اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
83582 |
نام:
اینجا خدا نیست
شهر:
آبادان
تاریخ:
10/4/2011 12:38:49 AM
کاربر مهمان
|
سلام ، مچ پام پیچ خورده ، دعا کنید لیگامانش (رباطش) پاره نشده باشه و زود خوب بشه . وگر نه حالا حالاها باید قید فوتبال رو بزنم .
اینم حرف دل من بود .
|
|
83581 |
نام:
ازاده
شهر:
تهران
تاریخ:
10/3/2011 11:54:49 PM
کاربر مهمان
|
گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع می زنید
با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟
|
|
83580 |
نام:
سارا
شهر:
شکوفه های سیب
تاریخ:
10/3/2011 9:36:51 PM
کاربر مهمان
|
خدایا مرا ببخش بخاطر همه درهایی که کوبیدم اما هیچیک در خانه ی تو نبود!
|
|
83579 |
نام:
مسافر
شهر:
معلوم نیست
تاریخ:
10/3/2011 9:01:11 PM
کاربر مهمان
|
سلام به رسم ادب به رسم وفا
تقدیم به عشقم به اونی که بی دلیل دوستش دارم
بی دلیل دوست دارم
هوا سرد بود و دختر خود را در لباس هایش مچاله کرده بود.اما پسر بدون توجه به سرمای اطراف با آتش عشقی که در درونش شعله ور شده بود به دختر می نگریست گویا در عالم دیگه ای بود عالمی که همیشه آرزویش را داشت عالمی که در آن دختر به پسر می گفت دوستت دارم و اون سرشار از عشق و خوشی می شد.هر دو روی آخرین نیمکت پارک نشسته بودند که دختر رو کرد به پسر و گفت:
چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟
دلیلشو نمیدونم ...اما واقعادوست دارم
تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان كنی... پس چطور دوستم داری؟
چطور میتونی بگی عاشقمی؟
من جدا دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت كنم
ثابت كنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی
باشه.. باشه!!! میگم... چون تو خوشگلی،
صدات گرم و خواستنیه،
دوست داشتنی هستی،
بخاطر لبخندت، به خاطر اون چشمات که هر موقع به من نگاه می کنی زانوانم سست می شه.
دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد
متاسفانه،چند روز بعد،اون دخترتصادف وحشتناكی كرد و به حالت كما رفت
پسر در حالی که در کنار تخت دختر مات و حیرت زده ایستاده بود برای جسم بیهوش او درد و دل می کرد.
عزیزم،گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا كه نمیتونی حرف بزنی،میتونی؟
نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم
گفتم واسه لبخندات، برای حركاتت عاشقتم
اما حالا نه میتونی بخندی نه حركت كنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم
یادته بهت گفتم به خاطر رنگ و برق چشماته که دوستت دارم
ولی حالا که چشم هات رو بستی و من نمی تونم اونها رو ببینم پس دیگه نمی تونم عاشقت بمونم.
اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره
عشق دلیل میخواد؟
نه!معلومه كه نه!!
پس چرا بی دلیل من هنوز هم عاشقتم
عزیزم
عشق واقعی هیچوقت از بین می ره
این هوس است كه كمتر و كمتر میشه واز بین میره
عزیزم صدای منو می شنوی یادته هی می گفتی برای عشقت دلیل بیار و من اون حرف ها رو به تو زدم حالا که بیهوشی و نمی تونی با من باشی پس چرا دوستت دارم؟هان؟حالا فهمیدی که من هیچ دلیلی نداشتم حالا فهمیدی که من بدون دلیل عاشقت بودم حالا باز هم حرف من رو باور نمی کنی.
از اون اتفاق سال هاست که می گذره و من هر روز عاشق تر از همیشه روی همون نیمکت توی پارک تنها می نشینم و به مسائل گذشته فکر می کنم.خودمونیم بعد از این همه سال هنوز هم که هنوزه بدون دلیل عاشقم و هرگز علتشو نفهمیدم.
|
|
83578 |
نام:
ع.غلامحسینی
شهر:
کرج
تاریخ:
10/3/2011 8:51:52 PM
کاربر مهمان
|
چقدر پاک و ساده زیستن سخت شده.... چقدر گناه و تباهی جامعه ما را پر کرده است .... کجایند شهدا که ببینند. کجایند امامان تا ببینند برای چه کسانی از جان خود گذشته اند حتی بعضی ها از این شهدا و معصومین یاد هم نمی کنند.... و خود را روشنفکر می نامند....آن موقع که امثال شهید آوینی و مطهری و امام خمینی بوده اند شما کجا بودید....خود را می خواهند غربی جلوه دهند ..ولی ......ماایرانی هستیم یادمان نرود که وقتی آمریکا وجودنداشت ما تمدنی عظیم داشتیم و دانشمندان و عرفا و... بزرگ ...وهمیشه تاریخ ایران خاری بر چشم دشمنان ایران است...پس یادمان نرود....................
|
|
83577 |
نام:
اشک
شهر:
کوچه بنی هاشم
تاریخ:
10/3/2011 8:45:58 PM
کاربر مهمان
|
سلام مهساخانم از شهر غریبم
تولدتون مبارک
|
|
83576 |
نام:
ابراهیم امیدوار
شهر:
مشهد
تاریخ:
10/3/2011 8:06:30 PM
کاربر مهمان
|
با سلام و خسته نباشید خدمت شما و همکاران محترمتان بنده حقیر ارزو دارم به زیارت خانه خدا بروم ولی چه کنم پول سفر به زیارت مکه رو ندارم امیدوارم خداوند متعال فرجی کند که این بنده حقیر و گناه کارش به زیارت خانه اش برود ان شالله ......شما هم برام دعا کنید لطفا
|
|
83575 |
نام:
علی رضا حیدری
شهر:
مشهد
تاریخ:
10/3/2011 7:56:16 PM
کاربر مهمان
|
سلام سلام خدمت شما عزیزان چی بگم از این دل که هوای کربلا زده به سرم اما امان از این بی پولی من دلم میخواد که خداوند بزرگ یک پولی برساند که خودم و همسر و پدر ومادرم رابه کربلا ببرم این دردل منه
|
|
83574 |
نام:
خاک
شهر:
ایثار
تاریخ:
10/3/2011 7:29:16 PM
کاربر مهمان
|
به نام خدا
سلام به همه ی دوستان عزیز
نمی دونید روزایی که نمی یام اینجا چقد بهم سخت میگذره
شهره از تنهایی، مقداد از اهواز، راستین از غریبم، مریم از تهران و باران از آسمان.....و همه ی دوستایی که اسم نمی برم.....با اینکه روسیاهم....ولی از عمق وجود برای برطرف شدن بیماری یا مشکلتون دعا میکنم.........
جمعه روز خیلی بدی بود برام............اولین باری بود که اینقدر از خودم خجالت می کشیدم...........باورم شد که آدما درست در اون لحظه ای که خودشون رو در اوج میبینن و دچار غرور میشن، به حقارت میرسن.....خدایا شکرت که انقدر هوامو داشتی که با این همه بدی، خیلی زود آگاهم کردی.......هر چند این آگاهی برام تلخی زیادی به بار آورد اما امیدوارم همیشه این تلخی کنج دلم باقی بمونه که دیگه این کار رو تکرار نکنم.....آمین
خدایا از من بگیر هر آنچه که تو را از من می گیرد.....
دلم خیلی برای دل نوشته های جناب مجنون الحسین تنگ شده.......امیدوارم سلامت و پیروز باشن و بازم مارو از نوشته های دل نشینشون بهره مند کنن
آقا شهاب محترم .... با سلام و عرض ادب ...... لطفا ۲ جزء برا من ثبت بفرمایید
التماس دعا
یا علی
|
|
83573 |
نام:
کبوتر بقیع
شهر:
کوچه های غم
تاریخ:
10/3/2011 7:18:21 PM
کاربر مهمان
|
بسم رب المهدی
سلام سید جونم و سلام بر اهل دلی ها
یه وقت یکی از ما یادی نکنه که چرا ما نیستیم عیب نداره زورکی که
نیست !!!!!!!!!! البته بنده یاد شما هستم همین که تو دعاهاتون یاد ما باشید کافیه. راستی عطیه خانم زیارتتون قبول باشه.ببخشید بنده چون خیلی وقته نیومدم دیر شد.
یا علی التماس دعا/ اللهم عجل لولیک الفرج
|
|