اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
94322 |
نام:
مسافر
شهر:
اسلام
تاریخ:
8/26/2012 9:09:02 AM
کاربر مهمان
|
سلام جناب مهدی از تهران...
ابتدا توضیح بدم ما بنده های خدا قرار نیست کسی رو به خاطر افکارش این طور که شما ذکر کردین سرزنش کنیم..
کسی که با خداش حرف می زنه پس به خدا اعتقاد داره...نه کافره ..نه هیچکدوم از اونایی که گفتین..انشاالله سلامت باشین و تندرست...
برخی از چیزایی که ما رو اذیت می کنه از عدم آگاهی ماست نسبت به حقایق و گاهی قضاوتهای شتابزده خودمونه..البته بیشتر خودمو عرض می کنم ها...
البته بسیاری از مواردی که آزارمون می ده هم ناشی از رفتارهای نادرستی هست که در جامعه داریم,متاسفانه!و البته ما خودمون هم اجازه شیوعشو گاهی می دیم!
اونچه که شما فرمودین نشانه ای هست از انتظار..یعنی شکر که شما هم از منتظرین هست..از منتظرین حکم فرمایی دوباره خدا بر بندگانش ..یعنی علاوه بر حکم فرمایی باطنی که از طرف خداوند بر جهان و وجودمون و هستیمون داریم..دوست دارید حکم فرمایی حق و دین اسلام ناب محمدی(ص)رو هم ببینید ..حضو خداوند بر روی زمین توسط فرزند آخرین فرستاده مهر و عشق و حق و نور...انشاالله!
..
جناب مهدی,منتظر عزیز,ما رو هم دعا کنید!
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
در پناه حق!
|
|
94321 |
نام:
عبدالله نادم
شهر:
نجف آباد
تاریخ:
8/26/2012 7:47:23 AM
کاربر مهمان
|
انیس از مهم نیست
سلام
امیدوارم که مشکلت بزودی حل بشه .
ولی برای رفع هر مشگلی راه حل مناسبی وجود داره .
بهترین راه حل میتونه مراجعه به یک مشاور در همان موضوع درگیر باشه . مثلا برای ترک اعتیاد باید کسی مشورت بدهد که این مسیر را طی کرده باشه یا در این رشته تخصص لازم را داشته باشه . نباید انتظار داشت در یک محیط عمومی همه توان جوابگوئی به همه مشکلات را داشته باشند.
اصولا برای گرفتار نشدن به مشگلات یا ترک عادات ، پناه بردن به اعتقادات دینی و پایبند بودن به انها راه حل خوبی است .
امیدوارم کمکی کرده باشم.
خواستن ، توانستن است .
موفق باشید.
|
|
94320 |
نام:
مهدیه
شهر:
تهران
تاریخ:
8/26/2012 1:34:22 AM
کاربر مهمان
|
سلام...من از خدادارم قطع امید میکنم...من صبح و شب به درگاهش دعا میکنم تا جایی که از سردرد نمیتونم کاری کنم...ظاهرم رو حفظ میکنم تا کسی درد منو نفهمه...تمام حرفام با خداست...ولی به دادم نمیرسه...همیشه میگم که منو جز خودت به کسی محتاج نکن...ولی اینطور نمیکنه...انگار هر دلخوشیی که دارم کم کم داره ازم میگیره...یه مشت توهم و امال و ارزو برام گذاشته...اون با این کار داره خودش رو هم ازم میگیره...دست خودم نیست دارم نابود میشم...هر سگ دویی میزنم نتیجه نمیده...به خدا چیز زیادی ازش نمیخوام...خواسته ام نا معقول نیست...همونی که ازم گرفت رو بهم پس بده...امیدم...ارزوم...خدایا عاجزانه میگم...کمکم کن اگه امید دل همه دردمندایی...اول التماس دعا واسه همه بعد التماس دعا واسه خودم دوستان...
|
|
94319 |
نام:
منتظر
شهر:
مرکزی
تاریخ:
8/26/2012 1:07:01 AM
کاربر مهمان
|
خددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددا کککککککککککککککککککککککککککککککککمممممممممممممممممکککککککککک
|
|
94318 |
نام:
عاشق خدا و ...
شهر:
مینودشت
تاریخ:
8/26/2012 12:06:12 AM
کاربر مهمان
|
خدایا دلم گرفته نمیدونم چی برات بنویسم.خودت بهتر از هر کس دیگه ای میدونی من چمه پس خودت کمکم کن خدای مهربونم.
خدایا دلم براش تنگ شده.نمی تونم تحمل کنم.میشه کمکم کنی؟؟؟
خدایا مثل همیشه مواظبش باش.خدایا مثل همیشه کمکش کن.خدایا مثل همیشه دوستش داشته باش...
خدایا دوستت دارم
خدایا دوستت دارم
خدایا دوستت دارم
.
.
.
|
|
94317 |
نام:
تک سوارغریب
شهر:
تبریز
تاریخ:
8/25/2012 10:51:08 PM
کاربر مهمان
|
در گمنامی هم شریکیم ای شهید تو پلاکت را گم کردی من هویتم را.
اللهم ارزقنا توفیق شهادة فی سبیلک.
آمین
|
|
94316 |
نام:
خسته
شهر:
تهران
تاریخ:
8/25/2012 10:12:43 PM
کاربر مهمان
|
سلام بچه ها منم مث تموم آدماي اين شهر خودمو درگير اين دنياي پوچ كردم سال 88بود ك دوس بازياي دوست صميميم منو به جايي رسوند ك نسبت به دوستياي جنس مخالفم عكس العمل مثبت نشون دادم
سال اول دبيرستان بودم بچه مثبت از همه لحاظ جوري ك واقعا آفتاب مهتاب نديده بودم فوق العاده ساده و بي ريا نسبت به الان واقعا يفرشته بودم
خلاصه يكي از اين پسرا ك هرزگاهي با دوستم صحبت ميكرد چشم منو گرفت و دعواي دوستم با اون پسر بهانه اي شد تا دوستم اونو بكشونه سمت من خخخخخخخخخخخلاصه اون پسر اومد سمت من و من باهاش دوست شدم مدت خيلي كمي باهم بوديم نه مثل دوستياي رايج بين دخترو پسرا خيلي ساده بوديم جفتمون.
نه بگم گول خوردما نه واقعا ساده و بيريا بود اونم ميخواست فقط طعم اين مدل دوستيارو بچشه نه علاف بود نه كلاش نه دزد و نه كسيكه از اذيت كردن لذت ببره خدايي پسر خوبي بود با دوستم هم چند روزي بيشتر دوست نبود
شباهتاي زيادي از لحاظ موقعيت خانوادگي داشتيم رابطمون هم ساده و بدون گناه بود طوري كه حتي تا چند وقت شما همو خطاب ميكرديم چندماه گذشت و يدفه بيخبر خطشو عوض كرد تازه اونوقت بود كه فهميدم پام ليز خورده و شديد وابسته شدم
واسه كسيكه حتي يبار نديده بودمش همه گفتن هوس ازش بگذر ولي نشد اونقد بهم سر نبودش فشار اومد كه بعد 6ماه نتونستم دووم بيارم و از طريق يكي از دوستاش بهش پيغام دادم كه برگرده من نميخواستم وابسته شم ولي دست خودم نبود اونم موافقت كرد و برگشت پيشم ولي چه برگشتي !
هي ميرفت من دنبالش برميگشت زوري چند ماه پيشم بود بعد ميرفت دوباره بعد 7ماه دووم نمياوردم ميرفتم سمتش دوباره ميومد
تا پارسال گفت دوسم نداره و رفت من رفتم ديدنش و از بعد از ديدنش حالم افتضاح تر شده اخه اون قم بود و من تهران حالا يكسالو خورده اي ميگذره كه رابطه اي نداريم ولي با اين حال كه ميدونم منو نميخواد و دوستم نداره بازم نميتونم فراموشش كنم
البته خيلي چيزا بود كه نميشه گفت چون متنم زياد ميشه ولي دوسش دارم مخصوصا از وقتي ديدمش بدتر شدم اونم منو نميخواست و چون پسر با خدايي بود گفت نميخوام بيشتر وابسته شي ما كه قراره روزي از هم جدا بشيم الان جدا شيم و من مجبورانه قبول كردم و الان تمام زندگيم بهم ريخته
درسم شديد افت كرده نااميد شدم دست به خودكشي زدم تمام آرزوهامو فراموش كردم و از زندگيم چيزي جز آهنگ گذاشتنو گريه كردن چيزي نمونده من چه كنم تا اميد به زندگيم برگرده و اين حماقت بزرگ زندگيمو جبران كنم
من ميخوام فراموشش كنم اما الان نميتونم تمام زندگيم ختم شده به رويا هاي پوچ و دست نيافتني
لطفا منو از اين سردرگمي در بياريد واقعا خسته ام و ككككككككككككككككمممممممممممممممم آوردم منو راهنمايي كنيد
|
|
94315 |
نام:
امیدبه خدا
شهر:
مشهد
تاریخ:
8/25/2012 9:21:42 PM
کاربر مهمان
|
سلام خدمت برادر گرامی آقای مهدی .
شاید فکرکنی دارم حرف زیادی و به قول معروف ازسر سرخوشی میگم امابرادر گرامی خدا هیچوقت برای ما خط ونشون نکشیده باورکن منم مشکلات زیادی داشتم و دارم من پدرم ۱۴سال هست فوت شدن باخودت یکم فکر کن ببین ۲تا دختر ۲۳و۱۷ساله با ی مادر رنجور خسته که هر لحظه امکان رفتنش بوداگه کمک خدانبود چی جوری میتونستیم ۲تابرادر معتادکریستالی مونو ترک بدیم .حتی ماخواهر و براد وفامیل زیادی داشتیم که یک ثانیه هم کمک مانیومدن۰شایدشب و روزایی که من و خواهرم تا صبح ازترس جونمون وبراسلامتی برادرامون به خودمون میلرزیدیم و فقط قرآن میخوندیم رو نکشیده باشی تاحلا شده داداش معتدت بخاد خونتونو با گاز منفجر کنه ؟هیچ دردی بدتر ازین نیس که تو خونه خودت حس غربت کنی اما ما داشتیم نمیدونم شایدم بدتر ازموقعیت من داشتی مطمین هستم مشکلاتت زیادن اما واقعا اگه نعوذبالله خدا رو دوست نداشتی حتی برا نوشتن دوست ندارمم وقت نمیذاشتی من بهت نمیگم کافر چون شما فقط خسته ی از راه مانده شدی ۰به خدازندگی خیلیها ازمن وشما بدتره اما اونا خودشون زندگیشونو به بهشت تبدیل میکنن اما بهشتی که در حد خودشونه نه بیشتر۰یکم به خودت فکر کن وبرا لحظه لحظه زندگیت ارزش قایل شو میگن دعوا نمک زندگیه پس گاهی ماهم مزه نمک خدا روبچشیم بدنیست خودش کلی شیرینه اگه بخای ۰انشاالله موفق باشی ببخش من ازشما کوچکترم امابیشتر از قدم حرف زدم
شاعر میگه :
اگربا من نبودش هیچ میلی
چرا جام مرا بشکست لیلی۰یاعلی
|
|
94314 |
نام:
مسافر
شهر:
اسلام
تاریخ:
8/25/2012 8:51:27 PM
کاربر مهمان
|
بسم الله
سلام جناب انیس از شهر مهم نیست..
بابت تاخیر عذر می خوام اما دلیلش اینه که به روز رسانی اینجا دیر به دیر انجام میشه فکر کنم هر روز تا ساعت 5 به غیر از روزهای تعطیل!
البته درک نکردم دخترین یا پسر!
..
*************************
حقیقتا به قول دوستان باید هر لحظه به یاد خدا باشیم و فراموشش نکنیم تا انسان باقی بمونیم....یا الله...یاالله..یاالله!
*********************
و اما خطاب به شما:
اونچه که در درون دارید,اون احساسات از روح شما نشئت می گیره یعنی شما برای مهارش باید انرژی بیشتری که دارید مهار کنید..اما دلیل تحریکتون نسبت به هم جنستون هم به گمانم می تونه از هورمون هاتون باشه که اختلال هورمونی شما این موضوع رو ایجاد می کنه و هم می تونه دلایل تربیتی هم داشته باشه؛نمی دونم پیش یک مشاور رفتین یا نه,یک مشاور مذهبی می تونه خیلی کمکتون کنه..
انسان زمانی از مسیر خارج میشه که روحشو در مسیر غلطی پرورش بده...در سوره لوط عده زیادی اینگونه بودن اما اونها خودشون به میل خودشون عادتهای انسانیشونو تغییر داده بودند,نمی دونم آیا شما خودتون به خاطر لذت خواهی,روحتون و وجودتونو به اون مسیر کشوندین یا نه؟!..
از طرف دیگه ای این در جامعه ما متاسفانه هست که چون آقایون نمی تونند به موقع ازدواج کنند از خودشون شروع می کنند و یا به هم جنس نزدیک میشن؛این باعث انحراف خواست طبیعی روحی میشه..
..
اما برای ترک عادت,خیلی زیاد باید تلاش کنید..خیلی
مطمئن باشید در خیلی مواقع شیطان ناامیدتون خواهد کرد و باز دوست خواهید داشت برگردید اما باید به خدا پناه ببرید در هر وسوسه..
سریعا دوش آب سرد بگیرید و غسل و نماز بخونید...ورزش کنید خیلی زیاد..یا باید اونقدر کار کنید که خسته بشید ...باید رو ذهنتون کار کنید و هر زمان اذیتتون کرد،قرآن بخونید...برای ترک عادت زمان زیادی می خواد..و و تصوراتتون باید به مسیر عادی انسانی برگرده...و انشاالله ازدواج کنید...نیاز به مشاوره دارید حتما!
...
در پناه خدا!
|
|
94313 |
نام:
سومی
شهر:
سردشت
تاریخ:
8/25/2012 8:29:15 PM
کاربر مهمان
|
دارم از درون منفجر میشم فقط میگم خدایا این غم بزرگ و کجای دلم نگه دارم ......خدایا دیگه ظرفیتشو ندارم خداییش کم آوردم یه نگاهی بهم کن آخه هیشکی نمی تونه بفهمه چی میکشم داغون شدم به دادم برس........بایدحرف دلمو گوش کنم یا عقلمو
|
|