اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
87262 |
نام:
محمد
شهر:
اصفهان
تاریخ:
2/13/2012 11:29:00 AM
کاربر مهمان
|
با سلام بر دوستان و بزرگوارانی که این حرف دل را می خوانند، شب گذشته اختتامیه جشنواره دهه فجر را از تلوزیون تماشا می کردم در بخشی از برنامه گروه کنسرت برای اجرا روی صحنه آمد و کار زیبا و منحصر به فردی از نظر هنری اجرا نمود در این کنسرت هیچگونه آلات موسیقی وجود نداشت و گروه صداهایی را از خودشان در می اوردند که ریتم خاصی را داشت و علی الظاهر صدای وحوش در جنگل و پیچیدن صدای باد در میان درختان بود، هرچند زیبا بود ولی ارتباطش با دهه فجر و جشنواره سینمایی دهه فجر انقلاب اسلامی معلوم نبود. و به نظر حقیر این کنسرت فقط هنرگرا بود و بس، نه معنا گرا و نه فلسفه گرا و نه هویت گرا!؟ با توجه به اینکه هر جشنواره در کشورهای مختلف برگزار می شود هدفش القاء هویت و فلسفه خود به دیگران است و در همین راستا برنامه هایشان را تنظیم می نمایند. به هر حال درد اینجاست که آیا شأن جشنواره بین المللی دهه فجر انقلاب اسلامی که به خاطر خون شهدا بوجود آمده این است. چه زیبا بود که این اجرای زیبا صدای انقلاب را هنرنمایی می کرد. البته من تخصصي در اين رابطه ندارم اگر دردودل من اشتباه است، مرا هم لطفاً روشن كنيد.
با تشکر از وقتی که گذاشتید و مطلب را مطالعه نمودید
|
|
87261 |
نام:
یه دختر
شهر:
آبادان
تاریخ:
2/13/2012 10:02:12 AM
کاربر مهمان
|
من دختری هستم که خیلی محتاج به کسی هستم که منو راهنمایی کنه و دستمو بگیره و منو ببره به سوی نماز...... کمکم کنید
|
|
87260 |
نام:
سرزده
شهر:
دیار بارانهای نقرهای
تاریخ:
2/13/2012 8:20:26 AM
کاربر مهمان
|
تازه اومدم که بمونم ولی لحظات امونمو بریدن
لطفآ واسم دعا کنید
زیر لبتون بگید انشا الله ما هم به خواستمون برسیم
من هم واسه همتون دعا می کنم
تورو به خدا مارو از یاد نبرید
|
|
87259 |
نام:
علي محمد ساريخاني اراكي
شهر:
اراك
تاریخ:
2/13/2012 8:02:49 AM
کاربر مهمان
|
ازکدامین مقطع تاریخ تجربه خواهيم كرد ؟
تجربه های تاریخ راهگشای انسانهای بصیر و باکیاست است و برای آینده ای روشن ،بهتر و باکمال که درهرمقطع زمانی ازتاریخ این تجربه ها کم وبیش نهفته است . کوآن چشم بینا ودل روشن وهمت بلندکه به این تجربه ها توجه کند وآنها را فراروی خود قرار دهد.لذا باتوجه به فرمایشات امیرالمومنین علی (ع) وتوصیه های ایشان نسبت به شناخت حق وباطل(حق را بشناسید،آنگاه یارانش راخواهید شناخت . باطل را بشناسید، آنگاه طرفدارانش را خواهید شناخت)ظاهر امر این است که اگرشخصیتها برای شما ملاک حق یا باطل شوند باتغییر شخصیتها وتحول آنها ، شما دچار سردرگمی وانحراف میشوید چون حق وباطل ثابت اند اما شخصیتها متغیر ودارای علایق وخصیصه های درونی متفاوت هستند که ماهیت های بسیار شبیه به هم دارند لذا چیزی که هست روشها به واسطه ابزارها به هم گره میخورند ونام افراد و جریانات جابه جا می شوند.چگونه میتوان ثابت را با امر متغیر اندازه گیری کرد. این ویژگی رامی توان در نهج البلاغه خطبه 50 رصد کرد0( پس اگرباطل با حق مخلوط نمی شد برطالبان حق پوشیده نمی ماندواگر حق ازباطل جدا وخالص می گشت زبان دشمنان قطع می گردید. اما قسمتی ازحق وقسمتی از باطل را می گیرند وبه هم می آمیزند ، آنجا است که شیطان بردوستان خود چیره می گردد.) ولذا در دوران انبیاء قبل از اسلام تجربیاتی هست وبوده ، به ویژه دوران حضرت موسی وعیسی اما با آنها کاری نیست چون ممکن است بگویند این تجربیات از آن امتهای دیگر است وما مسلمانیم .اما دلیلی فراتر ،آن است که رسول اکرم حضرت محمد (ص) فرمودند (هیچ پیامبری به اندازه من مورد آزار واذیت قرار نگرفته است ) آیا دراین روایت (حدیث ) شکی است؟ پیامبر بزرگ اسلام آنقدرکه بعد از دعوت رسمی ،رسالتی را که بر دوش داشت ودر مسیر تشکیل وتحقق حکومت اسلامی ، خود ویاران مورد آزار واذیت قرارمی گرفت وهمه آنها از طرف زیاده خواهی وخاصه خواهی و نفاق و محدود کسانی بود که به ظاهر اسلام آورده بودند . آنجاست که کمر انسانهای صالح را می شکنندواین همان دردی است که علی(ع) رااز رسیدن به حقوق تعیین شده توسط خداوند وادامه حکومت نبوی باز می داردودر دوران حکومت پنج ساله اش اورا درگیر سه جنگ نفس گیر میکنند. این همان دردی است که امام حسن مجتبی(ع) را در اوج مظلومیت قرار می دهدواو را بطور علنی دشنام داده وخوارکننده مومن می خوانند . آری این همان دردی است که حسین ابن علی(ع) را بااهل بیت ویارانش درآن وضعیت دشوار قرار می دهد ویک حادثه ای به وسعت تمامی تاریخ برجای می گذارد. این همان دردی است که ، وقتی کسانی برای محقق کردن حکومت نبوی کمک کرده بودند و به مراد وسهم دلخواه خود نرسیدند و دست پلیدشان رو شد تخم نفاق را بر کار خود مقدّم دانستند.چرا به آن زمانها برویم ، بگذارید کمی جلوتر بیاییم واز انقلاب مردی(امام خمینی) بگوییم وبنویسیم وبدانیم که او در دوران 10ساله خود باچه خون دلهایی این بزرگ مرد تاریخ وخدمت گذار را رنج دادند او همانند جدغریبش ازکسانی شکوه می کرد که خود را ولایتی میخواندند ، از لیبرالهای مسلمان نما مثل نهضت آزادیها ، منافقین مجاهد نما ، مارهای خوش خط وخال که در حوزه ها جای خوش کرده بودند وآیت اله های ساده لوح که به گونه ای بلند گوی دشمنان اسلام وایران اسلامی شده بودند ولذ ا اینها همه وهمه تجربیات وعبرتهایی است که نگذاریم عاشورائي تكرار شودو موج نفاق ،اين موج ویرانگری ن
|
|
87258 |
نام:
علي محمد ساريخاني اراكي
شهر:
اراك
تاریخ:
2/13/2012 7:58:56 AM
کاربر مهمان
|
مبداء و سرمنزل مقصود
بیایید تجسم کنیم سواربرکشتی ای شده ایم اما دریک شب تاریک وظلمانی کشتیمان درمسیرخود دچار طوفان شده . دراین حال کشتی نشستگان گرفتار درطوفان راچه چیز می تواند به سرمنزل مقصود راهنما شود؟
از آنجائی که مثل روز روشن ، راه مشخص شده است ، باید طوفان درون خویش را سردرگم وگم کرده راه نفاق نکنیم و از شمیم روح بخش ستاره نورانی قطب عالم امکان راه نجات را بیابیم و لذا آن کس که نداند ، درمسیر انحرافی که با تعارض نسل ها ، تقابل اندیشه ها و آرزوهای بی پایه و بی اساس که بعضا،خواص هریک به نوعی پرده بر دیده گان می افکنند تا چشم ها را کم سو ، دست ها را بسته و پاها را درمسیری بکشانند که مسیرش به چاه و چاله ها منتهی می شود!!!! واضح است که هوای مه آلود و در زمانی که راه را غبار گرفته باشد گم گشتگی وگم راهی بیشترمی شود ، چه باید کرد؟ آیا ریسمانی پیدا میشود تا به آن تمسک پیدا کرد؟ آیا اطمینان حاصل می شود تا درون چاههایی که دربرابرمان هویدا است قرارنگیریم؟ آیا دست در دست دیگران ، رهایی بخش است؟ آیا دنباله روی ازشخص یا اشخاص برایمان کافی است؟ همه وهمه سوال ، چگونه می توان به کسی که کوراست اطمینان کرد ، مگرمیشودکوری عصاکش کوری دیگرشود؟ آیا باز فرصتی برای تجربه کردن که ازچاله ای به چاله دیگر نیافتادن داریم؟ جواب این است ، وقتی فتنه ها و ظواهر دلفریب ، چشم بعضی خواص وبرجستگان را کور می کند و به بی راهگی سوق میدهد و از راه حق وحقیقت منحرف می کند ! به کدامین امید دلخوش باشیم! خواص ونخبه ای که صلاح خود را نمی داند وآنقدرناتوان است و نمی فهمد راه کدام است وچاله کدام!!!! چگونه می توان به راه ناامیدان قدم گذاشت که راهشان راه شیطان است .آیا ممکن است خدای مهربان بندگانش را بی چراغ هدایت درکوره راههای تاریک رها کند؟ راه روشن است . مگرنه اینکه ازبدو موجودیت آدم تا خاتم انبیاء همه وهمه برای هدایت انسانها آمده اند . مگر نه اینکه بعد ازخاتم انبیاء حضرت محمد (ص) تا دوازده نور هدایت که آخرین آنها قائم آل محمد(ع) برای تکامل و بصیرت انسان بوده وهست ، پس طلایه داری راه حقیقت پیروی از ولایت برحق آنها (سید علی خامنه ای) است.
خنده وطعنه به اشعار وشعارم بزنید تیرغم بر دل دیـوانـه زارم بزنیـد
درحمایت ز امامم علـی خـامنـه ای می شـوم میثم تمار به دارم بزنید
|
|
87257 |
نام:
علیزاده
شهر:
قم
تاریخ:
2/13/2012 12:46:59 AM
کاربر مهمان
|
مهدی جان منتظریم تا توبیایی تابی عدالتیهاسایه خودراازسرمابردارد پس مامنتظریم
|
|
87256 |
نام:
مریم م
شهر:
اراک
تاریخ:
2/13/2012 12:19:33 AM
کاربر مهمان
|
سرمایه هر کس به اندازه ی حرف هاییست که برای نگفتن دارد
|
|
87255 |
نام:
مریم م
شهر:
اراک
تاریخ:
2/13/2012 12:01:05 AM
کاربر مهمان
|
سلام .سخته بدونی باید فراموش کنی اما حریف دلت نشی.
|
|
87254 |
نام:
قاسم
شهر:
تهران
تاریخ:
2/12/2012 11:30:27 PM
کاربر مهمان
|
سلام خطابم با سید مرتضاست:
سلا آقا سید خوبی انشالله؟حاجی اول اصلا با شهدا و جبهه حال نمی کردم چون نمی شناختمتون که قرآن عزیزمونم میگه:بل کذبوا بما لم یحیطو به علم.خلاصه چهار سال قبل اتفاقی با خاکهای نرم کوشک آشنا شدمو رفیقت شهید برونسی دست منو هم گرفت و...
دیگه مام شدیم عاشق خاکریز و جبهه
خداروشکر سه سال از طرف دانشگاه اومدیم پیشتون اما الان درسم تموم شده،دوستام تو بسیج دانشگاه هی میگن جات خالی داریم کارای راهیان رو انجام میدیم،و آقا سید بزرگوار خدا میدونه دلم پر میکشه برا جنوب اما دیگه نمیتونم برم،
خواستم بگم آقا سید اینه رسمش؟مارو دعوت کردین به خیل عاشقای شهدا و سه سالم اسممو تو لیست زائراتون نوشتین اما حالا امسال نمی خواین این حقیرو دعوت کنین؟تورو خدا دعا کن،داره گریم میگیره/چند روز دیگه بچه ها میرن،جور کن منم برم.
توروخدا منوهم دعوت کنین/توروخدا آقا سید منم دعوت کنین.اسم منوهم بنویسین.خدا شاهده از اول سال دلم خوش بود به راهیان امسال اما ...دلم پر میکشه برا شلمچه،فکه ی تو،دهلاویه ی چمران...
وای خدایا کمک کن یا الله...آقا سید دعا کنیا حتما
|
|
87253 |
نام:
حوریا
شهر:
یزد
تاریخ:
2/12/2012 10:50:56 PM
کاربر مهمان
|
زندگی باید کرد!!!سعی کنید زندگی کنید نه فقط نفس بکشید!!!زندگی بدون خدا یعنی مرگ تدریجی!!!امیدوارم خوشبخترین ها باشید.خیلی التماس دعا!!
|
|