شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
92182
نام: امیدوار به رحمت خدا
شهر: همدان
تاریخ: 7/10/2012 6:49:22 PM
کاربر مهمان
  بسم رب المهدی
اول سلام به همه دوستان و اهالی اهل دل
دوم اینکه اگه دوستانه قدیمی یادشون بیاد پارسال با همت شخص بسیار اهل دلی به نام مجنون الحسین ما سحر های ماه مبارک رمضان ختمی داشتیم ختم ۱۳۳مرتبه یا کاشف الکرب عن وجه الحسین)ع(بود که اهل دلیها می دونند این ختم بسیار مجرب هستش و بنده به شخصه اون زمان خاجت خودم رو گرفتم. خواستم دوستانه اهل دل اگه تمایل دارند امسال هم به نیت فرج حضرت صاحب زمان و همچنین حاجت روا شدن دوستان این ختم رو شروع کنیم:

طریقه ختم ۱۳۳صدوسی وسه مرتبه ذکر شریف یا کاشف الکرب عن وجه الحسین(ع)اکشف کربنا بحق اخیک الحسین(ع)به نیت حروف ابجد ساقی دشت نینوا،ابوفاضل، حضرت عباس هست.

که تا ۴۰ روز باید ادامه داشته باشد هرچند دوستانی بودند که در عرض ۲۳ روز یا....حاجت روا شدن والبته کسانی که حاجت به مصلحت نبوده و خداوند طی زمان بهتر بهشون عنایت کرده
ان شاالله همگی با حضور در محضرش حاجت روا بشویم.
التماس دعای مخصوص برای این حقیر فراموش نشه
۱-یاس از انتظار
۲-امیدوار به رحمت خدا(همگی ما امیدواریم به رحمتش دوست عزیز هر طور دوست دارید می تونید اسمتون رو انتخاب کنید)
۳-انسیه از تنهایی و انتظار و امید و...یا الله
۴-غریب از تنهایی
۵-باران از دلتنگی
۶-منتظر گل نرگس
۷-کیمیا از اهواز

شروع ختم اولین روز ماهه مبارک رمضان
البته نظر به سحر ماهه مبارک هست ولی از دوستان اگه کسی موفق نشد در طوله روز هم ان شاءالله میشه زمان بسته نیته افراده.
اما بهترین اوقات سحر و بین اذان صبح تا طلوع افتاب و یا در بین غروبه افتاب هست والا در کل ایام این ذکر رو می توان گفت
پس قرار دوستانه اهل دلی در هنگامه اذان صبح باشد تا حاله معنویه همه دوستان همراه با سحر و اذان صبح باشه که زیباترین ساعت است برای قرب به باری تعالی
راستی از دوستان هر کس این پیام رو می خونه خودش می تونه شروع کنه
فقط شما را به صاحبه این ذکر شریف من رو از دعایه خیرتون فراموش نکنید.
اللهم عجل لولیک الفرج
92181
نام: علی
شهر: قوچان
تاریخ: 7/10/2012 5:30:43 PM
کاربر مهمان
  دوست دارم اما شرمنده ام ازاین همه الودگی تو رو خدا ببخشش فرصت بده از فردا به مدت ۴۰روز خودت میدونی برنامه دارم پس توکل بر خداودعای شما الودگی رو دور میکنم.
92180
نام: یاس
شهر: انتظار
تاریخ: 7/10/2012 4:53:16 PM
کاربر مهمان
  سلام جناب زحل از آسمان چون ما شانس نداریم به همین خاطر.
جناب مدیریت حرف دل فرمودند قضا وقدر است .نه جناب شانس هست بتونی با بهترین شخص ازدواج کنی قضا وقدر نیست . شاید روزی شانس به ما روی آورد اون موقع ازدواج کنیم خدا صبر را به ما نوشته هرچی نذر و نیاز ودعا کردیم به بن بست رسیدیم حالا هم دعا میکنیم نذر کردیم شاید روزی خدا هم صدای ما را بشنود.
از این ناراحتم که هیچ وقت شاغل نبودم خانه دار بودم تا منم ازدواج می کردم.چون خانمهای خانه دار خوشبخت از خانمهای شاغل است.دیگه هیچی برام ارزش نداره .چون اولا زندگی با ازدواج معنا پیدا میکنه نه با پول خونه و ماشین. نون وپنیر متاهلی بهتر از غذاهای اعیانی مجردی است .همه چی داریم ی شوهر خوب دلنشین و مومن نمی تونیم پیدا کنیم.دیگه توکل کردیم بخدا هرچی اون بخواد چاره ای نداریم جز این کاربه امید روزی که همه جوانها خوشبخت بشن بتوتن به حاجتشون برسن ودختر خانم ها بتونن با بهترین شخص ازدواج کنن.
من در این سایت به مطلبی جناب امر به معروف ونهی از منکر می نویسن .میخونم ی کم آروم میشم .نمیدونم نظر بقیه دوستان حرف دلی ها چی باشه .اگه نظری دارن بزارن
92179
نام: صاعقه
شهر: دل
تاریخ: 7/10/2012 4:46:51 PM
کاربر مهمان
  ...بسم رب المهدی...

خودت بگو از کجا شروع کنم؟
از «جنوب» که نخلستانهایش مثل دلم داغند یا از «شمال» که شالیهایش مثل شال تو سبز.
از «شرق» که صبح را در خاکهای تشنه‌اش انتظار می‌کشد و یا از «غرب» که هنوز غروب را
در سرسختی کوه‌هایش باور نکرده است. هرچند فرقی نمی‌کند. همه‌ی دشتها مثل
«تنگستان» برایت دلتنگی می‌کنند.
«بندرعباس» گفته فامیلش را عوض کنند. همه‌ی آرزویش این است که بندر تو باشد.
زاهدان; از وقتی قصه‌ی زیبایی‌ات را از عارفان شنید، لب مرزهای عاشقی نشسته و نی‌
می‌زند.
اهواز; دنبال پسری دیگر از;مهزیار; می‌گردد که حاجی عرفاتت شود و شاعر مشعرت.
بی تو;خرمشهر; ... چه خرمی؟;آبادان; ... چه آبادی؟ ... چه خرمی، ... کدام آبادی؟
فرهادهای;کرمانشاه; این روزها بر سینه‌ی;بیستون;، شیرینی عشق خسرویی را تیشه
می‌زنند که در راه است.
چقدر هوای نسیمِ تو را کرده‌اند، بادگیرهای;یزد;.
و منتظر است;کرمان; که بیایی و دلش را فرش کند زیر قدمهایت.
;شیراز; هنوز;داد از غم تنهایی...; می‌کشد و در حسرت خالت;سمرقند و بخار; روی دستش
مانده.
آنقدر اشک ریخته‌اند نرگس‌زارهای;کازرون; که;دریاچه پریشان; دلش شور می‌زند و نی‌ها از
گوشه‌ی دلتنگیش سر می‌روند.
عمری است بی تو، از خجالتِ اسمش، این;زاینده‌رود; سر به مرداب می‌گذارد.
چقدر میانشان دوید و فرجی نشد؛ برای;اصفهان; شاید;چهل ستون; کم بود.
اهل;کاشان; هم که روزگارشان بد نبود، بی تو نه روزگار خوشی دارند و نه سر سوزن ذوقی.
بگو این لاله‌های واژگون کی سرشان را بالا بگیرند و بی هیچ شرمی عشق را در دامن;دن;
فریاد کنند؟
به خاطر نگاه تو;جمکران; آنقدر به خودش رسیده، که;قم; از ترس چشم زخم، حق دارد
یک;دریاچه نمک; با خودش بردارد.
تهران; هوای تازه‌ات را انگار از یاد برده است. اینجا دیگر آسمان اول هم به زور پیداست، از سرِ
ظهر عابرانِ ولیعصر تنها منتظر شبند که پایان بدهد به یک روز خسته‌ی دیگر.
تبریز; در تب دیدنت می‌سوزد و سرما را این روزها با استخوانهایش نه،... با قلبش حس
می‌کند.
رشت; پر است از;میرزا کوچک; که در سکوت جنگل می‌گریند و;نهضتِ; اشکشان سرایت
می‌کند به چشمه‌های;ساری;
مشهد; شاهد است که چند بار آمدی و نماندی. وقتی به حرم می‌رسی، آسمانِ صحنها را دو
خورشید روشن‌ می‌کند. کبوترها می‌نشنیند به تماشا، تا بالهایشان نسوزد. وقتی می‌روی بال کبوترها نسوخته، اما دل پروانه‌ها چرا.
با اینکه رفته‌ای چقدر هستی! درست میان این دانه‌ها که می‌بارند و کنار این سنگها که روی
سنگ بند می‌شوند و روی تبسمهایی که گاهی رنگی به لبها‌ می‌دهند. جای خالیت پر از
عطش است و دوریت پر از دوستی.
اما اگر خواستی برگردی، پیراهن اضافی بردار. این درو و بر، هنوز;برادران غیور;‌ت پرسه
می‌زنند...
يا علي مددی
انا مجنون‌الحسين يا ثارالله

...متن بالا دلنوشته مجنون الحسین بزرگوار است...
92178
نام: عبدالعلی
شهر: اهواز
تاریخ: 7/10/2012 4:16:59 PM
کاربر مهمان
  سلام - یه برادر شهیدم که برادرم رو هر گز ندیدم -کی میتونه اون رو به من نشون بده؟ دلم براش تنگ شده -دلم میخواد ازدواج کنم اما امکانش رو ندارم . آخه فقیریم - دولت کمی خجالت بکش . مجلس کمی خجالت بکش . قانون میزاری برا خانواده ایثارگران خواهر برادر های شهدا رو هم ببین . من پدرم ۷۵ سالشه - تنها منبع درامدمون همین حقوق ۳۰۵ هزار تومان خون شهیدی که با منت میدن به ما. خیلی زورم میاد برم دانشگاه مدرک بگیرم بعد بشینم تو خونه هیچ کاری نتونم انجام بدم. از وام حرف نزنید چون کسی ظامن نمیشه - ۴ میلیون وام میدن ۶میلیوم با بهره میگیرن . ۴۰ میلیون وام میدم ۵۰ میلیون میگیرن . البته میگن فقط ۴ درصد بهره.خدایا انقلاب نشد که وضع بدتر از بد بشه. پس حق من چیه این وسط - من رفتم خدمت اما سکته قلبی کردم - حالا مردم ازم کار و خونه و درامد میلیونی میخوان - از کجا تامین کنم.؟ تو یه بایگانی کار کردم حالا بعد دو ماه و نیم میگن خداحافظ - ایا با بچه های شما آقایان هم همینطوری رفتار میشه ؟
92177
نام: زهرا
شهر: گذرگاه
تاریخ: 7/10/2012 4:09:10 PM
کاربر مهمان
  به نام خدا
یه پسری رو دوست دارم تازگیا فهمیدم اونم بهم بی علاقه نیست اشتباه نکنیدا باهم دوست نیستیم.فکر نکنم مادر وپدرشون حرفی داشته باشن مادر منم مشکلی نداره ولی پدرم.اوایل اونم موافق بودباهم ازدواج کنیم ولی امان از دست فامیلا پدریم منودوست ندارن چشم دیدنمو ندارن دوست ندارن من خوشبخت بشم حالا دیدن پسره خوبه نمیذارن بهم برسیم هر روز برام خاستگار پیدا میکنن وزیر پای بابام میشینن ومیگن پسره بده کار به جایی رسیده که حتی مادشون سلام میکنه بابام جواب نمیده بابام خیلی خودخواهه نظر منو نمیپرسه.من عاشقشم کاش خودشم میفهمید
خدایا ولی من بهت ایمان دارم و میدونم اگه صلاحت باشه این دو بندد یعنی منو اوشون بهم برسیم فامیلا وپدرم که هیچ تمام دنیا هم بخوان ما رو از هم جداکنن نمیتونن پس توکل میکنم برتو ومطمئنم دعاهای منو میبینی وحتی میبینی من سعی دارم تغییر کنم وهمون بنده ای بشم که تو میخوای پس منتظرم که جوابمو بدی
92176
نام: زهرا
شهر: خدا
تاریخ: 7/10/2012 4:07:10 PM
کاربر مهمان
  سلام من تقریبا یه دو سالی میشه که ریختم به هم ولی از بعد عید بدتر شدم توروخدا کمکم کنین دیگه نمیتونم با ادما که همه محبتاشون الکیه کنار بیام دارم دیونه میشم ویه مشکل دیگه هم دارم رابطم با خدا کم رنگ شده شارژ معنویم کم شده دنبال کسی می گردم که جواب سوالامو بده اما کسی رو پیدا نمیکنم همه دارن شعار میدن خواهشه کمکم کنین ارامش می خوام خوهشا اگه کسی میتونه کمکم کنه مشکل دومم خیلی جدی هست از لحاظ روحی خیلی خسته ام وبرام خیلی خیلی دعا کنین
92175
نام: عبدالزهــرا
شهر: غریبستان
تاریخ: 7/10/2012 3:19:03 PM
کاربر مهمان
 
در سکوتم نشسته ام و به اطرافم نگاه میکنم

و به روزهایی که گذشت فکر میکنم!!

روزهایی که به سرعت رفت به خاطره تبدیل شد...

دیگه دلخوشی جز دفتر تنهایی ندارم

دفتری که یکی یکی برگ هاش با خاطره ها پر شده...
92174
نام: دل شکسته
شهر: تهران
تاریخ: 7/10/2012 2:57:29 PM
کاربر مهمان
  التماس دعا
۷سال منتظرم که خدای مهربون وامام حسین ع حاجتمو بده.
التماس دعا توروخدا واسم دعا کنید بعد ۷سال حاجتمو بگیرم.
92173
نام: افسون
شهر: بی نشون
تاریخ: 7/10/2012 2:41:28 PM
کاربر مهمان
  خدایا دلم ازت خیلی گرفته
<<ابتدا <قبلی 9224 9223 9222 9221 9220 9219 9218 9217 9216 9215 9214 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved