اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 94632 |
نام:
گمنام
شهر:
گمنامي
تاریخ:
9/2/2012 12:57:55 PM
کاربر مهمان
|
بچه حرف دلي سلام يه مدت چندتاشيطون افتادن توزندگيم دارن منو اذيت ميكن توراخدادعام كنيد هر مبارزه ميكنم به نتيجه نمي رسم بايك خانواده درب داغون درافتادم از هرطريقي منو اذيت مكنن توراخداكمكم كنيد خواهش ميكنم بچه ها من چكار كنم ازدست اين ادمامريض شدم حتي نميتونم باكسي حرف بزنم
|
|
| 94631 |
نام:
مجنون زهرا
شهر:
تهران
تاریخ:
9/2/2012 11:43:15 AM
کاربر مهمان
|
تا سه سال پيش ميومدم اينجا و با دختري كه بهش علاقه داشتم درد و دل ميكردم.گرچه ميدونستم هيچوقت اونا رو نميتونه بخونه.اما همين كه حرف دلم رو مينوشتم آروم ميشدم.
الان اون دو ساله كه ازدواج كرده و من همچنان در عذابم
رفت و با رفتنش اتيش به جونم زد.هنوز كه هنوزه گاهي خوابشو ميبينم
خيلي براي رسيدن به اون دعا و نذر و نياز كرده بودم اما انگار تقدير من چيز ديگري بود
خدايا هرجا كه هست خودت مراقبش باش
از ته دل ارزو ميكنم خوش بخت باشه
خداوندا قلب بي قرار مرا هم تسكين بده تا بتونم به راه زندگيم ادامه بدم.خيلي خسته ام...
يا حق
|
|
| 94630 |
نام:
الهام
شهر:
تهران
تاریخ:
9/2/2012 9:34:10 AM
کاربر مهمان
|
من توزندگی باشوهرم تواین چندماه خیلی سختی کشیدم میخواستیم جدابشیم من از خدا خواستم منو ببخشه و دوباره با شوهرم اشتی کنم به خودم قول دادم دیگه اشتباه نکنم من نمیتونم جلوی زبونم نگه دارم حرفهای نیش دار وناراحت کننده میزنم خیلی دلم میخواد خوب باشم ولی انگار خیلی نفهمم به خودم زیاد قول دادم و ولی دوباره بعد اشتی همه چیو خراب کردم ...........................اگه دوباره همین مشکل برام پیش بیاد نمیتونم تحمل کنم دیروزم باشوهرم سرهمین دعواکردم ......................اگه نتونم خودمو کنترل کنم خودمو ازاین دنیاخلاص میکنم
|
|
| 94629 |
نام:
هيچ كس
شهر:
تهران
تاریخ:
9/2/2012 9:31:47 AM
کاربر مهمان
|
سلام خيلي دلم گرفته تمام سعي كردم توزندگيم كه مال كسي طرف نيايد توكارهام رشوه ندهم ونگيرم همه برام سنگ اندازي ميكنند وقتي به كارفرماهم ميگوييم من نظارت از من پول زو يا رشوه ميخواهد من چون از مصالح و كار كم نگذاشتم و برام درست كار كردن مهم ميگه شما مخالف جريان آب حركت ميكني . البته نگفته نماند چون من خانم هستم هر سنگ اندازي كه دلشان ميخواهد انجام ميدهند . جالب بدانيد كارفرما من ارگان نيمه دولتي دانشگاه پيام نور است كه بالا 4 سال دارم تو مناقصات احداث يا تكميل ساختمان هاي دانشگاه هاي مراكز مختلف انها شركت ميكنم و ميسازم.ولي دريغ از اينكه كه حتي به حرمت كارهاي كه انجام دادم توجهي بكنند و به پرسنل زير دستشان تذكري بدهند انقدر سرگرم كارهاي ديگه هستند كه رشوه گيري و كارهاي غير قانوني دستگاه نظارتشان يك كار عادي است و بنده و امثال هم مخالف جريان آب شنا ميكنيم . راستي ميگيم يهوديها ديني خراب ميكنند چرا ما مسلمان ها رشوه ، ربا و دزدي برايمان عادي شده..... الهي منتظر واقعي ظهور ماندن بسيار سخت است دنيا قشنگي نيست.
|
|
| 94628 |
نام:
شهاب
شهر:
امید به رحمت خدا
تاریخ:
9/2/2012 9:12:13 AM
کاربر مهمان
|
.::الله::.خوبان حرف دلی ، در مورد مشکل موجود و ثبت آمار ختم قرآن به شکل قبل تا حل مشکل از سوی مسئولان محترم مربوطه ، کار خاصی از دست بنده بر نمیاد ، معذورم.
|
|
| 94627 |
نام:
عاشق شهدا
شهر:
شهدا
تاریخ:
9/2/2012 8:26:03 AM
کاربر مهمان
|
بنام رب المهدی (عج )
سلام به همه بچه های خوب حرف دل
مطلب هفتم
برای چه حضرت ایوب به ان همه گرفتاری مبتلا شده؟
حضرت ابی عبدالله (ع) فرمودند : بلیه و گرفتاری که ایوب در دنیا به ان مبتلا شد به خاطر نعمتی بود که حق تعالی ان را به وی ارزانی نمود و او شکرش را اداء کرد و در ان وقت ابلیس از حوالی عرش ممنوع نشده بود لذا وقتی عمل ایوب که اداء شکر منعم بود را بالا بردند و ابلیس دید ، حسد برد و به درگاه الهی عرضه داشت : پروردگارا ، ایوب شکر نعمتی را که به او داده ای اداء نموده و اگر بین او و دنیایش حائل و مانع شوی دیگر شکر گزاری از او نخواهی دید پس مرا بر دنیایش مسلط کن تا بدانی که وی در این صورت شکر نخواهد نمود حق تعالی فرمود : تو را بر دنیای او مسلط کردم ، لذا دنیا را خداوند از او گرفت و نیز فرزندی به او نداد مگر انکه هلاکش کرد و در عین حال ایوب حمد الهی را به جا می اورد ، ابلیس عرضه داشت : پروردگارا ، ایوب چون میداند که نعمتهای گرفته شده از او به وی باز میگردد شکر میکند ، پس مرا بر بدنش مسلط کن تا بدانی او شکرگذار نیست خدای عزوجل فرمود : تو را بر غیر دو چشم و قلب و زبان و گوشش مسلط کردم .ابو بصیر میگوید: امام صادق (ع) فرمودند : ابلیس به خاطر خوف رسیدن رحمت خدای عزوجل به ایوب، به سرعت به زمین فرود امد پس بین حق تعالی و ایوب حایل شد و از اتش مسموم در دو مجرای بینی ایوب دمید بلافاصله بدنش سوراخ سوراخ شد
خداوندا به ما صبر ایوب عطا بفرما در عین حالیکه ان همه عذاب دید باز شکر تو را گفت یا ارحم الراحمین
التماس دعا
|
|
| 94626 |
نام:
عباس
شهر:
اردكان
تاریخ:
9/2/2012 8:22:51 AM
کاربر مهمان
|
هيچ وقت هيچ كس نفهميد كه خدا هم تنهايي شو صدا ميزنه...
قل هو الله احد . . .
|
|
| 94625 |
نام:
غریب
شهر:
تنهایی
تاریخ:
9/2/2012 8:16:42 AM
کاربر مهمان
|
سلام ملیحه از یزد
شما خودتو بزار به جای زن وبچه اون اقا که بفهمی شوهرت عاشق یکی از کارمنداش شده وکارمندشم عاشق اون چه حالی بهت دست میده مسلما حس بی اعتمادی به همسرت. سخته فکر کن مثلا شما جای همسر اون اقا باشی و خانم اون اقا جای شما که با هم ازدواج میکنند چقدرررررررررر درناک وسخته وهمچنین برای بچه هاش
پس این دوست داشتنو کنار بزار چون به ازدواج هم منجر بشه با کوچکترین اختلاف پشیمون میشی واحتمال این هم هست که همسرت بهت بگه من که زن وبچه داشتم وتو عاشق من بودی و خواستی با هم ازدواج کنیم .همونطور که گفتی بودی که به خاطر که زن وبچه داره روی این مساله حساسه.
به قول فاطمه از فائن هم کار هست وهم همسر خوب چرا با یک پسر خوب ازدواج نکنی که اه وناله کسی پشت سرش نباشه وخوشبخت بشی بدون این که همسری دیگر درکنار همسرت باشه
ببخشید زیاد حرف زدم موفق باشی وخوشبخت
|
|
| 94624 |
نام:
اصغر آذر ارجمند
شهر:
لنگرود
تاریخ:
9/2/2012 7:23:56 AM
کاربر مهمان
|
ممنون از زحمات شما-آفرین
|
|
| 94623 |
نام:
تمنا
شهر:
مهم نیست
تاریخ:
9/2/2012 1:30:45 AM
کاربر مهمان
|
سلام بچه های حرف دل چرا دیروز جوابم و ندادید///
من 1 سال قبل توسط خالم ابروم رفت ابروی یک گناه نکرده
حالا هر کاری میکنم نمیتونم فراموش کنم ازش متنفرم وقتی یادم می افته دیونه میشم
ااااه
|
|
