شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
84551
نام: محمد
شهر: تهران
تاریخ: 11/12/2011 11:56:52 AM
کاربر مهمان
  بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
خدایا دیگر دلمان آتش گرفت از بس با دوری آقا و مولایمان سوختیم و ساختیم . پس کی میفرستی آن عشق ما را ؟
84550
نام: عبدالله
شهر: بيرق ولايت فقيه
تاریخ: 11/12/2011 11:12:14 AM
کاربر مهمان
  سلام به همه
يه مدته كه چند تا گرفتاري همزمان يقه مو چسبيدن، با خودم ميگم حتما امتحانه.
دعاكنيد شرمنده رب الارباب نشوم.
كمتر ميام اينجا ولي يادتون هميشه با منه، از من پير مرد متاهل عجيب نيست
اما خيلي از جون ترا نيستن.
غبطه مي خورم به تمامي بزرگواران اين سنگر مقدس، دست خدا بر سرتان مستدام و تنها به او مي سپارمتان.

يا علي
84549
نام: فرشته عبابافها
شهر: تهران
تاریخ: 11/12/2011 9:33:41 AM
کاربر مهمان
  برای دلم ، گاهی مادری مهربان می شوم !
دست نوازش بر سرش می کشم و می گویم : غصه نخور ، می گذرد ؛
برای دلم ، گاهی پدر می شوم !
خشمگین می گویم : بس کن دیگر بزرگ شدی ؛
گاهی هم دوستی می شوم مهربان ! دستش را می گیرم ، می برمش به باغ رویا ؛ دلم ، از دست من خسته است !
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-​_-_-_-_-_
84548
نام: عطیه
شهر: کربلا
تاریخ: 11/12/2011 8:34:37 AM
کاربر مهمان
  باسلام وصلوات برمحمد وآل محمد ودرود وسلام بردوستان واهالی حرف دل

خطبه غدیر :

حمد و ثنای الهی :

ستایش خداوندی را که در یگانگی، والا و در بیهمتایی، نزدیک و در اقتدار شکوهمند، و در ارکان خود بسی بزرگ است. دانشش بر همه چیز احاطه دارد و حال آنکه او در مقام خوش است و آفریدگان، همگی مقهور قدرت اویند. بزرگی که پیوسته بوده و ستودهای که همیشه خواهد بود. پدید آورنده آسمانهای بلند و گستراننده گستره شدهها و فرمانروای مطلق زمینها و آسمانهاست و بیاندازه پاک و بینهایت پاکیزه است. پروردگار فرشتگان و روحالقدس و نسبت به هر آنچه آفریده، فزونبخش است و چه ساخته و پرداخته، غرقه عطا و فضل اویند. هر دیدهای را می بیند، و هیچ دیدهای را توان دیدار او نیست.
بزرگوار و بردبار و بخشنده ایست که رحمتش همه چیز را فرا گرفته و منعمی است که بر همه مخلوقات منت دارد.
در اجرای کیفر مجرمان شتاب نمیکند و به عذابی که در خور آنند تعجیل نمینماید. به اسرار نهان و به سویداء سینهها آگاه است و هیچ رازی از او پوشیده نیست و هیچ امر پنهانی او را به اشتباه نمیافکند.
بر همه اشیاء، محیط و بر همه چیز، چیره و بر هر نیرویی غالب و بر هر کاری تواناست. نیست مانندی برایش و حال آن که او پدید آورنده همه موجودات است از نیستی. جاودانی که به عدل، پایدار است و خدایی جز او نیست. سرافراز و حکیم و والاتر از آنکه به دیدهها مشهود گردد و لیکن او هر دیدهای را در مییابد و بر هر چیز دقیق و آگاه است.
به دیده هیچ بیننده در نیامده تا وصفش ممکن شود و احدی را از چگونگی پیدا و پنهانش آگاهی نیست مگر به همان مقدار که خود (عزّوجلّ) از خویشتن خبر داده است.
و گواهی میدهم: او خدایی است که هستی، آکنده قداست اوست و آغازِ بی آغاز و انجام بی فرجام (همه هستی) به نور او احاطه شده است.
فرمانش بی مشورت مستشاری جاری و نافذ است و قضا و تقدیرش بی مدد همکاری، بر کائنات حکومت دارد و در تدبیر امر خلقش، هیچ نقص و بی نظمی نیست.
موجودات را بی آنکه نمونهای از پیش داشته باشد، ابتکار و خلقت فرمود و بدون کمک هیچ یاوری آنها را بیافرید و در این هنگامه نه او را رنجی و نه نیازی به چاره سازی بود. به ایجاد خلق اراده نموده پس خلق، خلعت هستی یافتند و (به نور وجودش) آشکار شدند. پس اوست خدایی که معبودی جز او نیست، آن (خدایی) که به صنع خود، اتقان و استواری داد و در مصنوع خود، حسن و زیبایی نهاد. دادگریست که هرگز ستم نکند و بزرگواریست که کلیه امور به او باز می گردد.
و گواهی میدهم اوست که هستی در برابر قدرتش فروتن و در مقابل هیبتش سر افکنده و تسلیم است.
براي ادامه به آدرس ذيل مراجعه فرمائيد:
http://sorooshdel.blogfa.com
84547
نام: خادم۸۱
شهر: غربت
تاریخ: 11/12/2011 2:12:08 AM
کاربر مهمان
  ای کاش زمانه این چنین نبود
بی مرد و مردمان دلنشین نبود
یا علی (ع)
84546
نام: ziba
شهر: holand
تاریخ: 11/12/2011 12:47:01 AM
کاربر مهمان
  khodaya khyli delam dard dare az daste bazi kasa chikar konam
84545
نام: حسن دوست
شهر: ورامین
تاریخ: 11/12/2011 12:01:18 AM
کاربر مهمان
  ایکاش دانلود رایگان می گذاشتید همه ی مطالب را دانود میکردیم واستفاده میکردیم سایت خیلی جالبی است ممنونم اجرتان با شهدا


ادمین حرف دل

با سلام و تشکر از حضورتان در حرف دل
به اطلاع می رسانم تمامی دانلودهای سایت رایگان می باشد.
و من الله التوفیق
84544
نام: مسلم
شهر: رفسنجان
تاریخ: 11/11/2011 10:53:18 PM
کاربر مهمان
  آره من بدبختم ، بیچاره ام ، بی عرضه ام ، آلوده ام ، واگیر دارم ،

آره ! شیمیایی گناه و معصیتم ، نفسم مریضتون می کنه ، بایدم منو جا بذارید و برید .

بایدم از من فرار کنید ، شماها پاکید ، عزیزید ، آبرومندید ، سالمید . اما من جزام گناه سر تا پامو گرفته . مگه نه .....



یه مرداب خشکیده ام ، اما نامردا منم یه زمانی مثل شما زلال و جاری بودم ، پاک بودم ، کنارتون بودم ، رفیقتون بودم ، اگه همه ی اینا نبودم بابا نوکرتون که بودم . یادته اصغر! یادته برات پوتیناتو واکس می زدم . رضا تو بابا من کمک تیربارچیت بودم . حالا ببین ! ببین ! رفیقتون تو این شهر شلوغ جا مونده زیر دست و پا داره له می شه...

_ چی می خوای مسلمم ؟
_دلتنگ رفتنم ....

_مسلم دلشو تو مشت حسین گذاشت و رفت کوفه ، دیگه دلی نداشت که تو غربت کوفه بگیره یا تنگ بشه . اگر مسلمی چرا تسلیم نیستی ؟ اگه دل دادی چرا بی دل نیستی ؟

_ دلم گرفته مرتضی ... دلم گرفته ... این همه چراغ توی این شهر هیچ کدوم چشمامو روشن نمی کنه ... این همه چشم توی این شهر ، مرتضی هیچ کدوم دلمو گرم نمی کنه . مرتضی اینجا همه می دون که زنده بمونن ، هیچ کس نمی دوه که زندگی کنه . این شهر همش شده زمین دیگه آسمونی نداره این شهر ، من دلم آسمون می خواد مرتضی آسمون ...


_وقتی دلت آسمون داشته باشه ، چه تو چاه کنعان باشی ، چه تو زندان هارون . آسمون آبی بالا سرته .

_آخه از کجا یه آسمون پیدا کنم مرتضی؟
_ فقط چشماتو باز کن تا آسمون چشمای صاحبتو بالا سرت ببینی ، زمین و آسمون از چشمای اون نور می گیرن پسر. چشماتو رو خودت ببند مسلم ، ببند .....

.
.
.
.

84543
نام: فاطی
شهر: طالخونچه
تاریخ: 11/11/2011 10:36:59 PM
کاربر مهمان
  خیلی دلم گرفتتتتتتتته
84542
نام: خاک ره یار
شهر: کشتی سرگشته
تاریخ: 11/11/2011 9:31:09 PM
کاربر مهمان
  در کلام امام خمینی:

از غم دوست در این میکده فریاد کشم
داد رس نیست که در هجر رخش داد کشم

داد و بیدادکه درمحفل ما رندی نیست
که برش شکوه برم ، داد ز بیداد کشم

شادیم داد،غمم داد و جفا داد و وفا
با صفا منت آن را که به من داد کشم

عاشقم ، عاشق روی تو ، نه چیز دگری
بار هجران و وصالت به دل شاد کنم

مردم از زندگی بی تو که با من هستی
طرفه سری است که باید بر استاد کشم


سالها می گذرد حادثه ها می آید انتظار فرج از نیمه ی خرداد کشم

<<ابتدا <قبلی 8461 8460 8459 8458 8457 8456 8455 8454 8453 8452 8451 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved