اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
88682 |
نام:
گمنام
شهر:
تهران
تاریخ:
4/4/2012 6:14:17 PM
کاربر مهمان
|
سلام ایام فاطمیه شد وباز دل من هوای مدینه رو کرد من هر سال ایام فاطمیه پاتوقم هیت ها بود واس خودمون تو حال هوایی بودیم ولی امسال به خاطر سخت گیری های مدرسم وامتحانام نمیتونم برم ازتون میخوام اگر هیتی میرید حتما برای منم دعا کنید التماس دعا!یاحق
|
|
88681 |
نام:
لیلی
شهر:
اهواز
تاریخ:
4/4/2012 5:57:35 PM
کاربر مهمان
|
محسن جون ایشالله سال خوبی باشه واست.دلتنگم ولی میدونم گفتن بی فایده است.
|
|
88680 |
نام:
شهاب
شهر:
اميد به رحمت خدا
تاریخ:
4/4/2012 5:44:01 PM
کاربر مهمان
|
.:: يا ربّ الزهراء بحقّ الزهراء . . . ::.
.* آجـرک الله يـاابـن الـعـسـکـــري(عج) *.
زجانش برون جوهر افتاده بود
ز خاتم ورا گوهر افتاده بود
به بند ستم می کشیدند دل
به روی زمین دلبر افتاده بود
به سوی خدا راه ره می سپرد
به راه خدا رهبر افتاده بود
ز قرآن ناطق قلم می شکست
به سوی دگر دفتر افتاده بود
به شام سیه ماه در بند بود
به خاک اندرون اختر افتاده بود
کنار دری دختری می گریست
به دریای خون مادر افتاده بود
شکست از کمر با لگد ساق گل
خزان گشته گل گلپر افتاده بود
علی مرد آنجا که در پیش در
همه هستی حیدر افتاده بود
ز پرواز وامانده بود مرغ حق
چو پر بسته و شهپر افتاده بود
ز سیلی رخ لاله بود داغدار
ز بازو شکسته پر افتاده بود
حسن خون به دل رخ پر آزرم داشت
حسینش شر بر سر افتاده بود
میان شغالان دژم بود شیر
ز بالای شه افسر افتاده بود
گمانم که عرش خداوند ریخت
که صدیقه ی محشر افتاده بود
واي مادرم . . .
|
|
88679 |
نام:
صالح میان آبی
شهر:
خوزستان-باغملک
تاریخ:
4/4/2012 5:31:50 PM
کاربر مهمان
|
باران هجر،مرهم بغض نبود توست
بغضی كه می رود تمام تنم را فنا كند
یك، آرزوی دیدنتان و دو، طعن روزگار
كم مانده تا كه آنچه منم را فنا كند
|
|
88678 |
نام:
مریم
شهر:
خوی
تاریخ:
4/4/2012 5:31:40 PM
کاربر مهمان
|
سلام من اولین باره به این سایت میام.شما رو به این روز قسم میدم(وفات خانم فاطمه زهرا) تو این روز منو خیلی دعا کنین تا به خواسته ام برسم خیلی تنهام تورو خدا دعام کنین تا حاجتمو تواین روزا بگیرم ممنون
|
|
88677 |
نام:
صالح میان آبی
شهر:
خوزستان-باغملک
تاریخ:
4/4/2012 5:27:36 PM
کاربر مهمان
|
آقای مهربان من ...
یا مرحمت نما و در این کوره راه شب
از کوچه های این دل تنها عبور کن
یا در جوار غفلت این مردم اسیر!
در فصل انتظار ، دلم را صبور کن ...
الهی عجل لولیک الفرج
|
|
88676 |
نام:
مریم
شهر:
مشهد
تاریخ:
4/4/2012 5:08:37 PM
کاربر مهمان
|
شیعیان خواب بس است برخیزید....حجر ارباب بس است برخیزید
تا به کی دل به خسان باید داد..دل به دست دگران باید داد
یادمان رفته که عهدی هم هست...یادمان رفته که مهدی(عج)هم هست
یادمان رفته که او پشت در است...یادمان رفته که او منتظر است
الهم صل علی محمدوآل محمد وعجل فرجهم
الهم صل علی محمدوآل محمد وعجل فرجهم
الهم صل علی محمدوآل محمد وعجل فرجهم
|
|
88675 |
نام:
صاعقه
شهر:
دل
تاریخ:
4/4/2012 5:03:00 PM
کاربر مهمان
|
...بسم رب المهدی...
حجرات/53
یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبی إلا أن یُؤذَنَ لکم ...
مادر !
همه می دانند که تو اجازه ندادی...
----------------------------------------------------------------------
روم/41
ظهر الفساد فی البرّ و البحر بما کسبت أیدی الناس
دنیا را به فساد کشید
با همان دستی که ...
و امروز صدای آن سیلی گوش زمین را کر کرده است .
----------------------------------------
لا یكلف الله نفسا الا وسعها
مادر!
سینه ی تو چه وسعتی داشت !
وگرنه
آتش بسیار گدازنده تر از آن بود که ...
و ضربه
بسیار شکننده تر از آن که ...
---------------------------------------------
مائده/67
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک ... والله یعصمک من الناس
ای رسول من
تو علی علیه السلام را به ولایت و وصایت معرفی کن
ما تو را از فتنه های مردم محافظت می کنیم
بازوی فاطمه هست
نمی گذاریم به تو و رسالتت ضربه ای برسانند
سینه ی دخترت همه ی این ضربه ها را خواهد گرفت ...
---------------------------------------------------
قصص/25
تمشی علی استحیا...
حالا فکر کن یک دستش را هم به دیوار گرفته باشد...
---------------------------------------------
قصص/25
تمشی علی استحیا...
حالا فکر کن کوچه هم باریک باشد...
------------------------------------------------
حجر/97
ولقد نعلم انك یضیق صدرك بما یقولون...
فقط خدا می داند که سینه ی تو از کدام یک بیشتر به تنگ آمد
از نشستن او روی سینه ات
یا بردن نام مادرت با زبان کثیفش...
---------------------------------------------
مریم/۲۱،۲۲
فاجاء ها المخاض الی حذع النخلة...فنداها من تحتها الا تحزنی
اما این بار
در شعله ور بود
و او از شدت درد حمل
پناهی جز دیوار نداشت...
اللهم ارزقنا رویت قائم آل محمد
التماس دعا...یامهدی*
|
|
88674 |
نام:
مریم
شهر:
.
تاریخ:
4/4/2012 4:38:00 PM
کاربر مهمان
|
برام دعا کنید
نمیدونم چیکار کنم
|
|
88673 |
نام:
فاطمه
شهر:
آسمان
تاریخ:
4/4/2012 3:37:13 PM
کاربر مهمان
|
سلام
سلام ویژه به خادم شهدا از تهران
حرفات خیییییییییییییییلی قشنگ و تاثیر گذار بود یه جورایی ته دل خودم ممنونم خیلی زیاد .ذکر احادیثت هم قشنگ بود
من توبه کردم دعا کنینی خدا منو ببخشه چون این خلافی بود که هیچ کس از من انتظار نداشت حتی خودم وقتی نشسته بودم سر سجاده و فکر کردم به کار زشتم خییییییییییییییلی گریه کردم امیدوارم خدا ببخشه
و اون چیزی که به صلاحم است رو پیش بیاره
التماس دعا
قیامت قامت و قامت قیامت
قیامت میکند این قدوقامت
موذن گبر ببیند قدوقامت
به قد قامت بماند تا قیامت
بر قامت دلربای مهدی صلوات
|
|