اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 90562 |
نام:
ایمان
شهر:
....
تاریخ:
5/27/2012 12:51:46 PM
کاربر مهمان
|
سلام خدمت تمام دوستان حرف دل:
بزرگترین شکست زندگی من این بود که به کسی دل بستم، که فقط منو وقت نیازش میخواست.
|
|
| 90561 |
نام:
كوير
شهر:
غم
تاریخ:
5/27/2012 12:50:13 PM
کاربر مهمان
|
سلام بچه ها خيلي تنهام تنهاي تنها
از خانوادم متنفر شده ام ديگه بود و نبودشون واسم فرقي
نميكنه از شوهرم بيزارم چون احساس ميكنم فقط براش يه كالام ديگه بريدم چند روز پيش ميخواستم خودمو خلاص كنم ولي ترس از اخرت نذاشت
بخدا احترام گذاشتن تو اين دور و زمونه عين بي عقليه من كه خيري تو اينكار نديدم حتي از صبر كردنمم پشيمونم بايد يه ادم بداخلاق زودجوش ميبودم تا كارم به اينجا نميرسيد تا هركي از راه ميرسه از بزرگتر بودن و بيشتر فهميدن دم نزنه تورو خدا هيچوقت زير بار زور نرين تا مثل من تو اوج جووني پير نشين
بخدا دوس دارم تا ۲۰سالگيم تموم نشده بميرم از خدا ميخوام اين يه ارزومو براورده كنه تا حالا به هيچكدومشون نرسيدم هرچند الان فقط ۲ تا ارزو دارم يا مرگ يا برگشتن به دوران مجردي
|
|
| 90560 |
نام:
حمید
شهر:
تاریخ:
5/27/2012 12:07:13 PM
کاربر مهمان
|
خدایا!!!
خسته شدم...
از خودم بدم میاد...
نمیگم چرا چون خودت خیلی خوب میدونی...
بدم از خودم چون ارزش خودمو نمیدونم
ارزش آدم بودنو با کرامت بودن. هنوز درک نکردم...
هنوز بهت به مهدیت به زهرات و... دل نبستم دلم خیلی ...
کمکم کن.. که به خودت قسم دیگه از هیچ کس انتظار کمک ندارم...
کمکم کن تا اونجوری که هستم نشون بدم نه اونجوری که دیگران میخوان...
کمکم کن...
|
|
| 90559 |
نام:
ميكاييل
شهر:
كرج
تاریخ:
5/27/2012 12:05:16 PM
کاربر مهمان
|
بسسم الله الرحمن ارحيم
بعضي وقتاادماناگهان تومسيري قرارميگيرن كه سردرگم وگمراه ميشوند ازجمله خودمن تاحالاتوعمرم باهيچ دختري رابطه دوستانه و...نداشتم وميلي هم به انجام اين كارنداشتم تااينكه اومدم دانشگاه ازيك دخترخانوم سنگين خوشم اومد دوبار از دلم و علاقم بهش گفتم گفتم عاشقت شدم وصد دوستي ندارم وميخوام درغالب درس ئدانشگاه باهم بيشتراشنا بشيم وحتي گفتم باخانوادمم اين موضوع رودرجريان گذاشتم امااون اعتنائي نكرد و حرفي زد كه بندبند وجودم لرزيد گفت:اين همه دختر تو دانشگاه برو سراغ اونامن نميخوام باپسررابطه داشته باشم.
من گفتم قصددوستي و...ندارم فقط بهت علاقه مند شدم و تا آخر كارشناسي هم ميتونم منتظرت بمونم.امااون گفت نه.گفتم فكركن بعدجوابموبده گفت احتياجي به فكركردن نيست منم گفتم اگر قصدم دوستي وهوس بود همون ترم اول كه برخورداتو ميديدم ميرفتم سراغ يكي ديگه. بعدشم دل من كه دروازه نيست كه هركي خواست از توش بره و بياد البته وقتي فهميدناراحت شد. عذرخواهي كرد امااخرش گفت مثل برادرمي.
آتييييش گرفتم گفتم يافاطمه زهرا(س) منكه ازروز اول كه اين دختروديدم باشمادرميون گذاشتم حالاببين چه حرفا وچه برداشتايي ازحرفام داره نااميد ودل شكسته ازش عذرخواهي كردم وحرفامو بادختره تمام كردم.اما بعد ازعيد برخورداش عوض شد ويكم بيشتربهم توجه كردحتي يه بارم ازش جزوه گرفتم راستي تازه باهم سلام وعليكي شروع كرديم اماديدم كه حرفايي كه اخرين بار بهم زد يه جور ردكردن من بود كه ديگه حتي اگه باهاش چشم توچشم هم ميشم سلام نميكنم حالاهم كه ترم تمام شدوامتحاناتوتابستون در راه من ميمونم بادلم كه بدون هرگونه هوس عاشق دختري شده.
ميترسم كه برم دوباره باهاش صحبت كنم چيزي بگه كه دلم بشكنه يااوميدمو از دست بدم. آره اين بود درددل من. خداكنه كه خدا به داد دلم برسه ميدوني خيلي سخته يكي رودوست داشته باشي واون بره وهمه بگن دوستت نداشت كه رفت ولي تونميدوني چطوربهشون ثابت كني كه هرشب باياد و فكرش خوابت ميبرد. خدابه همراهتون
|
|
| 90558 |
نام:
علیرضا
شهر:
آشنای غریب
تاریخ:
5/27/2012 11:48:43 AM
کاربر مهمان
|
با سلام خدمت دوستان خوب حرف دل
جناب بیکس از من . بابا ایوللا - مرد حسابی مگه زرنگی به دوست دختر داشتن و الاف بودن و گناه کردنه - اگه اونجوری باشه معتاد از همه زرنگتره که یه دفعه همه چیزو باخته -
درسته فشارهای روحی ناشی از تنهایی سخته ولی زرنگی این نیست
اگه واقعا میخوای زرنگ باشی به خشمت غلبه کن البته اگه تونستی
مریم خانم از تهران
سلام - رسیدن به خیر
به نظر من به هیچ خواستگاری جواب رد ندید . چون شاید آدم خوبی باشه و از طرفی هم هرگز عجله نکنید تو قبول کردن کسی
ایمان - اخلاق خوب - کار - شخصیت خانوادگی از جمله لوازم خوشبختیه
|
|
| 90557 |
نام:
غریب
شهر:
تنهایی
تاریخ:
5/27/2012 10:32:26 AM
کاربر مهمان
|
خدايا دلم خيلي گرفته از دست كارهاي خودم خستم چند وقتي هر كاري ميكنم براي نماز صبح خواب ميمونم اكر هم بيدار بشم تنبليم ميكنه ونميتونم از جام بلند بشم اعصابم داغون شده دوست دارم داد بزنم
خدايا يا امام زمان كمك كن نمازامو سر وقت بخونم مخصوصا نماز صبحمو كه خواب نمونم اي خدا خواهش ميكنم برام دعا كنيد بشم مثل سابق ونماز صبحم قضا نشه
|
|
| 90556 |
نام:
اوا معتمد
شهر:
هرجا که مهدی هست
تاریخ:
5/27/2012 9:15:38 AM
کاربر مهمان
|
یکی از جمعه ها جان خواهد امد
به درد این جهان درمان خواهد امد
غبار از خانه های دل بگیرید
که براین خانه مهمان خواهد امد
الهم عجل لویک الفرج
|
|
| 90555 |
نام:
علیرضا
شهر:
شهرضا
تاریخ:
5/27/2012 9:09:44 AM
کاربر مهمان
|
حرفی برای گفتن نیست اگر بود اقا ظهور کرده بود
|
|
| 90554 |
نام:
پرستو
شهر:
قزوین
تاریخ:
5/27/2012 9:06:07 AM
کاربر مهمان
|
سلام دلم خیلی تنگه تو اسفند بود که مادرمو از دست دادم و خیلی تنها شدم از همه شما التماس دعا دارم.
|
|
| 90553 |
نام:
مقدسه ام
شهر:
زنجان
تاریخ:
5/27/2012 8:52:05 AM
کاربر مهمان
|
سلام برخدا و برانبیاء و اولیاء و خوبان وصالحان خداجان من ازت میخواهم مرا ازصالحین قرار دهی خودم بلد نیستم و نمیتوانم ضعفهای زیادی دارم خداجان خواهشا کمکم کن و نگاهم کن چرا حرفهایم را نادیده میگیری خداجان خسته شده ام آخه تا کی بخواهم و جواب نگیرم بخدا آدم خسته میشه خداجون میدونم بنده خوبی نیستم خداجون بخودت قسم بیشترش دست خودم نیست آخه باید کمکم کنی یا نه یه امید دهی یا نه خداجان تمنایت میکنم التماست میکنم نوکرتم خدا چی بگم دیگه که دستم را بگیری عوضم کن چون حر چون دیگران که بهشتی شدند خداجان من زود ناراحت میشوم زود می رنجم شاید این از خصوصیات زنانه گیم باشد ولی خدا خودت میبینی که من وارد زندگی زنانگی نشده ام پس این خصوصیات را نمیخواهم داشته باشم وقتی بچه و شوهری در کار نیست این خصلت زنانه به چه کارم میاد خواهشا اینها ازم بگیر مرا چون مردانی که پرقدرتند از هرلحاظ قرار بده خواهش میکنم از خصلت دلسوزی و مهربانیم و زود رنجیم واقعا سیر شدم دیگه نمیخواهم مثل زنان باشم هرچند زن هستم میخواهم مقتدر وخصوصیات مدیریت راداشته باشم باشم ولی اگه این خصوصیاتی که الان دارم وارد زندگی متاهلی میشدم به نحو احسن شکوفا میشد استعدادهای نهفته ام و به کمال میرسیدم چه کنم که شوهری که من میخواستم پیدا نشد که نشد خدا دلم خیلی از دنیا گرفته و متنفرم ازش چون حسود هست و نمیگذارد آدم به کمال برسد احتمالا دارم یه ذره عقلم را از دست میدهم.
خدااااااااااااااآفریدی مرا جوابم هم بده دیگه از کی بخواهم کمکم کند که نمیداند از درون و استعدادهایم ...خدا استعدادهایم سوخت به دادم برس خدا جان دارد دیر میشود مدتی هم بگذرد دیگه هیچ کسی و هیچ چیزی نجاتم نتواند داد خدا من در این ساعت ازت نجات خواستم اگه نجاتم ندهی مقصری و نباید منو درآتش جهنم بسوزانی حالا خودت میدانی مرا بسوزانی و یا شکوفایم کنی منکه کاری از دستم برنمیآید خدا خسته ام. کمکم کن خدا
|
|
