان نماز را محراب مى گويند. محراب، مكان حرب و جنگ است. چون شيطان موقع نماز در آن مكان مى آيد، وسوسه مى كند كه انسان را منصرف كند و انسان كوشش مى نمايد با او مخالفت نمايد. گاهى شيطان غالب مى شود، و توجه انسان را از نماز بيرون مى برد و گاهى انسان پیروز می شود. اين زد و خورد تا آخر نماز ادامه دارد.


لذا به انسان دستور داده شده كه وقتى مى خواهد نماز يا قرآن بخواند، از اول آماده باشد، و خود را مسلح نمايد، ضربه اول را به او بزند و آن ضربه: پناه بردن به خدا از شرّ شيطان و وسوسه هاى اوست.


قرآن هم با كمال صراحت مى فرمايد:

«فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ»


(هنگام قرآن خواندن، پناه به خدا ببر از شر شيطان رانده شده.) (3)


منابع:

1- وسايل الشيعه، ج 5، ص 345 - كتاب وافى، ج 8، ص 922

2- لئالى الاخبار، ج 4، ص 28

3- سوره نحل، آيه 97

95023
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 9/11/2012 5:49:24 PM
کاربر مهمان
 
گویند صاحب دلی، برای اقامه نماز به مسجدی رفت.
نمازگزاران، همه او را شناختند؛ پس، از او خواستند ‏كه بعد از نماز، بر منبر رود و پند گوید.
پذیرفت.

نماز جماعت تمام شد.
چشم ‏ها همه به سوی او بود.
مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر ‏نشست.
بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود.
آنگاه خطاب به جماعت گفت:
ای مردم! هر كس از شما كه می‌‏داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد، برخیزد!
كسی برنخاست.
گفت:
حالا هر كس از شما كه خود را آماده مرگ كرده است، برخیزد!
باز كسی برنخاست.
گفت:
شگفتا از شما كه به ماندن اطمینان ندارید؛ اما برای رفتن نیز آماده نیستید!‏


* * *

بارالها دل مشغولیهای جز خودت را نمی خواهیم تنها به خودت مشغولمان فرما.


<<ابتدا <قبلی 9509 9508 9507 9506 9505 9504 9503 9502 9501 9500 9499 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved