شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
91592
نام: جمکران
شهر: عاشقان
تاریخ: 6/26/2012 8:51:49 PM
کاربر مهمان
  السلام علیک یا بقیه الله




دوستای اهل دلم برا آقام دعا کنید اون خیلی تنهاست

برا منم دعا کنید که بدون آقام خیلی تنهام

من وآقام هر دومون دلمون برا همدیگه تنگ شده اما یکی مانع دیدار ماست

اونم گناه است شیطان است


اللهم عجل لولیک الفرج

یاعلی
91591
نام: مهشاد
شهر: کرج
تاریخ: 6/26/2012 8:19:31 PM
کاربر مهمان
  ای خدای خوبم...........توکجایی..من خیلی گرفتارم گرفتاریه فکری گرفتاریه مالی.......تورو به خدا دعام کنید
91590
نام: حامد
شهر: چشم انتظار
تاریخ: 6/26/2012 8:03:53 PM
کاربر مهمان
  اسم من هم در لیست دعا بنویسید متشکرم جا مانده از تهران و انسیه خانم .من منتظر کارم هستم که امسال درست شود و همه خانواده از ناراحتی در بیایند مخصوصا خواهرم که بعد از ۲۰ سال بروم پیش اون خیلی تنها هست .
91589
نام: در به در عاشقیم
شهر: عشق گم شده
تاریخ: 6/26/2012 7:53:50 PM
کاربر مهمان
  ای خدا چرا ازم گرفتیش؟چرا از من دورش کردی؟چرا عشقم رو از من گرفتی؟چرراااااااا؟
91588
نام: رها
شهر: گرگان
تاریخ: 6/26/2012 7:10:16 PM
کاربر مهمان
  خدا هست
مردی با خود زمزمه می کرد: خدایا با من حرف بزن!
یک سار شروع به خواندن کرد،‌ اما مرد نشنید.
مرد فریاد برآورد: خدایا با من حرف بزن!
آذرخش در آسمان غرید، اما مرد اعتنایی نکرد.
مرد به اطراف خود نگاه کرد و گفت: پس تو کجایی؟ بگذار تو را ببینم!
ستاره‌ای درخشید، اما مرد ندید.
مرد فریاد کشید: خدایا به من معجزه‌ای نشان بده!
کودکی متولد شد، اما مرد باز توجهی نکرد . . .
مرد در نهایت یأس فریاد زد: خدایا خودت را به من نشان بده و بگذار تو را ببینم... از تو خواهش می کنم...
پروانه‌ای روی دست مرد نشست، و او پروانه را پراند و به راهش ادامه داد.
ما خدا را گم میکنیم در حالی او در کنار نفسهای ما جریان دارد...
خدا اغلب در شادیهای ما سهیم نیست...
تا به حال چند بار شادیهایت را آرام و بی بهانه به او گفته ای؟
تا بحال به او گفته ای گه چقدر خوشبختی؟؟
که چقدر همه چیز خوب است؟
که چه خوب او هست؟؟
خیال می‌کنیم تنها زمانی که به خواسته خود رسیده‌ایم او ما را دیده و حس کرده است اما...
گاهی بی‌پاسخ گذاشتن برخی خواسته های ما نشانگر لطف بی اندازه او به ماست
خورشید را باور دارم، حتی اگر نتابد. به عشق ایمان دارم، حتی اگر آن را حس نکنم. به خدا ایمان دارم، حتی اگر سکوت کرده باشد
91587
نام: زهرا
شهر: جایی برای ماندن نیست
تاریخ: 6/26/2012 6:05:41 PM
کاربر مهمان
  جناب امر به معروف:

متذکر بشم که دوستم که از سادات است و پدربزرگش مردن با هم فامیل هم هستیم و برای حرف پدر بزرگش همه احترام قائل بودن هر کس میخواست بیاد خواستگاری یکی از فامیل از پدر بزرگ او میخواست واسطه بشه یه روز به من گفت فلانی اومده خاستگاریت گفتم چرا؟ گفت خواب دیدم با باباش اومده بودن خونه ما که ما واسطه بشیم. بیایم خاستگاریت بشیم پدر بزرگ خدابیامرزم هم زنده بودن وقرار بود بیان با پدر بزرگ تو صحبت کنن پسره میگفته :من این سال ها ازدواج نکردم ومنتظر او بودم تاسنش به حد ازدواج برسه وبه پاش نشستم وفلانی همونی بود که من هم خوابش رو دیده بودم ؟واقعا موندم ؟؟؟؟؟
91586
نام: طیبه
شهر: آخرین فرصت
تاریخ: 6/26/2012 5:49:31 PM
کاربر مهمان
  سلام. لطفا اسم من هم در لیست دعا بنویسید. که این آخرین فرصت از خدا جوابم را بگیرم و بعد از چند سال امسال حاجتم بر آورده شود. جا مانده از راه خدا متشکرم. به دعای همه شما هموطنان پاک دل احتیاج دارم.
91585
نام: كيميا
شهر: اهواز
تاریخ: 6/26/2012 5:34:38 PM
کاربر مهمان
  سلام امربه معروف ازنهي ازمنكر2تاسوال دارم محبت كنيدجواب بديد:
1-براي خلوص بیشتر در نماز چه بايد كرد؟ من درنماز خيلي حواسم پرت ميشه...
2-اگر تاامروز مال حرامي خوردم براي جبرانش بغير از توبه جيكار كنم؟
البته من تابه امروزدرشك بودم كه حرام بوده.....
خيلي خيلي ممنون .....سربلندو موفق باشيد
91584
نام: الهه
شهر: یزد
تاریخ: 6/26/2012 5:06:43 PM
کاربر مهمان
  سلام بر دوستان حرف دلی و گل مریم
رفیق همشهری عزیز سلیقمون یکیه آخه منم خیلی ایشون را دوست دارم و شروع دوستی ما زمانی بود که شدیدا به یه هم صحبت و مشاور نیاز داشتم احتیاج به کسی داشتم که با تمام وجود به حرفام گوش بده و راهنماییم کنه واینجا بود که آقا ابراهیم هادی را تو بهشت زهرا(س) دیدم و......... انصافا خیلی بهم کمک کردن انشاالله که خدا هیچ وقت ما را از شهدا این دوستان خوبمون جدا نکنه.

اما قابل توجه مجردهای عزیز
تعجب آور است که ما انسان ها از خدای به این بزرگی فقط شوهر میخواهیم و از شوهر تمام دنیا را.

بابا عجله نکنید
اونم میاد به وقتش
صبورانه در انتظار زمان بمان هر چیز در زمان خودش رخ می دهد باغبان حتی اگر باغش را غرق در آب کند درختان خارج از فصل خود میوه نمی دهند.

توکل بر خدا داشته باشید.


اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
انشاالله همگی حاجت روا بشید.

یه چیز جالب را همیشه هم اتاقیم که همشهریم هست میگه البته به نقل از مامان بزرگش
میگه نگران نباشید اگر هم هیچ کس ورتون نداشت(با شما ازدواج نکرد) خدا ورتون میداره(یعنی میمیرید)
91583
نام: زهرا
شهر: جایی برای ماندن نیست
تاریخ: 6/26/2012 4:42:20 PM
کاربر مهمان
  امر به معروف ونهی از منکر عزیز:
من دختر مقیدی هستم سعی کردم هیچ وقت به کس خاصی دل نبندم جز خداواز خدا خواستم هر که صلاح میدونه بهم بده فقط بتونم باهاش به اوبرسم چون خاستگار زیاد داشتم از شهدا خواستم خواب همسرم ایندم رو ببینم تابفهمم کی خوبه و توخواب همسرم بهم یه گل لاله بده تا حالا هر چی از شهدا خواستم بهم دادن تا این که خواب او را دیدم که بهم گل لاله دادولی اون هنوز نیومده درست 25بهمن بود که این خواب را دیدم وآروم وقرار ندارم احساس گناه میکنم کارم شده اشک ریختن تا نصفه شب بیدارم همش میگم حتما لیاقت نداشتم .منی که ارزوم بوده به خدا برسم این طور به یه خوابی که پایه واساس نداره به هم بریزم همش دارم دعا میکنم ولی هنوز اتفاقی نیفتاده حالا میترسم که کار شیطان باشه اون اومده باشه تو خوابم به شکل پسره تازه متذکر بشم با اون شناختی که من از این پسر دارم خیلی مقید به اسلام است به خدا توش موندم هیچ کس هم منو درک نمیکنه باید چکار کنم؟هیچ کس جوابمو نمیده؟

خداجون اگه گناه کارم ببخشم خدا تنها امیدم تویی خدا مادر وخواهر وبرادرم وبابام را دست توسپردم خوش به حال بنده های خوبت خوش به حال شهیدا کاش منم مثل اونا بودم کاش وقتی نامه اعمالم رو میدادن دست اغام گریه نمیکردن کاش منم لیاقت پیدا میکردم اسمونی بشم
<<ابتدا <قبلی 9165 9164 9163 9162 9161 9160 9159 9158 9157 9156 9155 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved