اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
8432 |
نام:
شیفته
شهر:
آشفته
تاریخ:
5/29/2005 8:19:24 AM
کاربر مهمان
|
بی تو هیچکس ........
سلام
|
|
8431 |
نام:
یادگار
شهر:
نخلستان دل
تاریخ:
5/29/2005 8:05:20 AM
کاربر مهمان
|
دنیا دواره ایی است هزار رنگ که هرکس بخواهد دل خود را کم رنگتر کند باید اهل دل باشد که لازمه ی آن عقل است وبعد ازان دل وارد معرکه می شود خاطرات شیدایی جنگ وبعد ازآن از چشمهایم کمک می گیرم . این دواره تشکیل شده از هزار رنگ و هر رنگ ان تشکیل شده از ۵۶ رقص که نوازنده ی آن نه عاشق است ونه معشوق فقط دل داده به هنگام هی خود
|
|
8430 |
نام:
عاشق
شهر:
عشق اباد
تاریخ:
5/29/2005 7:44:29 AM
کاربر مهمان
|
عاشق روي گل مهدي موعود شدم
عاقبت خانه به دوش كوچه و بازار شدم
هركه را بينم و پرسم نشان از حبيب ليك هيچ كس نداشت نشان از رفيق
|
|
8429 |
نام:
سید
شهر:
غریب
تاریخ:
5/29/2005 6:12:18 AM
کاربر مهمان
|
انالله و انا اليه راجعون
آری شانزده سال از خاموشی خورشید گذشت و ما یتیمان با یاد و راه او زندگی میکنیم.
پيشاپيش فرا رسیدن سیزده خرداد که مصادف با رحلت
اختر تابان حضرت امام خمینی (ره) را به حضور عاشقان وره روان آن بزرگوار تسلیت و تعزیت عرض مینمایم
و من الله التوفیق
|
|
8428 |
نام:
آسلا م جبباری
شهر:
کر ج
تاریخ:
5/29/2005 5:57:35 AM
کاربر مهمان
|
از خدا سلامتی وتندرستی میخوا هم
|
|
8427 |
نام:
سيد محمد حسين
شهر:
تهران
تاریخ:
5/29/2005 5:54:47 AM
کاربر مهمان
|
دل من از روز ازل، اسير يك نگاهه
حسين(ع) رو دوست داره مگر؛ خاطر خواهي گناهه؟
|
|
8426 |
نام:
سميه
شهر:
تهران
تاریخ:
5/29/2005 5:24:56 AM
کاربر مهمان
|
آقا مجتبي فرهاني
من امروز پيغامتون رو خوندم آقا مجتبي بعضي از فكرها بدجوري آدم رو عذاب ميده من اينا رو مي فهمم من خودم الان ۱۰ ساله كه منتظر آقام عاشقش و واسه خاطرش زنده ام و به خاطرش هم ميميرم. از وقتي كه اون اومد به زندگي شد همه زندگيم /با اين فكرا بيشتر خودتو اذيت مي كني // آقا مجتبي من تو يه زندگي خيلي افتادم ولي هميشه با عشقش بلند شدم و دوباره از سر گرفتم.// قبلان منم خيلي دوست داشتم بميرم اما از موقعي كه عشقش وارد زندگيم شده هيجوقت نميتونم به مردن فكر كنم با وجود مشكلات و سختي هايي كه مي كشم // هر وقتم كه فكر ميكنم دلم نمياد ازش دل بكنم و تنها ش بزارم مي دوني آقا مجتبي من دو سال بود كه به علت تنهايي شديد و حتي بدون هيچ دوستي شب و روزم با اون بود شب مي خوابيدم اونو مي ديدم بيدار مي شدم اونو مي ديدم / باهاش خيلي جاها رفتم اما واسه خاطر يه غرور بيجا و مسخره آقامو از دست دادم
آقا مجتبي من الان دارم حسرت مي كشم و مي سوزم كه مگر يك شب خوابش رو دوباره ببينم يه روز فقط دوباره براي چند ثانيه ببينمش //
اميدوارم آقا رو ببيني اگه ديدي بگو سميه سلام رسوند
من خواب ديدم تا آخر اين ماه آقا رو ميبينم اگه ديدمش حرفاتو بهش ميگم
اميدوارم به همه آرزوهات برسي براي همه دعا كن و منو فراموش نكن
خواهر شما
سميه
|
|
8425 |
نام:
آ.ز
شهر:
تبریز
تاریخ:
5/29/2005 5:03:20 AM
کاربر مهمان
|
چقدر بچه های مذهبی دراین دنیاغریبند!ای کاش لائقل همه کنارهم بودندوهمدردمی شدند.دانشگاه هم دورانی بود برای خودش اما کوتاه بودحیف
|
|
8424 |
نام:
چشمه مهر
شهر:
مرکزی
تاریخ:
5/29/2005 4:34:10 AM
کاربر مهمان
|
رفته رفته سفره شد سجاده ها
بنده دنیا شدند آزاده ها
لاله ها را بایگانی کرده ایم
رفته اند از یادهاها دلداده ها
جای پائی از شهیدان مانده است
در غروب سرخ طول جاده ها
شیشه های پر ز خالی مدتی است
کم کمک پر می شوند از باده ها
باز هم بر گردن خود بسته اند
غرب باورهای ما قلاده ها
ترسم از تکرار تاریخ احد
باز برخیزند اگر افتاده ها
آه می سوزم دراین حسرت که نیست
یک نفر از نسل صاف وساده ها
آب رفته باز می آید به جوی
گر شود این سفره ها سجاده ها
|
|
8423 |
نام:
ali
شهر:
tabriz
تاریخ:
5/29/2005 2:43:44 AM
کاربر مهمان
|
az maddahhaie tabrizi ham astefade namaiid
|
|