شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
82732
نام: حسنی
شهر: .
تاریخ: 8/22/2011 2:40:17 PM
کاربر مهمان
  غریبی غریبی غریبی غریبی
وای از دست این دور و زمون
وای از نامردی های روزگار
وای از این همه تهمتو دروغ
وای از این همه بی کسی
وای وای وای وای وای مهدی فاطمه کجایی آقا به خدا میدونم رو سیاهم بخدا میدونم بوی تعفن انگیز دنیارو برداشتم میدونم چندبار نه هزاران بار دلتو شکستم میدونم چندبار به خدای خوبی ها گفتی به من مهدی عفوش کن میدونم چندبار دلتولرزوندم
اما به همون خدای آسمونا قسم دوست دارم به همون ستارالعیوب قسم آبروی من تویی به همون خدای علی قسم .....

تو این شب های قدیر میدونم که از علی غریب تری آقاجان کجایی؟؟در کدامین سوی این کره ی خاکی قرآن به سرگرفته ای و بر غریبی جدت اشک می ریزی آقاجان هرکجا هستی یادی هم زما کن وجودم به من شرمسار هم دعا کن

آقاجان دل ها دگر شکسته اند اقا جان مادران سومالی را ببین دگر نا ندارند اقا جان فریاد ما را بشنو اگر آن یتیمان علی را داشتند و نور چشم و نون نمکشان از علی بود.ما هم یتیمان توییم ما را بنگر ما هم میخواهیم دست نوازش تو را بر سر داشته باشیم

به حق این شبهای غریبی ظهور کن

التماس دعا
82731
نام: شـــــــــاهد
شهر: ساری
تاریخ: 8/22/2011 1:45:50 PM
کاربر مهمان
  پــــــــــــــل رنگین کمان




دقت کردین این روزا همه تا همو میبینن میگن التماس دعــــــــا

این روزا همه حرفا قشنگه هر کدوم یه رنگی داره . وقتی همه این رنگا جمع میشه کنار هم

یه رنگین کمون خیلی خوشگل میشه از حرفای من و تو و اون و بقیه

یادمه اولین باری که تو اسمون رنگین کمان دیدم از بابام پرسیدم این چیه ؟

گفت اون یه پل خوشگله که خدا زده تا اونایی که دوسش دارن ازش رد شن و برن ببیننش

اون موقع که کوچولو بودم فکر میکردم این پل کجاست منم برم از روش رد شم خدارو ببینم

اما حالا که بزرگ شدم میبینم بازم تو عالم بچگی فکر خوشگلی بود .

کاش می شد یه پل رنگی خوشگل باشه بریم از روش رد شیم خدا رو ببینیم

حرفامونو باهاش بزنیم و برگردیم تو همین فکرا بودم که خوابم گرفت خوابیدم

یهو یه پل رنگی خوشگل دیدم مثل همون رنگین کمون خوشرنگی که تو دوران بچگی ام دیده بودم

رفتم جلو دیدم میشه لمسش کرد با ترس قدم گذاشتم روی اون پل رنگی خوشگل خوشرنگ

رفتم و رفتم رسیدم در یه خونه ای ...خیلی شلوغ بود صدهای عجیبی میومد به زبون های مختلف

هر کسی یه چیزی میگفت هر کسی یه چیزی میخواست ...

خواستم برم جلوتر خواستم برم پشت در اون خونه جلومو گرفتن گفتن برو ته ته صف

خیلی دلم شکست یعنی تو این شلوغی با این صف کی نوبت من میشه ؟

چاره ای نبود همونجا نشستم گریه کردم شاید یکی دلش برام بسوزه

شاید یکی دستمو بگیره ببره سر صف تا زودتر نوبتم بشه

اما خبری نبود هیچکی دلش به حالم نمیسوخت

آخه میدونین اصن هیچکی صدامو نمیشنید هرکی سرش گرم کار خودش بود

هرکی با صدا و زبون خودش حرف میزد

پرسیدم اینجا خونه کیه ؟

گفتم صاحبخونه کیه ؟

اون همه زبونا رو میدونه ؟

همه زبونا رو میشنوه همرو متوجه میشه ؟

گفتن اینجا خونه خداست

اینام اومدن در خونه خدا خواسته هاشونو از خدا میخوان

کاشکی زودتر نوبتم بشه منم بتونم صاحب خونه رو ببینم

منم بتونم توی اون خونه رو ببینم

بعد کمی انتظار از بیکاری از اونی که قبل من تو صف بود پرسیدم اینا کی هستن چی میگن ؟

گفت گوش کن چی میگن گفتم گوش کردم ولی نفهمیدم چی میگن

گفت ببین مثلا این یکی رفته بود واسه خودش پارتی آورده بود

خطاب به صاحب خونه میگفت فلانی پارتی منه بخاطر اونم شده نگاهم کن ...

اون یکی هم یه سری کاغذ دستش بود میگفت اینارو ببین همشو خودم انجام دادم به حرمت اینا نگام کن

اون یکی دست و پاشو گرفته بود دستش میگفت ببین اینارو دادم کمکم کن

اون یکی هم رو تخت خوابیده بود مریض بود با صاحب خونه حرف میزد

اون یکی هم رو چرخ نشسته بود

اون یکی هم عکس دستش بود میگفت ببین من اینو در راهت دادم کمکم کن

اون یکی هم پیشونی سیاه شده رو نشون میداد میگفت ببین همش برا تو پیشونی به خاک سابوندم

نمیدونین چه خبری بود ؟!!

اومدم منم حرف بزنم بلکه صاحب خونه صدامو بشنوه ...

گفتم چی بگم چی نگم ؟

گفتم چشامو میبندم میگم هرچی شد ... شد دیگه

گفتم ببین خدا من واسه خودم گنده لاتیمممممم

نمیگم کاری نکردم نمیگم خوبم مثل اینا نیستم من اصلا از جنس اینا نیستم

اینارو که میبینم اصن روم
82730
نام: سیده آمنه
شهر: آنکارا
تاریخ: 8/22/2011 1:39:41 PM
کاربر مهمان
  (مثل آنایی نباش که) بدون عمل صالح به آخرت امیدوارند و توبه را با آرزوهای دراز به تاخیر می اندازند. در دنیا چون افراد زاهد سخن می گویند و در رفتار همانند دنیاپرستان رفتار می کنند ... دیگران را پرهیز می دهند ولی خود پروا ندارند ... نیکوکاران را دوست دارند اما رفتارشان را ندارند، گناهکاران را دشمن می دانند ولی خود یکی از گناهکاران هستند ... در سلامتی مغرور و در گرفتاری ناامید هستند.
(مثل آنایی نباش که) چون کار کنند در آن کوتاهی کنند و چون چیزی را بخواهند در آن زیاده روی کنند چون در برابر شهوات قرار گیرند گناه را انتخاب می کنند و توبه را به تاخیر می اندازند ... عبرت آموزی را مطرح می کنند ولی خود عبرت نمی گیرند در پند دادن مبالغه می کنند ولی خود پند نمی گیرند.
(مثل آنایی نباش که) سخن بسیار می گویند ولی رفتار خوب اندک دارند برای دنیای زودگذر تلاش و رقابت دارند ولی برای آخرت جاویدان آسان می گذرند سود را زیان و زیان را سود می بینند از مرگ می ترسند ولی فرصت را از دست می دهند گناه دیگری را بزرگ و گناهان بزرگ خود را کوچک می بینند طاعت دیگران را اندک و طاعت خود را بزرگ می دانند.
(مثل آنایی نباش که) مردم را سرزنش می کنند اما خود را نکوهش نمی کنند و با خود ریاکارانه برخورد می کنند ... به نفع خود و به زیان دیگران حکم می کنند ولی هرگز به نفع دیگران و به زیان خود حکم نمی کنند ... حق خود را کامل می گیرند و حق دیگران ر ا کامل نمی دهند از غیرخدا می ترسند و از پروردگار خود نمی ترسند!!

:::::::::::::::::
سلام و درود بیکران به پیشگاه امام العارفین وصی رسول خاتم (ص) مولای متقیان حبیب قلوب شیعیان یعسوب دین، حضرت علی ابن ابیطالب علیک آلاف التهیه و السلام

آقاجان حکمت صد و پنجاهم نهج البلاغه مکتوب من نصیحت های حکیمانه ات را در بردارد. گوشه ای از این نصایح رااول از همه برای خودم و بعد شیعیان و محبانت در اینجانوشتم. چه سخنی بالاتر از کلام تو و چه افتخاری بالاتر از این برای من.

آقاجان تو خود دستی برآور و برای ما فرزندان هرچند خطاکارت دعایی کن...مایی که شیعه خوبی نبودیم
برای ما دعایی کن که توفیق و همت عمل به این نصایح را پیدا کنیم
دعایی کن در همین ماه مبارک رفتارمان گفتارمان افکارمان همتمان علوی شود.دعایی کن دست از بدی ها بشوییم و در این شب های قدر بگیریم آنچه باید از خداوند سبحان بگیریم.
دعایی کن تا فرزندت منتقم خون شیعیان ظهور نماید و بساط ظلم و فساد را بر کند.
مولای ما دعایی و نگاهی بر ما کن که سخت به آن محتاجیم
زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی.
82729
نام: بهروز
شهر: تهران
تاریخ: 8/22/2011 1:19:40 PM
کاربر مهمان
  ترا بادیگران بینم دلم دریای خون گردد
82728
نام: موسائي
شهر: هلند
تاریخ: 8/22/2011 11:29:44 AM
کاربر مهمان
  بسم ربي العظيم
سلام
من از ديار غربت بنويسم از دل تنكم بنويسم ولي مخواستم فقط دعائي برا من از دور بي ان روز مبارك روز شهادت مولاي متقيان امام علي عليه السلام.
راز ونيازتن مبارك ومستجاب ان شاء الله
خيلي دجار شدم انجا بىاين ديار ولي جاره ندارم سفر كنم هيجي بفكر من نمي كنند ولي خدا هست رحمتش بزرك برا من وغريبيان خيلي ببخشيد وخدا بىهمارهتون خدا حافظ
التماااااااااااااس دعاء

موسائي

ببخشيد شايد نفيشتيه من خوب نيست
يا علي
82727
نام: مجتبي
شهر: ...
تاریخ: 8/22/2011 11:18:31 AM
کاربر مهمان
  هوالباقي

سلام يا شايد بهتره بگم خداحافظ
احتمالا اين آخرين پيامي هست كه قبل از رفتنم اينجا ميزارم البته اگه نشون داده بشه.
من فردا صبح دارم ميرم قبل از رفتنم خواستم از همه بچه ها حلاليت بگيرم و بگم اگه خوبي يا بدي ديدين به خوبي خودتون ببخشين.
از مدير حرف دل هم خيلي خيلي ممنونم كه تو اين مدت من و تحمل كرد و اميدوارم كه يه وقت از من و نوشته هاي من دلگير نباشه.
دلم براي همگي تنگ ميشه.

اولين باري كه اينجا پيام گذاشتم برابر بود با شب آرزوها.
با يه آرزو اومدم و حالا هم با همون آرزو دارم ميرم.
ميگن خدا تو اين شب بي حساب ميبخشه.
خدايا شب آرزوها رفت و تموم شد ولي من موندم و آرزويي كه داشتم.

تو اولين فرصتي كه بتونم ميام پيشتون.
هميشه و هرجا كه باشم به يادتون هستم و براتون دعا ميكنم.
اميدوارم كه بعد از رفتنم من و از ياد نبرين و گاهي يادي از من دل شكسته غمگين بكنيد واگه تونستيد برام دعا كنيد زودتر به آرزوم برسم.
به خدا ميسپارمتون.

خدانگدار.
82726
نام: یاسر
شهر: کوالا لامپور
تاریخ: 8/22/2011 9:22:45 AM
کاربر مهمان
  باسمعی تعالی
خدایا شکرت به خاطر همه نعمتهایی که بهم دادی.
باصبر کردن میشه به خدا نزدیک شد.
من صبر کردم و با تمام وجود خداواحساس کردم. احساسش انقدر قشنگه که جمله برای وصف کردنش پیدا نمیکنم.
ولی دریک جمله همون چیزی که تو می خوای. احساسی که درراون تمام نیازها ارزوها رویاهات درونش تعریف شده.
82725
نام: سبكبار
شهر: يه كوشه دنيا
تاریخ: 8/22/2011 6:22:04 AM
کاربر مهمان
  از جميع بلا محفوظ باشي صلواتي بفرست
82724
نام: روشنک
شهر: کاش مدینه فاضله بود
تاریخ: 8/22/2011 4:25:06 AM
کاربر مهمان
  خدایا
تو رو به این شب عزیزی که به پیامبر عزیزت گفتی اون هم نمیدونه ارزشش رو
اهدنا الصراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین
خدایا
من ضعیفتر از اونم .. نه اصلا من هیچی نیستم که حتی بفهمم چقد ضعیفم..
خدایا اگه صفت ناپسندی دارم که دوستش نداری تو خودت باید اونو ازم دور کنی من ناتوانم حتی برای محب تو بودن این محبت هم از توست .
خدایا خودت باید ازم محافظت کنی در مقابل گرایشم به بدی ها
خدایا تنها چیزی که در خودم میبینم اینه که دوست دارم محبتی رو که بینمونه
و این محبت رو هم تو تو دلم گذاشتی
خدایا میبینی که ...
میبینی هم همه چیز از توست و همه چیز هم میخواد به سمت تو بیاد.
خدایا
کمکم کن فراموشت نکنم و این لحظه لحظه با تو بودن رو حس کنم
خدایا
کمک کن باشم اونی که دوست داری و از این بودن مغرور نشم
خدایا
دوباره منو بساز!

* * * * *
ملتمس دعاهای آسمونیِ تون تو آسمونی ترین شب دنیا!
82723
نام: روشنک
شهر: کاش مدینه فاضله بود
تاریخ: 8/22/2011 3:55:50 AM
کاربر مهمان
  خدایا
تو رو به این شب عزیزی که به پیامبر عزیزت گفتی اون هم نمیدونه ارزشش رو
اهدنا الصراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین
خدایا
من ضعیفتر از اونم .. نه اصلا من هیچی نیستم که حتی بفهمم چقد ضعیفم..
خدایا اگه صفت ناپسندی دارم که دوستش نداری تو خودت باید اونو ازم دور کنی من ناتوانم حتی برای محب تو بودن این محبت هم از توست .
خدایا خودت باید ازم محافظت کنی در مقابل گرایشم به بدی ها
خدایا تنها چیزی که در خودم میبینم اینه که دوست دارم محبتی رو که بینمونه
و این محبت رو هم تو تو دلم گذاشتی
خدایا میبینی که ...
میبینی هم همه چیز از توست و همه چیز هم میخواد به سمت تو بیاد.
خدایا
کمکم کن فراموشت نکنم و این لحظه لحظه با تو بودن رو حس کنم
خدایا
کمک کن باشم اونی که دوست داری و از این بودن مغرور نشم
خدایا
دوباره منو بساز!

* * * * *
ملتمس دعاهای آسمونیِ تون تو آسمونی ترین شب دنیا!
<<ابتدا <قبلی 8279 8278 8277 8276 8275 8274 8273 8272 8271 8270 8269 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved