شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
82742
نام: آیینه
شهر: خیلی دور خیلی نزدیک
تاریخ: 8/23/2011 1:48:26 AM
کاربر مهمان
  سلام بر همگی ...نماز روزه های همگی قبول حق .موقع افطار و سحر بنده ی حقیر رو از دعای خیر محروم نفرمایید
82741
نام: حلما
شهر: تبریز
تاریخ: 8/23/2011 1:21:11 AM
کاربر مهمان
  من باپسری آشنا شدم وبعد از اینکه پی بردم ایشون آدم خوبی است بهشون جواب مثبت دادم وهمدیگر را دوست داریم خانواده ی من پی به این رابطه بردن و الان مادرم وخواهرم همش من رو تحت فشار قرار می دهند که باهاش قطع رابطه کنم و هروقت موقعیتش را داشتیم اگر قسمت باشد باهم ازدواج کنیم ولی من و او نمی توانیم رابطه یمان را قطع کنیم چون می ترسیم اینجوری از هم جدا بشیم حالا من نه می توانم ناراحتی مادرم را ببینم و ساکت باشم ونه می توانم عهد خودم را با اوبشکنم هر دوی ما تقریبا آدم مذهبی هستیم و برای ازدواج باهم رابطه داریم نمیدانم چه کار کنم تورو خدا برای خوشبختیم و عاقبت بخیر شدنم دعا کنید.
82740
نام: رها
شهر: هر كجا هستم باشم آسمان مال من است
تاریخ: 8/23/2011 12:39:36 AM
کاربر مهمان
  حالا كه بزرگ شدم مي فهمم بچه كه بودم چقدر دلم بزرگ بود قد تموم دنيا و حالا كه بزرگتر شدم چقدر تنگ ،تنگ همون دوران همون روزا و لحظه ها .روزايي كه آرزوهام قد ميكشيدن و به دست خدا مي رسيدن اما حالا بايد ...
كاش ميشد برگشت كاش ميشد پاك كرد لحظه هايي رو كه خودتم دوست نداري چه برسه به خدا اما... يه جا خوندم آدم بزرگا واسه اين با خودكار مينويسن كه ياد بگيرن هر اشتباهي رو نميشه پاك كرد .واسه اينه كه بچگي رو دوست دارم كه با مداد مينويسي و پاك ميكني .ميگن تو ماه رمضون خدا يه پاك كن بر ميداره و ميكشه رو تمام دست خط هاي اشتباه بنده هاش اميدوارم منم يكيش باشم
82739
نام: محمد
شهر: اهواز
تاریخ: 8/22/2011 10:18:20 PM
کاربر مهمان
  نمی دانم جقر باید صبر کنم
فقط می دانم که بجز صبر کاری نمی توانم بکنم
هرصبح جمعه به امید اینکه بیاید بیدار می شوم
خداکندکه بیش از این غیبتش طول نکشد
82738
نام: سیده آمنه
شهر: آنکارا
تاریخ: 8/22/2011 6:06:58 PM
کاربر مهمان
  گاهی به نماز می‌ایستم و قبل از تکبیر یک لحظه دوربین را می‌برم عقب و مثلا از روی ماه یا خورشید خودم را نگاه می‌کنم. خیلی هم دورتر نمی‌روم -که البته می‌شود رفت-.

حقارت و کوچکی خودم را در پهنه‌ی این خلقت عظیم حس می‌کنم و ناامید -و البته امیدوار خوف و رجا و البته مایل به خوف- تکبیرالاحرام می‌گویم.

و این سوال در ذهنم می‌ماند که آیا این چندرغاز نماز بی‌ارزش ما را اصلا به چیزی حساب خواهد کرد خدا؟

من که اگر فرشته‌ی دست چندم دستگاه خدا بودم و این عالم هستی و عظمتش را می‌دیدم عمرا نگاهی به نماز پلاسیده‌ی بی‌رنگ و لعاب و بی‌تمرکز بنده‌ی کوچکی چون خودم می‌کردم. چه رسد به خود خدا!

که اگر نگاهی بکند به همه‌ی عمرم نگاه رحمت هم نه ها! فقط نگاه خالی! برای شادی ابدی کافی است. یک عمل و یک روز و یک شب که دیگر به جای خود!

**

مناجات شعبانیه را که قبل‌تر که می‌خواندم از اولش زود می‌گذشتم تا برسم به اوج‌هایش. مثلا آن جا که سخن از محبت بود یا دعاهای آخرش.

الان فکر می‌کنم می‌بینم اوجش هم‌آن اولین جملاتش بوده انگار. و الان که می‌خواهم بخوانمش خیلی از همان جملات اول جلوتر نمی‌روم.

این طوری شروع می‌شود:

وَ اسمَع دُعایی اِذا دَعَوتُک
و اسمَع نِدایی اِذا نادَیتُک
و اَقبِل عَلی اِذا ناجَیتُک ...

بشنو صدایم را وقتی با تو سخن می‌گویم
بشنو صدایم را وقتی صدایت می‌کنم
و به من رو کن، وقتی مناجاتت می‌کنم ...

82737
نام: حسین
شهر: محلات
تاریخ: 8/22/2011 5:24:40 PM
کاربر مهمان
  اللهم عجل لویک الفرج
82736
نام: سید علیرضا خدائی
شهر: اردکان یزد
تاریخ: 8/22/2011 5:03:17 PM
کاربر مهمان
  سلام به خوانندگان عزیز
خواستم بگم که چقدر کوفیان مرد نبودند که ۱۸۰۰۰ نامه برای امام حسین دادند و بعدش . . . . امام علی (ع) مظهر آزادگی بود بیاییم اون اندازه که میتونییم از زندگی اون اقا درس بگیرییم من میگم شب احیا شب عفو و بخششه ولی ما نباید برا حضرت علی گریه کنیم باید واسه خودمون گریه کنیم واسه کارایی که بایید میکردیم و نکردیم و کارایی که نباید می کردیم و کردیم از خدا میخوام تو این شب های عزیز مشکل مشکل دارا رو برطرف کنه منظورم از مشکل مریضی . قرض . و.... بود در اخر فرج اقا رو نزدیک کنه که . . ..
82735
نام:
شهر: مالزی
تاریخ: 8/22/2011 4:19:28 PM
کاربر مهمان
  آقا جدا دستتان درد نکند - این ماه مبارک رمضان دور از وطن شدم - خیلی دنبال یک سایت خوب که با این معنویت و بی نظیری باشد میگشتم تا شما را پیدا کردم. آجرک الله فی دنیا و الآخره.
82734
نام: شهره
شهر: تنهایی
تاریخ: 8/22/2011 4:16:44 PM
کاربر مهمان
  سلام بنده های خوب خدا.

می خواهم شبیه بهترین های خدا شوم!
پروژه شبیه سازی خداوند شروع شد: انی جاعل فی الارض خلیفه...
الحمدالله رب العالمین دعوت نامه هم به دستم رسید
باز هم در لیست میهمانانت هستم یا غفار الذنوب!

رایحه محبت و ضیافت آرامش بخش نیایش خداوندی مشام هر میهمانی را نوازش میکند
چه لذتی دارد به میهمانی دعوت شوی که میزبانت خدا باشد....

چه آرامشی دارد این میهمانی...
وقتی منتهای سجاده نیازم به عرش خدا می رسد
وقتی لیاقت شنیدن کلام خدا را دارم...
وقتی تسبیح نیازم می شود سلام و صلوات بر بهترین خلق خدا
و چه زیباست وقتی پاسخی هم بشنوی...
وقتی عطر تنفس ملائکه در مشامم می پیچد

وقتی تمام خستگی های دنیاییم با گفتن "یا علی و یا عظیم" محو می شوند
وقتی در سرزمینی هستم که همه خاصان درگاه خداوندی هم هستند
وقتی حتی نفس کشیدنم هم بلیط پرواز است

وقتی اندیشیدن به این ضیافت آسمانی روحم را متبلور می کند
وقتی وامدار ثروت بی انتهای بانوی نخستین اسلامم
بانویی که خدا و فرشته اش به او سلام می رسانندان تقرا علی خدیجه من الله و منی السلام
وقتی افق چشمانم به کرامت کریم اهل بیت علیهم السلام می رسد

وقتی مسافر سرزمین نورانی خداوند می شوم
وقتی لیاقت درک این میهمانی در آستانه دلم حک می شود
وقتی خدا با تمام عظمتش مرا دوست دارد... ان الله یحب المتوکلین
وقتی ستون های دلم با فزت و رب الکعبه چله نشین میهمان کعبه می شوند...

آرامشی دارم که تنها با رضایتش میهمان دلم می شود...
الا بذکر الله تطمئن القلوب
خدایا لیاقت فهم این میهمانی را به من عطا کن...

منبع:start88.blogfa.com

یا باسط التماس دعا
82733
نام: مسلم میرزایی
شهر: اصفهان
تاریخ: 8/22/2011 3:47:51 PM
کاربر مهمان
  خداااااااااااااااااااااااااااااا
کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
به دادم برس....................
<<ابتدا <قبلی 8280 8279 8278 8277 8276 8275 8274 8273 8272 8271 8270 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved