اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 83892 |
نام:
خروش!
شهر:
همين دور و برا
تاریخ:
10/16/2011 12:18:34 AM
کاربر مهمان
|
رياکاری نوعی تزوير و مکر است و برای فريب مردم صورت می گيرد و اين باعث می شود مردم به افراد نادرست اعتماد کنند و از اين جهت متضرر گردند و از طرف ديگر رياکار ، چون اعتقادی به صداقت و امانت ندارد در فرصت مناسب سوء استفاده خود را می برد و در چنين فضائی ، وجدان کاری ، امانتداری ، اعتماد به همديگر و دستگيری از همديگر به مسلخ سپرده می شود...
|
|
| 83891 |
نام:
خروش!
شهر:
همين دور و برا
تاریخ:
10/16/2011 12:11:27 AM
کاربر مهمان
|
یکی از علت های ريا خدعه و فريب است.
برخی برای فريب ديگران ، از خدعه ي ريا استفاده می کنند. عبادت و خيرات را بعنوان طعمه ای در منظر و مرآی افراد قرار می دهند تا بدين وسيله نظر مثبت و مساعد آنها را شکار کنند و از اين طريق به آنچه می خواهند دست يابند.
|
|
| 83890 |
نام:
خروش!
شهر:
همين دور و برا
تاریخ:
10/15/2011 11:51:57 PM
کاربر مهمان
|
رابطه انسان با خداوند در اثر ريا دچار ضعف مىشود. زيرا چنين عملى به منزله بازيچه قرار دادن عبادات و استهزاء خداوند است. پس كسى كه عبادتى را از روى ريا انجام مىدهد، از كسى كه آن عبادت را ترك مىكند وضعيّت بدترى دارد؛ زيرا اگر تارك عبادت، عبادت واجبى را ترك كند مرتكب يك عمل حرام گرديده و آن ترک واجب است. و اگر ترك عبادت مستحب نمايد عمل حرامى انجام نداده است. در حالى كه عبادت كننده رياكار، در صورتى كه عبادت واجب را از روى ريا انجام دهد دو عمل حرام را مرتكب گرديده ،نخست ترك واجب كرده و ديگر آن كه مرتكب استهزاءخداوند شده است. اگر حتى آن عبادت مستحب باشد باز هم خداوند و عبادت او را به استهزاء گرفته است كه عملى بسيار زشتتر است.
|
|
| 83889 |
نام:
خروش!
شهر:
همين دور و برا
تاریخ:
10/15/2011 11:38:29 PM
کاربر مهمان
|
برو اي شيخ كه از كبـر وغرورت مـــا را
گشت معلوم كه جز باد در انبان تو نيست
|
|
| 83888 |
نام:
سعید (محسن)
شهر:
تهران ۱۳۶۰
تاریخ:
10/15/2011 11:31:23 PM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان لطف کنید اگه سایت مذهبی خوب سراغ دارید مثل همین سایت شهید آوینی به من بگید منتظرم دوستدار شما سعید.عبدی من عبدنا
|
|
| 83887 |
نام:
س
شهر:
تهران
تاریخ:
10/15/2011 10:34:51 PM
کاربر مهمان
|
خدایا به دادم برس
|
|
| 83886 |
نام:
شهاب
شهر:
امید به رحمت خدا
تاریخ:
10/15/2011 10:05:25 PM
کاربر مهمان
|
مهمّ بودن خوب است امّا خوب بودن مهمّ تر است.
|
|
| 83885 |
نام:
آمنه
شهر:
نسیم شهر
تاریخ:
10/15/2011 9:00:02 PM
کاربر مهمان
|
حسین خیلی دوست دارم با وجوداینکه ازهم جداهستیم
|
|
| 83884 |
نام:
مشنگ
شهر:
تنهایی
تاریخ:
10/15/2011 8:49:55 PM
کاربر مهمان
|
سلام خدا جونم خدایا گله نمیکنم پیشت از نبودنش تنهایام منتظرموندنام جون به خودت توگل گردم سپردمش به خودت خدایا مراقب تک تک لحظههای رندگیش باش خدایا دارم کم میارم کمکم کن خدایا امیدم فقط به خودت
|
|
| 83883 |
نام:
نثار۵۹
شهر:
هرجا ک خدا باشد
تاریخ:
10/15/2011 8:20:33 PM
کاربر مهمان
|
ديوونه روبروي ويترين شيريني فروشي وايساده بود و شيريني ها و کيک هاي چند طبق را ميديد و دلش آب افتاده بود و لي پولي نداشت يک دفعه يادش اومد که مردم مي گوفتند صاحب اين شيريني فروشي قبلاً شيعه بوده و حالا رفته مسيحي شده، ديوونه رفت داخل مغازه به صاحب مغازه گفت :آقا همه ي اين شيريني ها ماله خودته؟ ميخواي همشو بخوري؟ ميخواي چکارش کني؟ مغازه دار گفت : آره ماله خودمه ميخوام بفروشمشون پول گيرم بياد. ديوونه گفت : آخه احمق تو ميخواي شيريني هاي به اين خوشمزگي و به اين شيريني رو بفروشي با پولش چي بخري که از اين شيريني ها شيرين تر باشه ها؟ آخه رفتي حسين فاطمه رو فروختي که کيو از حسين بهتر واسه خودت بگيري ها؟ چطور دلت اومد
|
|
