شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
83492
نام: نرگس
شهر: بردخون
تاریخ: 9/30/2011 11:29:14 AM
کاربر مهمان
  با عرض سلام وخسته نباشید خدمت دست اندر کاران این برنامه وسلام به بچه های اهل دلی خوشحالم که در این مدت با شما هستم . بیایید در این جمعه از خداوند فرج اقا و مولایمان از خداوند منان بخواهیم .اللهم عجل لولیک الفرج
83491
نام: عبدالله
شهر: بیرق ولایت فقیه
تاریخ: 9/30/2011 5:08:15 AM
کاربر مهمان
  سلام و درود بی پایان.
از گمشده مجنون.
نام کتاب تازه چاپ در مورد زندگانی سردار بزرگ سپاه اسلام ، شهید علی هاشمی می باشد که به اشتباه آنرا از گمشده هور معرفی کردم و بدین وسیله پوزش می طلبم.
عزیزان سال گذشته که نایب الزیاره شما در سرزمین افلاکیان بودم از یه راووی معتبر مطلبی از شهید هاشمی بدون واسطه شنیدم که عظمت مقام شهدای ما را بازگو کننده می باشد .
و آن از این قرار است:
برادر شهید هاشمی که در کوران جنگ شیمیایی شده بود از وضعیت جسمانی بسیار بدی رنج می برد به گونه ای که اطباء دیگر از او قطع امید کردند.
آن عزیز هم با اعتقادی که داشته، چشم به راه برادر بزرگوارشان می ماند ، تا شاید هر دو با هم به خاک سپرده شوند .
وهمین که خبر تفحص حاج علی را برای او می آورند به کما می رود . او برادر خود را در آن حالت می بیند که به او می گوید:
داداش پا شو حالا وقت استراحت نیست ، موقع کاره.
اشک توی چشم راووی عزیز تر از جانم حلقه زد ، او که خود از سرداران جنگ بود و همچنان وفادار به شهدا پس از بازنشتگی، حالا در کسوت راووی دفاع مقدس در آمده بود، با بغض غریبی در گلو گفت:
برادر حاج علی که به هوش آمد ، هیچ کس باورش نمی شد، او دیگر اثری از شیمیایی در وجود خود حس نمی کرد.
83490
نام: راستین
شهر: غریبم
تاریخ: 9/29/2011 11:33:33 PM
کاربر مهمان
  چند روزی نیومدم چون نمیتونستم بیام.
بیخیال فرصتم کمه.
فقط بگم مثل آدمی هستم که دارن با یه چاقوی کند سرشو میبرن تا زجر بکشه برام دعا کنید گرفتارم.
83489
نام: رضا شرفخانی
شهر: مشهد مقدس
تاریخ: 9/29/2011 11:05:38 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان عزیز ولادت حضرت معصومه{س} را به همه شما عزیزان تبریک عرض میکنم به خصوص دختران این سرزمین التماس دعا
83488
نام: حسین
شهر: تهران
تاریخ: 9/29/2011 10:18:07 PM
کاربر مهمان
  خیلی سخته..... خیلی دردناکه......شده تا حالا کسی رو دوست داشته باشی از ته دل تا حدی که طرف بشه دنیای تو.شده روزی متوجه بشی ازدواج کرده طرف اما بهت نگه. خیلی سخته...... خیلی سوزناکه...... در ۱ کلام عشق شیرین ترین وتلخ ترین چیزی هست که میشه تصور کرد.
83487
نام: مصطفی ندایی
شهر: امل
تاریخ: 9/29/2011 10:09:16 PM
کاربر مهمان
  به خدا با توسل کردن به اقاهای غریب هر حاجتی داشته باشی. براورده میشه قربون دلت. برم. یا امام هادی. علیه السلام صلوات الله
83486
نام: شهره
شهر: تنهایی
تاریخ: 9/29/2011 9:22:10 PM
کاربر مهمان
  سلام مهربانان.

آقا شهاب برای من لطفا یک جزء کنار بذارید ممنون.

ای عابد دشت کربلا ادرکنی

ای وارث شاه شهدا ادرکنی

هم خسته ی تب بودی وهم تشنه ی آب

ای بسته به زنجیر جفا ادرکنی
83485
نام: اللهم عجل الولیک الفرج
شهر: مشهد
تاریخ: 9/29/2011 7:38:13 PM
کاربر مهمان
  اگر مردم آن زمان فقط و فقط احترام و حرمت حضرت زهرا علیها السلام به عنوان دختر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نگه می داشتند و ایشان با حمایتهای خود از امیرالمومنین علیه السلام و بیدارگری های که داشتند، حکومت بر حق امیرالمومنین علیه السلام تشکیل می شد و مردم از هدایت گری های ایشان بهره مند می شدند و هرگز فرقه های باطل به نام اسلام و به کام منافقان به وجود نمی آمد.
حالا برای انتقام از دشمنان آن حضرت باید خودمان را به اهداف ایشان که بندگی پرودگار عالمیان است نزدیک کنیم د ر این برنامه برای قدم اول همه تلاش کنیم که حد المکان بعد از نماز یومیه بطور منظم قرآن را تلاوت کنیم به این صورت که از اول قرآن شروع کنیم و بعد از هر نماز مقداری از قرآن را تلاوت کنیم هر چقدر برای ما آسان است تلاوت را ادامه دهیم.
83484
نام: مجتبي
شهر: ...
تاریخ: 9/29/2011 6:56:33 PM
کاربر مهمان
  هوالبديع

سلامي به گرمي آفتاب
به روشنايي روز
به پاكي گردون
به نيلي نيلگون

سلامي به مجنوني مجنون
به آن يار شيرين
به آن فرهاد كش
به آن دل پر از خون
به آن حال زار و نزار
به آن كشتي شكسته بر آب

مرا يك نفس مانده تا صبح
همين يك نفس را تو درياب
بخوان خود حديث قريب
بگير يك دم از اين غريب
فدايي شدم در ره عشق
كه قصه چنين بود در سرنوشت

سلام وخدانگدار به ادمين و تمام بچه هاي خوب و پاك حرف دل
من چون مرخصي كوتاهي داشتم و نميتونستم فردا بيام چنتا مطلبم رو با هم گذاشتم پس به خوبي خودتون ببخشيد.
خيلي از بچه هايي كه من ميشناختم ديگه نميان ايشالا هرجا هستن در سلامتي و خوشحالي و خوشبختي باشن و به تمام بچه هايي كه تازه اومدن اينجا خوش آمد ميگم و ايشالا همگي شما هم سلامت و شاد خوشبخت باشين.
هميشه به ياد ادمين و تمام بچه هاي اينجا بودم و براشون دعا كردم.
منم از دعاي خيرتون بي نصيب نزارين.
به خدا مسپارمتون.

يا صاحب الزمان:
به خدا سوگند دنیا را آذین می بندیم اگر لحضه آمدنت را بدانیم ...
83483
نام: مجتبی
شهر: ...
تاریخ: 9/29/2011 6:37:28 PM
کاربر مهمان
  هوالهادی

مگسی را کشتم

مگسی را کشتم
نه به این جرم که حیوان پلیدیست بد است
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است
طفل معصوم به دور سر من میچرخید
به خیالش قندم
یا که چون اغذیه ی مشهورش تا به آن حد گندم
ای دو صد نور به قبرش بارد
مگس خوبی بود
من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد
مگسی را کشتم
<<ابتدا <قبلی 8355 8354 8353 8352 8351 8350 8349 8348 8347 8346 8345 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved