اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
88332 |
نام:
گل یاس
شهر:
غریب
تاریخ:
3/24/2012 6:45:49 AM
کاربر مهمان
|
سلام سال جدید دلم میخواد بیخیال دنیا بشم اما دنیا ولم نمیده دلم خیلی گرفته برام دعا کنید دل شما پاک تره خواهش میکنم
|
|
88331 |
نام:
غریب
شهر:
تنهایی
تاریخ:
3/24/2012 6:44:30 AM
کاربر مهمان
|
سلام به همه دوستان حلول سال نو رو به همه تبریک میگم امیدوارم سال خوبی داشته باشید
جای همگی خالی چند روزی مسافرت بودم هر امام زاده ای که رفتم بیادتون بود
یک ریارت گاه رفتیم که مزار شهدای گمنامو دیواراشو با گل و نخل خشک کنارش زمین کرده بودن خیلی قشنگ وجالب بود دلم خیلی شکست ارزو که چرا امسالم قسمتم نشد برم شلمچه
|
|
88330 |
نام:
سمیرا
شهر:
مشهد
تاریخ:
3/24/2012 6:08:03 AM
کاربر مهمان
|
سلام ببخشید خیلی دلم گرفته ازهمه چیز من ازخدا خیلی چیزا خواستم اما...خدایابگوکجایی؟منونمبینی؟نمیدونم ازکجاشروع کنم من دختری ۲۲ساله هستم همیشه نمازشب میخوندم خیلی به خداتکیه میکردم توکارام تااینکه منودرچن ماه پیش عقدکردند من هیشه ازخدا میخواستم یک شوهرتحصیلکرده بااخلاق حداقل دارای کار باشه اما همه ایناروشوهرم داره کم میاره هیچکدومشو نداره اون پسرداییمه هرروز دارم پژمرده ترمیشم نمیدونم ازکی کمک بگیرم حداقل برای کارش شاید جاش نبوداینجاحرفامو بزنم فقط میخوام یکی درددلموب خدابزنه چون خدا دیگه به حرفام گوش نمیکنه حتی ازقبل گوش نمیکرد دارم مایوس ازهمه چیز میشم خدایابایدچیکارکنم دارم منفجرمیشم
|
|
88329 |
نام:
عبد الله
شهر:
بیرق ولایت فقیه
تاریخ:
3/24/2012 5:47:02 AM
کاربر مهمان
|
من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و ....
هر که عاشق من شود من نیز عاشق او می شوم و هر که من عاشق او شوم او را خواهم کشت و هرکه من او را بکشم دیه ی او بر گردن من است و هرکسی دیه اش بر گردن من باشد پس خود من دیه ی او هستم!
خودت به او دل می دهی و خودت دل از او می بری و آنگاه دلبرده را جان می ستانی و در آغوش می کشی!
خودت می آوری و می بریش!
هان! انسان را بگو... غرق در دنیای خود است! حال آنکه کسی چشم به راه اوست و سالها منتظر او می ماند که مگر روزی چشم خود را باز کند و او را ببیند! عشقش را درک کند... چه بگویم؟
عبد را بگو! تصور می کند که او منتظر است... او، عاشق است... او، التماس معبود می کند...
از آشوب دل معبود خبر ندارد... از خون دل خالق خویش غافل است!...
این است که به موسای خود می گویی : ای موسی! گاه مدتها منتظر بنده ی گنهکارم می مانم که از گناه خویش توبه کند و دوباره به آغوش من بازگردد و آنگاه که توبه کرد من تمام گناهان او را ببخشم و جای آنها برای او حسنه بنویسم!
|
|
88328 |
نام:
اکرم
شهر:
تهران
تاریخ:
3/24/2012 5:30:39 AM
کاربر مهمان
|
سلام.خداجون آمدم درددل .آمدم بگویم سال۸۳ پدرم رااز دست دادم روز اول عید مراسم تدفین او بود آنروز تولد من هم بود همش فکر میکردم خداجون مرادوست نداری که پدرم را گرفتی. وقتی به دکتر گفتم خدا مرا دوست ندارد گفت من با تو بحث نمیکنم چون خودت باید باور کنی خدا عاشقت است .اون روزها من از تمامی علم واعتقادم جهت لجاجت باخدا استفاده کردم ولی خدا باتمام مهر ورحمت مرا در آغوش میگرفت.
چندوقت بعد من بااستاد سینایی آشناشدم اوشد پدر من هم دخترش او مثل پدر حمایتم کرد مثل مادر بمن محبت کرد مثل خواهر درددلهایم راگوش میکردومثل برادر حمایتم کرد.
خداجون خیلی دلم گرفته چون حدود یکساله استاد مرا نمی پذیرد هربار تماس میگیرم به یک بهانه از وقت دادن پرهیز میکند شده بود برای تنبیه من یک هفته جوابم را ندهد اما حالا گاهی این فکر آزارم میدهد که کاری کردم وباعث ناراحتی وی شدم ولی میدانم او آنقدر مهربان است که حتی دشمنان را معلمین معنوی خود میداند چطور مراکه شش سال قدم به قدم همراهی ام کرد تا سلامتی ام رابدست آوردم وبه زندگی مرا برگرداند درواقع یه جورایی فرزندش محسوب میشوم نمی پذیرد.
خداجون استاد میگفت باور کنم اوسلامتی وسعادت مرا میخواهد وهرکاری میکند برای رشد وتعالی من است .
استادخیلی دلتنگت هستم دلم برای اون آرامشت برای صبرت اون روزهایی که من فریاد میزدم خدا مرا دوست ندارد وتوبا آرامش بمن آموختی من عزیزخدا هستم اون روزهایی که من در بستر بیماری بودم وشما برای سلامتی من دعا میکردی من خیلی آزارت دادم تو باصبوری مرا پذیرفتی چرا حالا رهایم کردی ؟
ازدستم خسته شدی؟ ازمسایلم خسته شدید؟خودت گفتی اینها درد نیست گرفتاری است شاکر باشم که زنده ام وانسانم وخدای قادری دارم خودت گفتی باید گنجها را در رنجهایم بیابم ودایم خدارا شاکر باشم.
استاد دیگه نمیخواهی درددلهایم رابشنوی وبا آرامشت مرهمی روی زخمهای دلم بگذاری.
نمیدانم چرا این حرفها را اینجا نوشتم ولی خواهش میکنم برام دعا کنید.
خداجون شکرت که توهستی وباور دارم درآغوش پر مهر ورحمت توام.
|
|
88327 |
نام:
رها
شهر:
نا کجا
تاریخ:
3/24/2012 4:40:07 AM
کاربر مهمان
|
ای کاش میشد هر چه دل تنگ می خواست بگوید
ای کاش میشد سکوت را شکست
ای کاش میشد راهی برای نمی توان پیدا کرد
ای کاش میشد از فردا خبر داشت
ای کاش میشد دلی نمی شکست
ای کاش میشد بی پروا زندگی کرد
فریاد زد
این چند روزه عمر غوغا کرد
|
|
88326 |
نام:
رها
شهر:
ن
تاریخ:
3/24/2012 4:34:50 AM
کاربر مهمان
|
ای کاش میشدهر چه دل تنگ خواست، گفت
ای کاش میشد سکوت نکرد
ای کاش میشد فریاد زد
ای کاش میشد بی پروا هر چه دل تنگ خواست گفت
امانه میشود نه میتوان
|
|
88325 |
نام:
ناشناس
شهر:
غریبستان
تاریخ:
3/24/2012 2:33:36 AM
کاربر مهمان
|
سلام ...............................
سال نو مبارک ..... صدسال به این سالها
آدمین عزیز... سربازای قلعه سیدمرتضی ... مسافرا... غریبه ها ... آشناها ... عیدتون مبارک
زیرسایه آقا امام زمان (عج الله) سربلند، سرفراز، سلامت و خوش باشید.
ته همه آرزومندیها و دعاها ما رو هم جا بدید و از دعای خیرتون فراموشمون نکنید.
یاعلی .............................
|
|
88324 |
نام:
م.ح
شهر:
همه جاسرای من است
تاریخ:
3/23/2012 9:47:56 PM
کاربر مهمان
|
یه روزی آرزوم شهادت بود به هیچی فکرنمیکردم.فکرنمیکردم یه روزی بمونم اسیرشم ولی شدم انقدرآروم که نفهمیدم وقتی به خودم اومدم دیدم دیگه روم نمیشه کلمه شهادتو به زبون بیارم خیال نمیکردم پاهام توی گل دنیا فروبره. نشدکه بشه.حالاآرزوم اینه که باکسی ازدواج کنم که پرپرواز جفتمون بشه شایدبتونم پشت سرش قایم بشم تاوقتی خدا بهش نگاه میکنه منم ببینه واسه همه دعا کنید اول واسه آقا.ملتمس ندای دل پاکی که روونه آسمون میشه
|
|
88323 |
نام:
نشان از بی نشانی
شهر:
آلوده شهر غم
تاریخ:
3/23/2012 9:36:54 PM
کاربر مهمان
|
خسته از با ریش و بی ریشیم که اینجا ریشه ها بر باد رفته است و کسی صدای تنهایی مان را نمی شنود چرا که گفتار بر کردار ترجیح داده شده است همه رنجیده از زندگی و کسی به یاد او نیست ، آقا بیای ما هم رنگ دنیا گرفته است.
|
|