اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
85672 |
نام:
عطیه
شهر:
کربلا
تاریخ:
12/20/2011 2:11:53 PM
کاربر مهمان
|
با سلام مجدد.پیشاپیش شهادت چهارمین اختر آسمان امامت وولایت حضرت زین العابدین علیه السلام راتسلیت وتعزیت عرض مینمایم.
امام سجاد علیه السلام شبی در محراب به نماز شب ایستاده بود که شیطان به صورت مار بزرگی در نظرش جلوه کرد تا توجه او را از عبادتش سلب کند. اما امام به او هیچ توجهی نفرمود. شیطان انگشت پای امام را گزید، امّا امام همچنان به نمازش ادامه داد. پس از نماز، صدایی را شنید که سه بار می گفت:« انت زین العابدین» (تو زینت عبادتکنندگانی.)
از آن به بعد این لقب به امام سجاد اختصاص یافت.
امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است که فرمود:« در روز قیامت، منادی ندا می دهد که « زین العابدین کجاست؟ » و من گویا علی بن الحسین را میبینم که در بین جمعیت با غرور و سربلندی راه میرود. »
|
|
85671 |
نام:
خاک
شهر:
ایثار
تاریخ:
12/20/2011 2:10:05 PM
کاربر مهمان
|
به نام خدا
گویند که در خانه ی دل هست چراغی افروخته...............کاندر حرم افروختنی نیست!
مرحوم اخوان میگفت: " خداوندا.....خودت اینقدر زیبا..........جهانت را چرا زشت آفریدی؟! "
داشتم فک میکردم کجاش زشته؟!
وقتی خدا آدمو آفرید گفت اون رو خلیفه ی خودم در زمین کردم، .......... میدونید.....مشکل ما آدما چیه......بعضیامون از همون اول معنی خلیفه بودن رو نفهمیدیم.............فک کردیم یه خدا تو آسموناست ......... ما هم خدای روی زمینیم..........
خب ........ مگه خدا نمیتونه درباره بنده هاش حکم بده؟.........ما هم دادیم!
مگه خدا نمیتونه بنده هاشو با بلاها امتحان کنه؟.............ما هم کردیم!
مگه خدا بیشتر از بنده هاش نمیدونه؟......مگه............مگه............مگه......!
ما تو خدایی از خود خدا هم جلو زدیم................کارایی کردیم که خدا هم نکرد............ما در توبه ای رو که خدا باز گذاشت بستیم..............ما روزی ای رو که خدا داد قطع کردیم..............ما چشمی رو که خدا بهش نور داد گریوندیم...........ما دستی که به سمت خدا دراز میشد رو قطع کردیم............ما به جای اینکه عاشق خدایی شدن بشیم، عاشق خدا بودن شدیم ..........ما علی نشدیم.........ما حسین نشدیم..............ما اشتباه کردیم
ما جهان زیبای خدا رو برا بنده هاش زشت کردیم...........ما باعث شدیم اخوان بگه" خداوندا.....خودت اینقدر زیبا..........جهانت را چرا زشت آفریدی؟! "..................ما بد کردیم........و داریم بد میبینیم!
*********
ای خدا..................کمکمون کن!..........غرور رو آفریدی که با ترکش لذت تواضع رو بچشیم...........حسادت رو آفریدی تا با ترکش، پی به عظمت روحمون ببریم.............حرص و طمع رو آفریدی که با ترکش پرواز رو تجربه کنیم........... دلبستگی ها رو دادی تا با بریدنش تو وجود خودت رها شیم.................اما.........خدایا........چرا ما این ها رو نفهمیدیم............چرا ما عظمتی رو که دادی به حقارت کشوندیم؟
ما خدایی کردیم.................بنده مون کن......ای بنده نواز!
التماس دعا
یا علی
|
|
85670 |
نام:
خروش!
شهر:
همين دور و برا
تاریخ:
12/20/2011 12:49:51 PM
کاربر مهمان
|
سردار شهيد ، حسن تهراني مقدم :
روي سنگ قبرم بنويسيد اينجا مدفن كسي است كه مي خواست اسرائيل را نابود كند...
|
|
85669 |
نام:
سپيد
شهر:
تهران
تاریخ:
12/20/2011 12:35:40 PM
کاربر مهمان
|
سلام، چرا فكر مي كنيم كه دزدي فقط از ديوار مردم بالا رفتن است. جالب است از كارش راحت مي دزدد بعد نماز اول وقت مي خواند!!!!! چنين مواقعي از نماز بيزار مي شم
|
|
85668 |
نام:
سعيده
شهر:
شيراز
تاریخ:
12/20/2011 12:22:18 PM
کاربر مهمان
|
اي كه تقدير تو را دور ز من ساخت سلام
ممنون از سايتي كه در اختيار ما گذاشتيد خيلي شعرتون قشنگ بود.
|
|
85667 |
نام:
حامد
شهر:
مشهد
تاریخ:
12/20/2011 10:43:09 AM
کاربر مهمان
|
سلام احساس میکنم همه کسانی که وارد این سایت شدن مشکلات مشابهی دارن خدا واسه همه درست کنه........
|
|
85666 |
نام:
یگانه
شهر:
آرزوها
تاریخ:
12/20/2011 10:35:40 AM
کاربر مهمان
|
خدایاااااااااااااااااااااااا
این روزهابیشترازآنکه پشت وپناهم باشی...محتاج اینم که کنارم پهلوبه پهلوام قدم بزنی.
_________________________________________________
تاقبل اینکه پروازکنی هرچقدرخواستی
بترس
فکرکن
شک کن
دودل شو
پشیمون شو
اماوقتی که پریدی
اگه وسط راه پشیمون شدی
بازی روباختی.
عیب کاراینجاست که من انچه هستم راباآنچه بایدباشم اشتباه می کنم
خیال می کنم آنچه بایدباشم هستم ...درحالیکه آنچه هستم نبایدباشم.
____________________________________________________________
دلیل اینکه نامردای عالم ازمردابیشترن اینکه نامردا مردارومی کشن ولی مردا نامردارومی بخشند.
|
|
85665 |
نام:
امینی
شهر:
اصفهان
تاریخ:
12/20/2011 10:18:19 AM
کاربر مهمان
|
اللهم عجل لولیک الفرج.
|
|
85664 |
نام:
حسین
شهر:
اهل بیت
تاریخ:
12/20/2011 10:00:37 AM
کاربر مهمان
|
یک روز، مرحوم آیت الله میرزا احمد مجتهدی تهرانی که خدا ایشان را غریق رحمت واسعه ی خویش نماید ؛ با حالی خاص به بیان یک روایتی پرداختند که احساس کردم جگرم جلا و صفا پیدا کرد .ایشان فرمودند :روزی فردی آمد خدمت امام معصوم ( امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام ) و به ایشان عرض کرد:
اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند ، عاقبتش چگونه خواهد بود ؟
امام در پاسخ به وی فرمودند :
خداوند به او یک بیماری عطا می نماید تا سختی های آن بیماری کفاره ی گناهانش شود.
آن مرد دو مرتبه پرسید : اگر مریض نشد چه ؟
امام مجدد فرمودند : خداوند به او همسایه ای بد می دهد تا اورا اذیت نماید و این اذیت و آزار همسایه ، کفاره ی گناهانش شود .
آن مرد گفت : اگر همسایه ی بد نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند به او دوست بدی می هد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد ، کفاره ی گناهان دوست ما باشد .
آن مرد گفت : اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه ؟!
امام فرمودند : خداوند همسر بدی به او میدهد تا آزار های آن همسر بد ، کفاره ی گناهانش شود .
آن مرد گفت :اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه ؟
امام فرمودند : خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت می فرماید .
بازهم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت : و اگر نتوانست قبل از مرگ توبه کند چه ؟
امام فرمودند :
به کوری چشم تو ! ما او را شفاعت خواهیم کرد .
|
|
85663 |
نام:
عطيه
شهر:
كربلا
تاریخ:
12/20/2011 9:31:21 AM
کاربر مهمان
|
باسلام وصلوات برمحمد وال محمد ودرود وسلام بردوستان واهالي حرف دل
قدرت كلمات
چند قورباغه از جنگلي عبور ميكردند كه ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عميقي افتادند. بقيه قورباغهها در كنار گودال جمع شدند و وقتي ديدند كه گودال چقدر عميق است به دو قورباغه ديگر گفتند كه ديگر چارهاي نيست، شما به زودي خواهيد مرد.
دو قورباغه، اين حرفها را ناديده گرفتند و با تمام توانشان كوشيدند كه از گودال بيرون بپرند. اما قورباغههاي ديگر، دائماً به آنها ميگفتند كه دست از تلاش برداريد، چون نميتوانيد از گودال خارج شويد، به زودي خواهيد مرد.
بالاخره يكي از دو قورباغه ، تسليم گفتههاي ديگر قورباغهها شد و دست از تلاش برداشت، او بيدرنگ به داخل گودال پرتاب شد و مرد.
اما قورباغه ديگر با حداكثر توانش براي بيرون آمدن از گودال تلاش ميكرد. بقيه قورباغهها فرياد ميزدند كه دست از تلاش بردار، اما او با توان بيشتري تلاش كرد و بالاخره از گودال خارج شد.
وقتي از گودال بيرون آمد، بقيه قورباغهها از او پرسيدند: مگر تو حرفهاي ما را نشنيدي؟
معلوم شد كه قورباغه ناشنوا است. در واقع، او در تمام مدت فكر ميكرده كه ديگران او را تشويق ميكنند.
|
|