اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
8812 |
نام:
کوثر
شهر:
تهران
تاریخ:
6/13/2005 1:38:46 AM
کاربر مهمان
|
دوستت دارم آوینی
|
|
8811 |
نام:
علی
شهر:
تهران
تاریخ:
6/13/2005 1:03:46 AM
کاربر مهمان
|
يكى را از حكما شنيدم كه مى گفت: هرگز كسى به جهل خود اقرار نكرده است مگر آن كس كه چون ديگرى در سخن باشد همچنان تمام ناگفته، سخن آغاز كند.
گلستان سعدى
|
|
8810 |
نام:
رکسانا
شهر:
یزد
تاریخ:
6/13/2005 1:02:06 AM
کاربر مهمان
|
بچه ها سلام کسی شخصی به نام واصل میشناسد ؟ قبلا تو سایت پیام میداد. اگر شخص---از شهر---با من تماس بگیرد از او ممنون میشوم
|
|
8809 |
نام:
محمد هادي عليزاده
شهر:
کرج
تاریخ:
6/13/2005 12:59:49 AM
کاربر مهمان
|
شهادت لیاقت میخواهد لیاقت را باید بتوانی بدست بیاوری ظرفیت را بالا ببر لیاقت ناخوداگاه می اید در شهادت را نبسته اند ترافیکی دارد که باید از ان بگذری «راه ان را نبسته اند چرا چگونه ندارد همت دارد که همت شوی ذوق میخواهد که چمران شوی وعشق میخواهدکه آوینی شوی
|
|
8808 |
نام:
محمد هادي عليزاده
شهر:
كرج
تاریخ:
6/13/2005 12:51:55 AM
کاربر مهمان
|
نظرات شهيد در رابطه بادمكراسي سكولاريزم و... را لطفاً بگوييد باذكر كتب موجود شهيد
|
|
8807 |
نام:
کوثر
شهر:
تهران
تاریخ:
6/13/2005 12:32:44 AM
کاربر مهمان
|
(یا لطیف)
**السلام علیک یا صاحب زمان**
گل سرخ وسفیدم کی می آیی
الا تنها امیدم کی میایی
|
|
8806 |
نام:
بماند
شهر:
اینم بماند
تاریخ:
6/12/2005 11:59:32 PM
کاربر مهمان
|
مثال ديگر، سخن «چرچيل» است. او در كتابي كه در تاريخ جنگ جهاني دوم نوشته است، درباره حمله متفقين به ايران مينويسد: «اگر چه ما با ايرانيها پيمان بسته بوديم، قرارداد داشتيم و طبق قرارداد، نبايد چنين كاري ميكرديم، ولي اين معيارها ـ پيمان و وفاي به عهد ـ در مقياسهاي كوچك درست است، دو نفر وقتي با يكديگر قول و قرار مي گذارند، درست است، اما در سياست، وقتي كه پاي منافع يك ملت در ميان ميآيد، اين حرفها ديگر موهوم است، من نميتوانستم از منافع بريتانياي كبير به عنوان اينكه اين كار ضد اخلاق است، چشم بپوشم كه ما با يك كشور ديگر پيمان بستهايم و نقض پيمان، بر خلاف اصول انسانيت است. اين حرفها اساسا در مقياسهاي كلي و در شعاعهاي خيلي وسيع درست نيست».(2)
نمونه سوم، عملكرد معاويه است. او صلحنامهاي را با امام حسن مجتبي(ع) امضا كرد، اما دير زماني نگذشت كه همه مواد صلحنامه را ناديده گرفت و نقض كرد و به صراحت گفت: «اي مردم! آگاه باشيد آن پيمان و شروط، در زير دو پاي من قرار دارد».(3)
و از اين نمونهها، صفحات تاريخ، دهها و صدها و شايد هزارها و ميليونها سراغ دارد و بسيارند انسانها و سياستمداراني كه شعار و ادعاي اصول انساني و حقوق بشر و دين و اخلاق داشته و دارند اما اعمال و رفتار آنها طبق دستور شيطاني «ماكياول» است و زشتترين افعال را براي اهداف مادي و حيواني خود مرتكب ميشوند. چنان رفتار ميكنند كه گويي بويي از انسانيت نبردهاند و حيواني بيش نيستند و به تعبير قرآن كريم «... اولئك كالأنعام بل هم أضل».
نمونه روشن آن در دوران معاصر، عملكرد خائنانه صدام، رئيسجمهور سابق عراق، است كه در سال 1359 شمسي، آشكارا در برابر چشمان حيرتزده جهانيان در پرده تلويزيون عراق ظاهر شد و قرارداد 1975 الجزاير را پاره كرد و عهد و پيمان و قراردادي را كه تنها پنج، شش سال از امضاي آن گذشته بود، ناديده گرفت و نقض كرد و به اين وسيله به دست خود، سندي بر رسوايي و پيمان شكني خود پديد آورد! ...
اما در بين سياستمداران تاريخ، به ندرت كساني يافت ميشوند كه با اعمال و رفتار خود، اخلاق و اصول متعالي انساني را پاس داشتهاند و عملكرد آنان گواهي ميدهد كه «هدف» هرگز «وسيله» را توجيه نميكند و براي تأمين اهداف عالي و مقدس نيز بايد از ابزار و وسيلههاي اخلاقي، انساني و مشروع استفاده كرد. بيترديد يكي از مهمترين سياستمداران جهان و اسوههاي انسانيت، حضرت اميرالمؤمنين علي(ع) است.
در مقاله حاضر در صدد آنيم كه نظر و سيره آن بزرگوار را در اين موضوع بررسي كنيم. روشن است كه تاريخ هيچ موردي را سراغ ندارد كه در آن، حضرت علي(ع) از روش غيرانساني و خلاف اخلاق و شرع استفاده كرده باشد. اين سخني است كه جملگي بر آنند و دوست و دشمن به آن اعتراف دارند و حتي غيرمسلماناني چون «جرج جرداق» مسيحي نيز اميرالمؤمنين(ع) را اسوه انسانيت ميشمارند و او را «صداي عدالت انساني» مينامند. اين در حالي است كه امام علي(ع) دشمنان بسياري داشت و دارد و بلكه از پردشمنترين انسانهاي روي زمين است و دشمنان از راههاي گوناگون سعي در تخريب شخصيت ايشان داشته و دارند، اما با اين همه، آن قدر گفتار و رفتار و سيره اميرالمؤمنين علي(ع) پاك و پيراسته و خدايي و اخلاقي بود كه تاكنون ـ و پس از گذشت حدود 14 قرن از عصر ايشان ـ احدي نتوانسته است حتي يك مورد را نشان دهد كه در آن، امير
|
|
8805 |
نام:
بماند
شهر:
اینم بماند
تاریخ:
6/12/2005 11:52:09 PM
کاربر مهمان
|
آيا هدف وسيله را توجيه مي كند؟
اين، يكي از مهمترين سؤالهايي است كه در فلسفه سياسي مطرح است. پس براي مردم عادي مطرح نيست؟ چرا. اين پرسش براي همگان مهم است و مردم كوچه و بازار نيز با زبان خاص خود در صدد يافتن جواب آن هستند. اين سؤال را به تعبير روانتر و روشنتر ميتوان چنين بيان كرد: آيا براي رسيدن به مطلوب و مقصود خود، ميتوانيم هرگونه ابزار و وسيلهاي را به كار ببريم؟ به بيان ديگر، اگر هدفمان خوب باشد، آيا ميتوان براي رسيدن به آن، از وسايل بد و پليد هم استفاده كرد؟ مثلا هدف شخصي آن است كه مردم را شاد كند، آيا براي اين كار ميتواند از هر روشي مثل دروغ و... بهره بگيرد؟ يا آنكه كسي ميخواهد به قدرت و حكومت برسد، آيا به اين جهت، ميتواند از نيرنگ و فريب استفاده كند؟ و ... .
نظر واقعي و عملكرد بسياري از سياستمداران ديروز و امروز چنين بوده و هست كه آري، هدف، وسيله را توجيه ميكند و به كار بردن هر وسيلهاي هر چند ضد اخلاق و دين و انسانيت باشد، براي تأمين هدف رواست و «الغايات تبرر المبادي» و «خذ الغايات و اترك المبادي». اين نظر هر چند بسيار عجيب و تأسفآور است، اما مورد قبول بسياري از سياستمداران بوده و هست و بدتر اينكه بر اساس آن عمل ميكنند. به طور مثال، «ماكياول» در كتاب «شهريار» چنين نوشته است: «... همگان بر اين نكته واقفند كه صفاتي مانند وفاداري، حفظ حرمت قول، درستي رفتار و نيالودگي به نيرنگ تا چه پايه در شهريار پسنديده است. اما از آن طرف، در قبال حوادثي كه در عصر ما اتفاق افتاده است، خود به چشم ميبينيم كه شهرياراني كه زياد پايبند حفظ قول خود نبودهاند ولي در مقابل، رموز غلبه بر ديگران را به كمك حيله و نيرنگ خوب ميدانستهاند، كارهاي بزرگ انجام دادهاند و وضعشان در آخر كار بهتر از آن كساني بوده است كه در معامله با ديگران صداقت و درستي به خرج دادهاند. پس بگذاريد همه اين را بدانند كه براي رسيدن به هدف، از دو راه ميتوان رفت؛ يكي از راه قانون و ديگري از راه زور. از اين دو راه، اولي شايسته انسانها و دومي شايسته حيوانهاست. ولي از آنجا كه طريقه نخست، غالبا بيتأثير است، تشبث به طريقه دوم، ضرورت پيدا مي كند... بر شهريار واجب است كه حيلهگري روباه را براي دفع گزند با صولت شير براي نشان دادن قدرت، توأم سازد... يك شهريار دورانديش، هرگز نميتواند ـ و نبايد ـ خود را پايبند حفظ قولي كه داده است، بشمارد... در نتيجه هر آن شهرياري كه در استقرار و حفظ قدرتش كامياب گردد، ميتواند مطمئن باشد كه همگان، از كوچك و بزرگ، بيآنكه درباره خوبي يا بدي وسايلي كه وي براي تحصيل هدفش به كار برده است، انديشه كنند، از آنجا كه خود هدف را تصويب كردهاند، وسايلش را نيز ـ هر قدر هم پست و ناروا باشد ـ تصويب خواهند كرد».(1)
مثال ديگر، سخن «چرچيل» است. او در كتابي كه در تاريخ جنگ جهاني دوم نوشته است، درباره حمله متفقين به ايران مينويسد: «اگر چه ما با ايرانيها پيمان بسته بوديم، قرارداد داشتيم و طبق قرارداد، نبايد چنين كاري ميكرديم، ولي اين معيارها ـ پيمان و وفاي به عهد ـ در مقياسهاي كوچك درست است، دو نفر وقتي با يكديگر قول و قرار مي گذارند، درست است، اما در سياست، وقتي كه پاي منافع يك ملت در ميان ميآيد، اين حرفها ديگر موهوم است، من نميتوانستم از منافع بريتانياي كبير به عنوان اينكه اين كار ضد اخلاق است، چشم بپوشم كه ما با يك كشور
|
|
8804 |
نام:
غریب
شهر:
دور
تاریخ:
6/12/2005 11:50:11 PM
کاربر مهمان
|
سلام به دوست ؟؟؟؟؟
امیدوارم هرچه زودتر مشکلت حل بشه
به امید ان روز
|
|
8803 |
نام:
مسعود
شهر:
تهران
تاریخ:
6/12/2005 11:42:13 PM
کاربر مهمان
|
کاش زودتر امتحانات رو با موفقیت کامل پشت سر میذاشتم.
masood_d@tebyan.org
(اگر خواستی ایمیل کسی رو ببینی کافیست فقط روی گزینه ایمیل در سمت راست مطلبش بری و روی آن یک بار چپ کلیک کنی)
|
|