شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
87022
نام: محمد جواد انتظاری
شهر: تهران
تاریخ: 2/6/2012 5:14:47 PM
کاربر مهمان
  العجل ای صاحب محراب و منبر العجل العجل ای حامی دین و پیمبر العجل
یا صاحب الزمان ادرکنی التماس دعا
87021
نام: مینا
شهر: تبریز
تاریخ: 2/6/2012 4:43:30 PM
کاربر مهمان
  مریم خانم از نزدیکی خدا با سلام
لطفا جزء بیست وهشتم را به من اختصاص دهید.
من همین الان وارد این سایت شدم.ممنون
87020
نام: مینا
شهر: تبریز
تاریخ: 2/6/2012 4:28:33 PM
کاربر مهمان
  از این همه بی حجابی وارزش ندادن به داشته ها درجوانان خیلی دلم
می گیرد.چرا این همه زیبایی که خداوند بر جوانان داده در راه گمراه کردن دیگران استفاده می کنند و ارزشی برای خود قایل نیستند.
87019
نام: راضیه
شهر: همدان
تاریخ: 2/6/2012 4:09:30 PM
کاربر مهمان
  سلام. از سایت فوق العاده تون ممنون. لطفا یکی واسه همه مون دعا کنه و ...
اللهم عجل لولیک الفرج
87018
نام: علیرضا
شهر: آشنای غریب
تاریخ: 2/6/2012 3:11:44 PM
کاربر مهمان
  با تشکر فراوان---

الخیر فی ما وقع
87017
نام: مریم
شهر: نزدیکی خدا
تاریخ: 2/6/2012 1:57:58 PM
کاربر مهمان
  به یاد مهربانترین مهربانان

حرف دلی های بزرگوار با عرض سلام و ارادت
ممنونم از حضور گرمتون... انشاءالله نیت همه ما اول فرج آقامون باشه...
ختم جمعی قرآن کریم تا روز میلاد رسول الله (ص)
با ذکر صلوات بر محمد (ص) و خاندان پاکش

جز اول : شهاب بزرگوار از امید به رحمت خدا (با عرض سلام و خدا قوت، ممنون می شم اگر جایی اسمی باقی موند و از چشم من دور موند روی سایت قرار بدهید. حاجت روا باشید و التماس دعا)
جز دوم : Iran-Love گرامی از قلب کسانی که دوستم دارند
جز سوم : طلبه گرامی از منتظران منجي
جز چهارم : طلبه گرامی از منتظران منجي
جز پنجم : دوست عزیزم صدیقه خانم
جز ششم : خسته گرامی از بی سرزمین تر از باد
جز هفتم : ریحانه خانم عزیز
جز هشتم : مریم از نزدیکی خدا
جز نهم : آقای علیرضای محترم از آشنا ی غریب (با عرض پوزش به دلیل اینکه طلبه محترم دو جز را زودتر ثبت کرده اند، جز نهم را براتون در نظر گرفتم. در صورت تمایل به خواندن جز دیگری حتما به حقیر خبر بدهید. ممنونم)
جز دهم:
جز یازدهم:
جز دوازدهم :
جز سیزدهم :
جز چهاردهم : خاک بزرگوار از ایثار
جز پانزدهم :
جز شانزدهم : ع محترم از قزوین
جز هفدهم : امیدوار به رحمت خدا گرامی از همدان
جز هجدهم : امیدوار به رحمت خدا گرامی از همدان
جز نوزدهم :
جز بیستم : آقای عباس بزرگوار از سمنان
جز بیست و یکم : فرشته گرامی از بوشهر
جز بیست و دوم :
جز بیست و سوم :
جز بیست و چهارم :
جز بیست و پنجم :
جز بیست و ششم : آقا سعید محترم از نیوجرسی آمریکا
جز بیست و هفتم : آقا سعید محترم از نیوجرسی آمریکا
جز بیست و هشتم :
جز بیست و نهم : محتاج گرامی از تهران (حاجت روا باشید انشاءالله)
جز سی ام : ندا خانم عزیز از شیراز

التماس دعای خیر...
یا حق
87016
نام: فرشته
شهر: بوشهر
تاریخ: 2/6/2012 1:48:16 PM
کاربر مهمان
  سلام ... مریم خانم میشه جز بیست ویک رو به نام من بنویسی من تازه به این سایت وصل شدم ممنون میشم
87015
نام: فرشته
شهر: بوشهر
تاریخ: 2/6/2012 1:38:55 PM
کاربر مهمان
  چی میتونم بگم که لایق اون همه خوبیهاشون باشه فقط اینو دارم که بگم بغضم داره میترکه از این همه بیدادگری ها از این همه قدر نشناسی مردم که الان یادشون رفته که زندگی حالشون همه از وجود اون دسته گل های بهشتی بوده کجا رفته اون همه عشقی که داشتن نسبت به اسلام وایرانشون که الان دارن با دست خودشون جوونای مملکتشونو اتیش میزنند اونا رو از رسیدن به اوج اسلام وانقلاب نیستو نابودشون میکنن ...اونا چرا فکرشونو به کار نمیندازن که این همه مخالفتاشون الکیه ماندگاری جهان با اسلامه والا نمیدونم چی بگم تنگی دلم از سردی مردمه از به دنبال رفتن اونا به سمت بوچی
87014
نام: عبد الله
شهر: بیرق ولایت فقیه
تاریخ: 2/6/2012 1:36:45 PM
کاربر مهمان
  چند نفر را سر زده به خانه آورد. فرماندار هم یکی از میهمان هایش بود.
مادر با کلی تلاش دو نوع غذا درست کرد ، وقتی سفره را انداختند و حسین چشمش به غذا ها افتاد رفت پیش مادر و گفت: مادر چرا دو نوع غذا درست کردید؟
: آخر فرماندار همراهت بود.
طوری که مادر ناراحت نشود گفت: خوب باشد فرقی با دیگران ندارد، شما می بایست فقط یک نوع غذا درست می کردید.
کتاب برای یادآوری : سردار شهید حسین نادری
.................................................................سلام رفقا
یه نفری که نمی دونم اسمش رو چی باید گذاشت میاد میگه ایران قراره قحطی بیاد و هنوزم با اینکه این دروغ بزرگ برای همه ثابت شده، بازارو نمی شه جمع کرد
آخه تویی که رییس اتاق بازرگانی ایرانی ، از کدامین قحطی رزق و نمک میگویی؟
با گناه دزدیدن نمک پاش سفره ولایت و شهدا چه خواهی کرد؟
87013
نام: تلخک
شهر: دور ازبهشت
تاریخ: 2/6/2012 1:26:48 PM
کاربر مهمان
  خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خداااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا!
سه نوبت شد ازطرف من...وتاتولدپیامبرنور ورحمتت نوبت تو... ومن منتظرجوابت




حالم بداست که دستم به زندگی نمیرود
<<ابتدا <قبلی 8708 8707 8706 8705 8704 8703 8702 8701 8700 8699 8698 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved