اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 8632 |
نام:
حلاج
شهر:
تهران
تاریخ:
6/7/2005 1:55:13 AM
کاربر مهمان
|
بنام خدای آوینی ها
...گاهگاهی لجام قلم گسیخته میشود..و مانند مرکبی لجام گسیخته بر دشت سفید و آرامشبخش کاغذ می دود .
..نه صدایی دارد تا هر از گاه آرامشی را بر هم زند و نه زبانی برای خاموشی تا سکوتی را هدیه کند !!
بمانند تیری رها شده از چله ی کمان می دود... و می دود تا شاید در انتهای راهی بی هدف به زمین بنشیند ..یا به هدف و مراد دلش برسد ...میخواهد به هر طریقی که هست بگوید من هستم !! من نتیجه بخشم ..من میتوانم !!غافل از آنکه گاهی ابراز وجود باعث میشود تا حیثیتش پامال شود ..!؟
قلم خود به خوبی میداند که باید تا میتواند حفظ آبرو کند ...در موقعیتهای حساس نقشی را ایفا کند که باید یک
"قلم " ایفا کند ....راستی چرا قلم بیچاره را متهم می کنم ...او که از خود اختیاری ندارد ..دل قلم اگروصل باشد به دل صاحب قلم میتواند فخر کند که ابزاری است برای صاحبدلان ...صاحب دلی چون
"سید شهیدان اهل قلم "او که لجام قلم را بدست گرفت تا "قلم " فخر کند از اینکه اینگونه می نگارد ...
...و اما ....نکند عاقبت کار ...قلم .. صاحب قلم را سرزنش کند که چه ؟ سریر عزتم بر باد فنا شد ؟؟؟!!
...راستی تا بحال اندیشیده ایم اگر " سید شهیدان اهل قلم " بنا بود مقاله ای راجع به ( انتخابات ) بنویسد چه می نوشت ؟ قلمی نتراشیده بر میداشت واز قلمرو دل خارج می شد و مانند بیدلان می نگاشت ؟
پس بر من وتوست تا اگر به آسمان دل آوینی ها پر می کشیم ..اختیار قلم را بدست بگیریم و اگر خود دل آسمانی نداریم لا اقل حیثیت قلم را لکه دار نکنیم که خداوند علی ّ اعلی میفرماید :
ن والقلم وما یسطرون ..قسم به قلم وآنچه که مینویسد ..
پیروز باد حزب الله ...مستدام باد ولایت روح الله ...بامید زیارت ابا عبدالله ..
یا حق
|
|
| 8631 |
نام:
آسمان
شهر:
مشهد
تاریخ:
6/7/2005 1:34:22 AM
کاربر مهمان
|
هرچه او ..........
خیلی قشنگ و زیبا بود ولی یعنی چه؟گنگ است
|
|
| 8630 |
نام:
هر چه او بگوید
شهر:
هر کجا او بخواهد
تاریخ:
6/7/2005 1:21:27 AM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحیم
همه دور و بر من هستند و من دور و بر همه
ولی !
هیچ کس را حس نمیکنم اما همه کس مرا حس میکنند .
میخندم ولی برای همه .
میگریم تنها برای دل.
زنده ام اما نیستم .
فریاد میزنم ولی با سکوت ، فریادی که خود را به دل بی سکوت فرا میخواند ولی باز سکوت ...
نفس میکشم، اما نه ، نفس هایم مرا میکشند!
راه میروم اما نه پاهایم مرا میبرند
نمیدانم،خودم نیستم . کاش از روز اول خودم نبودم
کاش مرا از روز اول با بی خودی آشنا میکردند .
ببرید ...ببرید ...به سوی او مرا ببرید.
هرجا او بگوید ...
هر جا او بخواهد...
|
|
| 8629 |
نام:
گناه
شهر:
توبه
تاریخ:
6/7/2005 1:08:33 AM
کاربر مهمان
|
دوستان خوبم من یک حاجت بزرگی دارم اگر امشب به ان برسم هر روز بهتان سر می زنم برا یم دعا کنید
|
|
| 8628 |
نام:
رحیم
شهر:
اردبیل
تاریخ:
6/7/2005 1:03:09 AM
کاربر مهمان
|
امیر بی قرینه کی می ایی سح خیز مدینه کی میایی
|
|
| 8627 |
نام:
كبوتر يوسف
شهر:
دلتنگي
تاریخ:
6/7/2005 12:35:16 AM
کاربر مهمان
|
بدان اي برادر عزيز كه سكوت تنها راه رسيدن به اميدي است كه بار ها قصه اش را از مادر بزرگ شنيده ايم و پنجره تنها صداقت ماهي هاي كوچك حوض خانه نيست بلكه جنوني است كه غرور رامي شكند و بر عرش مهمانت مي كند و خاك را به يادت مي آورد كاش ميتوانستيم معادله زندگي را در انديشه مدفون نكنيم و پيام را به دست نسيم نسپاريم تاشايد طوفان دوست به دادمان برسد افسوس...
|
|
| 8626 |
نام:
منتظر
شهر:
صبا
تاریخ:
6/7/2005 12:13:47 AM
کاربر مهمان
|
دوستي وعشق در ميان شعله هاي خشونت گم شده است و سكوت تنها راه پرواز است به آنجا كه روح تو آهسته با اشكي ازجنس بلور فاصله ها را مي شمارد از كدام دياريد كه فراموش كرده ايد مجنون با عشق جان داد و خاك ارامگاه انسان است ولي پرواز شكستن خاطرات و اميد حسرت حوانه هاي درخت سيب وديدار سراب يك عمر در خيال بودن نيست...
|
|
| 8625 |
نام:
شيعه
شهر:
همه جا غير از كوفه
تاریخ:
6/6/2005 11:59:38 PM
کاربر مهمان
|
ذكر علي عبادت.
علي بن ابيطالب(ع)
|
|
| 8624 |
نام:
حافظ
شهر:
شیراز
تاریخ:
6/6/2005 11:53:59 PM
کاربر مهمان
|
خرم آن روز كزين منزل ويران بروم
راحت جان طلبم وز پى جانان بروم
گرچه دانم كه به جايى نبرد راه غريب
من به بوى سر آن زلف پريشان بروم
|
|
| 8623 |
نام:
sheyda
شهر:
tehran
تاریخ:
6/6/2005 10:02:31 PM
کاربر مهمان
|
salam bache ha khobin bache haman ye adadsh dashtam az ads rafte az hamaton mikham vasash fatehe bekhonin va vasash doa konin az hamaton mamnon va mochakeram azizam hamatono doos daram
|
|
