اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 86802 |
نام:
امبر حسین
شهر:
شیراز
تاریخ:
1/30/2012 6:48:58 PM
کاربر مهمان
|
واقعا خدا قوت دست همه تون درد نکنه...
...یا ابا صالح مهدی...
|
|
| 86801 |
نام:
فاطمه
شهر:
ایران
تاریخ:
1/30/2012 5:41:18 PM
کاربر مهمان
|
مولا مرا شفاعت کن فدایی ولایت کن
مولا مرا هدایت کن فدایی ولایت کن
|
|
| 86800 |
نام:
علی
شهر:
سبزوار
تاریخ:
1/30/2012 5:01:14 PM
کاربر مهمان
|
میخواستم بگم که چرا تو سریالهای ایرانی نماز خوندن جوونهارو نشون نمیدن
|
|
| 86799 |
نام:
شهر:
تاریخ:
1/30/2012 2:01:22 PM
کاربر مهمان
|
سلام. اگه جو نمی گیره تون مخوام واسه فیلمهای با کیفیت خوبتون تشکر کنم!
|
|
| 86798 |
نام:
پرستوی مهاجر
شهر:
تهران
تاریخ:
1/30/2012 2:00:04 PM
کاربر مهمان
|
وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ:
پروردگارتان گفت: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم
(غافر، 60)
|
|
| 86797 |
نام:
مريم
شهر:
تهران
تاریخ:
1/30/2012 12:54:08 PM
کاربر مهمان
|
سلام-من از خدا دور شدم-من نميدونم چه طور بايد به خدا نزديك بشم-من روزايي بوده سر وفات اماما خلاف كردم-من هر روز گريه ميكنم-خدا از سر تقصيرات من بگذرد
|
|
| 86796 |
نام:
ابوالفضل عبدی
شهر:
خرم آباد
تاریخ:
1/30/2012 12:16:33 PM
کاربر مهمان
|
وقتی توی خیابون راه میرم،سرم رو پایین میندازم و برای همه طلب مغفرت میکنم.
خدایا! چرا ما انسانها اینقدر از تو دور شدیم؟
خدایا! آمده ام. پناهم بده...
|
|
| 86795 |
نام:
شاعر گمنام
شهر:
همدان
تاریخ:
1/30/2012 12:16:26 PM
کاربر مهمان
|
به نام خدایی که دوستمون داره اما ماها قدرشو نمی دونیم
سلام
اومدم دو کلام حرف بزنم و رفع زحمت کنم.
دلم خیلی از این زمونه گرفته میدونم ناامیدی گناهه اما کم کم دارم ناامید میشم.همیشه شنیده بودم که میگفتن وقتی دو نفر باهم ازدواج میکنن خدا برکت تو زندگیشون میندازه اما من وقتی ازدواج کردم اول اینکه همسر هرچی پس انداز داشت داد واسه خرید وسایل بزرگ و از باباش هیچی نگرفت میگفت نمیخوام منت سرم باشه.اما باباش فقط خرج عروسی رو دادو دو سه بار هم سرمون منت گذاشت.یک ماه بعد عروسی خبر بهمون رسید که جایی که شوهرم کار میکنه حسابداری که (توشرکتی که حقوق شوهرمو میداد )کار میکرد پولها رو برداشته و فرار کرده خلاصه اینکه ما تا دو سه ماه حقوق نداشتیم اما ۲۰۰تومن پس انداز داشتیم که با اون سر میکردیم.بعد دو سه ماه دوباره حقوق میدادن اما تقریبا یکماه در میون.تو این شرایط شهریه دانشگاه منم باید میدادیم.نمی تونستم انصراف بدم چون در این صورت خانواده خودم همش سرزنشم میکردن.اما بابام گفته بود که اگه نتونستین شهریه رو بدین من میدم اما همسرم قبول نمیکرد .
شانس من موقعی که عقد کردیم وزیر اون قسمتی که همسرم اونجا کار میکنه عوض شد.وزیر قبلی هر سه ماه بهشون برنج وروغن و... میداد اما با اومدن این وزیر همه چیز قطع شد.
تو این وضعیت وقتی دیدم دوستم که عقد کرد شوهرش که بیکار بود کار پیدا کردخیلی افسرده شدم که چرامن که اومدم این اتفاقات افتاد.
با این حال شوهرم برام مایه ی دلگرمیه خیلی مهربونه وخیلی هم دوستم داره همیشه هم میگه ما روزیمون همینقدره همینکه دستمون رو پیش کسی تا حالا دراز نکردیم خدا رو شکر.
ازدواج ما باازدواجهای امروزی فرق داشت هر دومون مذهبی بودیم باهم دوست نبودیم امروز بیشتر ازدواجها پایشون دوستیه.
با این همه مشکلات باز احساس خوشبختی میکنم چون من وهمسرم خیلی به هم می خوریم زندگیمون خیلی خوب شاید مشکلات مالی داشته باشیم امابا هم خوشبختیم.
گاهی میگم شاید خدا مارو خیلی دوست داره که این مشکلها رو جلوی پامون میذاره تا بیشتر یادش کنیم چون میگن:
هرکه در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند
خدا خودش از من بگذره دلم پر بود این حرفارو زدم.
انشاالله همه جوونا خوشبخت بشن اما مشکلای این مدلی نداشته باشن اصلا مشکل نداشته باشن.
ببخشید سرتون رو درد اوردم حلالم کنید.
التماس دعا
|
|
| 86794 |
نام:
صاعقه
شهر:
دل
تاریخ:
1/30/2012 11:55:17 AM
کاربر مهمان
|
بسم رب المهدی
« خوش دارم آزاد از قيد و بندها درغروب آفتاب بر بلنداي كوهي بنشينم و فرو رفتن خورشيد را در درياي وجود مشاهده كنم و همه حيات خود را به اين زيبايي خدايي بسپارم و اين زيبايي سحرانگيز، با پنجه هاي هنرمندش با تار و پود وجودم بازي كند، قلب سوزانم را بگشايد، آتشفشان درد و غم را آزاد كنم، اشك را كه عصاره حيات من است، آزادانه سرازيرنمايم، عقده ها و فشارهايي را كه بر قلب و روحم سنگيني مي كنند بگشايم . غم هاي خسته كننده اي را كه حلقومم را مي فشرند و دردهاي كشنده اي كه قلبم را سوراخ سوراخ مي كند، با قدرت معجزه آساي زيبايي تغيير شكل دهد و غم را به عرفان و درد را به فداكاري مبدل كند و آنگاه حياتم را بگيرد و من ديوانه وار همه وجودم را تسليم زيبايي كنم و روحم به سوي ابديتي كه نورهاي زيبايي مي گذرد پرواز كند و در عالم آرامش و طمأنينه از كهكشانها بگذرم و براي لقاء پروردگار به معراج روم و از درد هستي و غم وجود بياسايم و ساعتها و ساعتها در همان حال باقي بمانم و از اين سير ملكوتي لذت ببرم.»
شهید چمران
التماس دعا...یامهدی*
|
|
| 86793 |
نام:
عبدالحسین
شهر:
زاهدان
تاریخ:
1/30/2012 11:42:04 AM
کاربر مهمان
|
سلام . امیدوارم حالتون خوب باشه . خوشحالم ازاینکه زاهدان زندگی میکنم چون بعد از گذشت ۳۰ سال از جنگ ما هنوز تو این شهر شهید میدیم اونهم فقط به جرم شیعه بودن! به قول شهید خیابانیان : اینجا تنگه احد است و ما بچه شیعه ها موظفیم اینجا بمونیم . شاید باور نکنید اما بچه حزب اللهی ها تو این شهر حتی عکس شهادت هم گرفتن ! برامون دعا کنید تا به عشق مولا تو خون خودمون غوطه ور شیم . التماس دعا یا علی ع
|
|
