شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
91982
نام: مسافر
شهر: اسلام
تاریخ: 7/6/2012 10:45:07 AM
کاربر مهمان
  بسم الله
خدایا...
به تو گفتم صبرم تموم شده, گفتم دنیا دیگه جای من نیست ..
می خوام برم...
به تو گفتم خدایا گناهم اینه که فقط انتخابم تویی
فرمودی:
ای اهل ایمان با کافران از هر که با شما نزدیکتر است شروع به جهاد کنید و باید کفار در شما درشتی و نیرومندی و قوت و پایداری حس کنند و بدانید که خدا همیشه یار پرهیزکاران است(123)....

پس هرگاه از تو روی گردانیدند بگو خدا مرا کفایت است که جز او خدائی نیست من بر او توکل کرده ام که خدای جهان و رب عرش بزرگ است(129)
سوره توبه
91981
نام: علی
شهر: مشهد
تاریخ: 7/6/2012 10:32:23 AM
کاربر مهمان
  سلام خدمت همه شماعزیزان حرف دل یک سوال ازخدمتتون دارم چطورباید ازکزندشیطان درامان ماندوگول هوای نفس رانخورد
91980
نام: منتظر گل نرگس
شهر: تهران
تاریخ: 7/6/2012 9:14:37 AM
کاربر مهمان
  سلام آقا جمعه شد باز همه منتظریم پس چرا نمیای منتظری گناه ها کمتر بشه تا بیای ولی آقا آدمای قدیمیمون دارن کم کم ترکمون میکنن و جوونهای امروز دارن جاشون و میگیرن گناه روز به روز زیاد میشه
جوونهای قدیم روز تولدت قرآن و مولودی میذاشتن ولی امروزه جوونها.................
آهای جوونی که میدونم دلت واسه دیدن آقا پر میکشه پس حداقل این یه روز آهنگ غربی رو به احترام آقا ولش کن
91979
نام: ناشناس
شهر: بی کسی
تاریخ: 7/6/2012 8:57:30 AM
کاربر مهمان
  سلام از خدا چیزی را می خوام هنوز بهم جواب نداده مدت زیادیه تو رو خدا واسم دعا کنید از خدا می خوام اول مشکل و گرفتاریهای همه مسلمین را حل کنه یه نیم نگاهی هم به من کنه تو این اعیاد شعبانیه که همه خوشحالند من از غم غصه دارم دیوونه میشم خدا جون کمکم کن..............
91978
نام: علی
شهر: شیراز
تاریخ: 7/6/2012 7:42:22 AM
کاربر مهمان
  بسم الله الرحمن الرحیم-من شخصا شیطان را ملاقات کردم- روزی در هوای گرم تابستانی وارد مسجد رجا شدم برای انکه نمازبخوانم خادم مسجد به من گفت به زیرزمین بروهم هوای انجا خنک است وهم من فرش هارا شسته ام من به زیر زمین رفتم به اندازه پانزده نفر از حصیر بسیار با نی نازک فرش بود ویکروحانی معزز نشسته بودن وفردی باایشان مباحثه میکرد من نماز راخواندم وان فرد درحین نمازمن رفتند بعد از نماز من جای ان فرد نشستم ومباحثه را با ایشان ادامه دادم درضمن بحث – مردی که معلوم روستائی بوده است تازه شهری شده است با لباس روستائیان که درجائی مثلا سریدار است با کلاه روستالئیان که د ر افتا بکار میکنند سلانه سالانه در حالیکه بشدت به من خیر شده بود امد درست روبرومن نشست ومدتی باشدت وعصبانیت به من خیر شد من مانند کسی سحر شده باشد به ایشان خیر نگاه میکردم وباعصبانیت پرسید کوچه سمت راست مسجد اسمش چیست من اسمش را گفتم وپس گفت اخرین خانه سمت چپ کوچه مال کیست گفتم نمیدانم گفت مال فلان کس است لحظهای قبل من تصور میکنم که جان خانم خانه را گرفتم خواستم بگویم شما حضرت عزرائیل هستی باز خیره ماندم وباخودم گفتم که ایشان یافردی روانی است ویاکسی ایشان رامامور کرده است که منرااذیت کند یک دفعه ناگهان چشمان ایشان که سبز خزهای بود شروع کردبه بزرگ شدن وسعی میکرد که منرابترساند ور نگ عدسی بشدت به سمت سبز کمرنگ که نزدیک به سفیدی رفت اطراف عدسی داخل سفیدی خط های کوچکی برنگ کمی سبزی ان از سفیدی بیشتر بود دراطراف عدسی قرار گرفته بود بعضی مانند وای انگلیسی که شاخه سرش روبه پائین قرار گرفته بود ایشان گفت من شیطان هستم ودیگر اینجا پیدایتنشود وگرنه من میتوانم یکی نی های حصیر تبدیل به تیر کنم وتوی کله توبزنم ورفت
91977
نام: ممط
شهر: کارزین
تاریخ: 7/6/2012 5:57:53 AM
کاربر مهمان
  در این روزها که شبیه شبهای تار و ظلمانی است در خیابانهایی که جایی برای چشمان پاک نیست در خاکریزهایی که خاکریزه شده اند جای شهدا واقعا خالیست تا باز به یاری حق شتابند و علم اسلام را سرفرازانه برافرازند.سلام خدا بر شهیدان....
91976
نام: خروش!
شهر: همین دور و برا
تاریخ: 7/6/2012 12:45:11 AM
کاربر مهمان
  یا بقیة الله!

اگر چه روسیاهی امان را هم تو می دانی و هم ما ، اما با دلی سرشار از بی قراری و با نگاهی خیس بر درگاه محبتت می نشینیم تا روح خسته امان در سایه نگاه مهربانت آرام گیرد.

یا بقیة الله

اگر چه با رفتارمان بسیار تو را آزردیم و هر روز شرمنده ات شدیم اما توکه خود فرموده ای بر احوال شیعیانت آگاهی لابد خوب می دانی که بر ما چه می گذرد در این روزگار بی تو بودن ها.
خوب می دانی که با وجود همه روسیاهی هایمان دلی داریم مالامال ازآرزویت.

یا بقیة الله

در این دنیای تودرتو که کسی به کسی نیست و همه جا پر از ابهام و سردرگمی است دست محبان آتش گرفته ات را بگیر که تنها امیدشان تویی در این تاریکی های روزگار.

یا بقیة الله

چشمانمان خونبار است واندوهمان بسیار است از اینکه مبادا تو نیز با ما غریبی کنی.

یا بقیة الله

تو خود می دانی که ما با نیم نگاهی هم راضی می شویم پس جان مادرت از ما دریغ نکن نور نگاهت را.

یا بقیة الله

فدای مقدم معطرت که سالهاست با قطره های اشک دلسوختگان درگاهت گلباران می شود.

یا بقیة الله بر ما ببخش آنچه را که از تو دریغ کردیم

یا بقیة الله... یا بقیة الله...


91975
نام: خروش!
شهر: همین دور و برا
تاریخ: 7/6/2012 12:13:16 AM
کاربر مهمان
  ...یا ابا صالح، سوختیم در آتش طعنه ها!!!
راضی مباش به خاکستر شدن محبانت در این شعله های عجیب. در این روزگار غریب...
91974
نام: خروش!
شهر: همین دور و برا
تاریخ: 7/5/2012 11:32:35 PM
کاربر مهمان
  ...يا بقيةالله ! دلهايمان خون است و چشمانمان اشكبار . نگاه بي قرارمان به راه توست و تو خود مي داني كه در اين روزگار غريب بر اين خلوت نشينان ماتم چه مي گذرد پس جان مادرت فاطمه ، هق هق غروب جمعه ي ما را در دفتر عشقبازي هاي عشّاقت ثبت كن...
91973
نام: محسن
شهر: کرمان
تاریخ: 7/5/2012 11:14:30 PM
کاربر مهمان
  سلام
من یه دختر شمالی رو میخوام و خیلی دوسش دارم خانواده اونا با ازدواج ما مشکلی ندارن ولی پدرو مادر من شدیدا مخالفن به دلیل اینکه هیچ شناختی از اونا ندارن حتی حاضر نیستن برن و تحقیق کنن حالا من باید چیکار کنم با صحبت کاری درست نمیشه
<<ابتدا <قبلی 9204 9203 9202 9201 9200 9199 9198 9197 9196 9195 9194 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved