شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
82942
نام: محمدی
شهر: شهرزیبایی ها
تاریخ: 9/5/2011 2:11:29 PM
کاربر مهمان
  سلامی که شاد است

یکی مرغ آمین برایش دعا کرد

و امید نیلوفری رشد خود یافت
*************************************

دوستان شهدا عیدتون مبارککککککککککککککککککککککککک
دست اندر کاران این سایت عیدتون مبارک و دستتون درد نکنه که نوشته های مارو تحمل می کنید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خوشحالم که نوشته های شما رنگو بوی طراوت و شادابی می ده و کمتر از یاس نوشته اید .
اگه گرفتاری هاتونو نوشته اید می دونم قطعا برا طلب دعاستو لاغیر و اصلا از درگاه کریم بی همتا ناامید نیستید

خدا توفیقشو دادو دارم می رم مشهدالرضا (ع) . این مدت هم میومدمونوشته هارو می خوندم اما چون منتظر دعوت نامه هایی بودم " بادلی مستاصل و زار خودمو به درو دیوار پرخار دنیا می زدمو فقط براش ناله می کردم که یاالله ************** دارم از دوری کربلا و نرفتن زیارت آقامون در مشهد می میرم و کلافگی بد جوری منو پیچونده بود در کلاف سردرگمی !!!!!!!!!!!!!
هر دو دعوت نامه اومد و به دعای شما خوبان دلم از این گیر دوری از مهربانان هستی جداشد
مطمئن باشید همه جا به یادتون خواهم بودو دعاگوی دلهای خداجو و ارادتمند شهداتون
تک تک نام نمی برم اما اسامی تونو نوشتم تا دلهای پاکتون رو زیارت ببرم
حرمین شرفین هم به یادتون خواهم بود
دوستان در ماه خدا می نوشتند که کربلایی شده اندو من فقط اشک می ریختم که خدایا &&&&&&&&&&&&&&& نداشتن توفیق تا کی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و زبانم قاصر است از شکر این همه بذل لطف خدای شادیها
شاید دیگر کمتر بتوانم به خاطر شروع سال تحصیلی به این جمع زیبا و ملکوتی سر بزنم * اما مطمئن باشید همیشه به یادتونم
شهاب گرامی چون مسافرم در ختم هایتان شرکت نمی کنم چون باید دور قرآن پسر دوازده ساله ام رو هم که چند جزئش مونده به پایان برسونم تا تشویق شه و دلسرد نشه از خوندن اون الان امتحان زبان داره و نمی تونه بخونه * اما یه سپاس ویژه از شما دارم برا این نوری که با این ختمهای آسمانی به این جمع افشاندید * توفیقات روزافزون شما رو حتما در زیارتهام از صاحب آن کلام روحانی خواهم خواست

و از همه مهمتر دعا می کنم خدا مارو لایق آماده کردن دنیا برای ظهور آن بی همتای بشری (عج) سازد
**********************************************************
الهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر * والحفظ قائدا الخامنه ای
به دمائ شهدائنا یا الله
82941
نام: بسیجی
شهر: مرند
تاریخ: 9/5/2011 1:25:12 PM
کاربر مهمان
  شهدا شرمنده ایم
82940
نام: خاک
شهر: ایثار
تاریخ: 9/5/2011 1:17:48 PM
کاربر مهمان
  با سلام به همه
خوشحالم که دوستای خوبمون کمکم داره پیداشون میشه
حسنی خانم حرف دل دلش واسه همه ی اهالیش تنگ میشه.... بچه ها هم همش به یاد هم هستن اگرم اسم نمی برن ولی دعا یادشون نمیره...
باران محترم برا سلامتی تون هر صبح با زمزمه ی یا کاشف الکرب دعا میکنم
حالا این روایت هدیه به شماها.....إن شاءالله که تک تک شما دوستان مصداق واقعی این روایت باشید
از پیامبر (ص) نقل میکنند که روزی اصحاب ، اطراف ایشان نشسته بودند و ایشان بحث مهدی ( عج ) را پیش میکشند و به اصحابشان می فرمایند:
شما اصحاب من هستید اما برادران من بعدها خواهند آمد. کسانی که بی آنکه مرا دیده باشند به نبوت و آموزه های من ایمان می آورند ،. شما مرا دیدید و ایمان آوردید اما آن ها که ندیده به من ایمان می آورند، آنان برادران من هستند و اعتقادات صحیح خود را پاس می دارند ، بدان سختس که گویی خار مغیلان را در تاریکی شب با دست پوست می کنند و دستشان مجروح می شود ، اما دست بر نمی دارند. آنها در دورانی مؤمن اند که حفظ ایمان چون نگه داشتن آتش سوزان در کف دست است، اما آنها ایمانشان را حفظ می کنند. آنها مشعل هایند در ظلمات جهان ( مصابیح الدجی) در تاریکی های آخرالزمان در راه انبیاء مقاومت می کنند و به هر تن آنان ، اجر پنجاه تن شما را خواهند داد.
التماس دعا
یا علی
82939
نام: اسیر
شهر: کوچه ی پشتی
تاریخ: 9/5/2011 1:03:30 PM
کاربر مهمان
  سلام.دوستان خوبید؟
امروز دو هفته ست که آقا مجتبی رفته سربازی.
دوستان گل برای همتون دعامیکنم که به حاجتاتون برسید.


تیله های درون چشمم رنگی اند،پس چرا
گاهی دنیا رو سیاه میبینم؟

التماس دعا.
درپناه حق.
82938
نام: عطیه
شهر: تهران
تاریخ: 9/5/2011 12:56:45 PM
کاربر مهمان
  باسلام وصلوات برمحمد وآل محمد ودرودوسلام بردوستان واهالی حرف دل

بسم رب الحسين(ع)
عمري به عشق تو يا حسين گفتيم و به مدد نامت زيارت آسمان كربلا را
خاضعانه طلب نموديم، سپاس كه سوز نواي يا عباسمان در حريمت، حرمت يافت وقدمهايمان به پاس تقدس بين الحرمين متبرك گشت.
كاش رويايي محال نبود اگر بار ديگر، با مهدي فاطمه(عج) و نايب برحقش امام خامنه اي مدظله العالي و تمام عاشقان حرمت به ديدارت مي شتافتيم و اما اكنون كه عازم اين سفر آسماني شده ام استدعاي دعاي خير از همه شماخوبان دارم كه در اين فرصت كوتاه قدربدانم همه لحظاتش را . به ياد همه شما عاشقان و آرزومندان
ودوستان گرامي واهالي حرف دل:ادمین محترم حرف دل ،سوگند عزيز امان ازجدايي، گل رز گرامی از اردبيل ،انسيه خانم ازشهرتنهايي وانتظارواميدو.... ياالله ، خانم محمدي ازشهرزيبائيها ؛خانم حسني ازهنوزنميدونم كجا ، خانم سهام ، خانم زينب ازشيراز،خانم سمانه ازشازند ، شهاب گرامي ازشهر اميد به رحمت خدا ،بوي سيب گرامي ازمطلع الفجر، عبدالله گرامي ازرفسنجان سابق ‌(بيرق ولايت فقيه) ، راستين گرامي ازغريبم ،باران گرامي ازآسمان ،خاك گرامي ازايثار،آقاي مقداد ازاهواز،آرزو خانم ازشهر غربت ،بي قراركربلاي 5 كه ياد شهيد ساداتي فرد رابرام تداعي مي كنيد ،سلام گرامي ازدوكوهه . كه به ياد شهدا وپادگان حال وهواي دوكوهه می افتم مجنون الحسين گرامي ،انا عبدك الضعيف گرامي ازالارض الله ،آقارضاي گرامي ازكوير،اسير گرامي ازكوچه پشتي، كبوتربقيع گرامي ازكوچه هاي غم ، آقا مجتبي سربازرشيد اسلام وخروش گرامي ازهمين دوروبرا، احيانا دوستاني كه اسمهاي زيباشون ازخاطرم رفته يا ازقلم افتاده اند ،
در حريم دوست دو ركعت نماز عشق اقامه خواهم كرد و آرزومندم كه بار ديگر بر همه ما منت نهند و ما را بطلبند.
(ملتمس دعاهای آسموینتون هستم ان شاالله ۱۷ شهریور عازمم اگر امری
یافرمایشی داشتید که دربضاعت بنده بود بفرمائید درخدمت دوستان هستم ).یاعلی مدد

82937
نام: باران
شهر: آسمان
تاریخ: 9/5/2011 12:53:12 PM
کاربر مهمان
  بنام خدایی که دراین نزدیکی ست.

سلام.


همان جا بذر رویاهایم را می افشانم

که تو اینک گام بر می داری,

آهسته گام بردار,که رویاهای مرا لگدمال می کنی.

آرزومند آرزوهایتان.
التماس دعای فراوون دارم ازتون
الهم عجل الولیک الفرج
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
82936
نام: سمانه
شهر: شازند
تاریخ: 9/5/2011 11:39:22 AM
کاربر مهمان
  دوباره سرفه یک مرد و خس خس سینه/ودست و پای پر از تاول و پر پینه
دوباره آتش زخمی که شعله ور گشته/وترکشی که بسر داشت دردسرگشته
نشسته یک زن غمگین کنار بستر او/کنار بستر مردی که بود بی بازو
کنار بستر مردی که خسته بود از درد/همان دلاور مجنون جبهه های نبرد
زکلبه دلشان عطر سیب می آید/صدای ناله ام یجیب می آید
و او ز صوت دعای زنش خدایی شد/به یاد آن شب حمله که شیمیایی شد
همان شبی که طلوعش پراز عبادت بود/همان شبی که دعایش فقط شهادت بود
تداعی شب حمله،تداعی شب غم/شب وداع رفیقان،شبی پر از ماتم
به یاد جبهه و شب زنده داری سنگر/به یاد حاجی وبیسیم ورمز یا حیدر
به یاد فکه ،دوکوهه،جزیره مجنون/به یاددشت پرازخون،چفیه ایی گلگون
به یاد گرمی دل ها،به یاد سردی خاک/به یاد آنهمه رزمنده بدون پلاک
دلش گرفت نگاهی به عکس رهبر کرد/دعا به جان ولی و به جان دلبر کرد
دعا تمام شدو عقده دلش وا شد/و عاقبت سند بندگیش امضاءشد
صدای خس خس سینه تمام شد ،آری/واشکهای زن یک شهید شد جاری
82935
نام: علیرضا
شهر: آشنای غریب
تاریخ: 9/5/2011 11:14:46 AM
کاربر مهمان
  خدایا تو مهربونی بیش از آن اندازه که من درک میکنم

خدایا تو ههربونی بیش از آن اندازه که من احساس میکنم

خدایا تو مهربونی بیش از آن اندازه که من مشاهده میکنم

خدایا تومهربونی بیش از آن اندازه که من خیال میکنم

خدایا تو مهربونی بیش از آن اندازه که من باور میکنم

خدایا تو مهرونی بیش از آن اندازه که من یقین دارم

....... من تو را دوست دارم و تنهایت نمیگذارم
82934
نام: سوگند
شهر: امان از جدایی
تاریخ: 9/5/2011 10:29:10 AM
کاربر مهمان
 
مهربان و پر نور
حبیب من! قصه پر غصه فراق و جدایی تو را هر اهل دلی که بشنید، از دردْ جانش به خزان نشست. اهل دل که نه، داستان غیبت تو را بر هر سنگ و گیاهی که خواندند، پژمرده گشت. کبوتران آسمان به حال ما بیچارگان رقّت می کنند و ماهیان مدامْ عوض ما ظهور تو را می طلبند.
مولای من! آن قدر روزها و شب ها آمد که ما به خود نیامدیم و نپرسیدیم چرا تو در صحراها خیمه نشین شده ای؟ ما به خود نیامدیم و تو هر روز امیدواری که ما به سویت بگردییم. مولای من! ای رنجور نامردمی ها! اینک من، در دل تار شب، در خلوت بی کسی روز، آرام برمی خیزم، دو رکعت نماز نیاز می خوانم که بدی ها و غفلت هایم را نادیده بگیری و تو چقدرمهربانْ همه گذشته هایم را و همه بدی هایم را می بخشی. مهربان و پرنور مرا می پذیری و نوای گرم و صمیمی اتْ در بند بند وجودم شنیده می شود که می فرمایی: خدایا، خداوندا! از درگاهت می خواهم که از ثواب های منِ مهدی برداری و در نامه اعمال شیعیانی قرار دهی که اینک دل شکسته و خجلت زده برگشته اند.
82933
نام: سوگند
شهر: امان از جدایی
تاریخ: 9/5/2011 9:40:42 AM
کاربر مهمان
  سلام

انشاالله ایام به وفق مراد همتون باشه .

به فکر همه هستم حتی لحظه ای فراموشتون نمیکنم .

در پناه حق
<<ابتدا <قبلی 8300 8299 8298 8297 8296 8295 8294 8293 8292 8291 8290 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved