اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 82392 |
نام:
غریبه
شهر:
غربت
تاریخ:
8/10/2011 10:08:19 PM
کاربر مهمان
|
به نام حق
خدایاااااااااااااااااااااااااااااا:
کمکم کن.اگه تودست رد به سینه ام بزنی من پیش کی برم خدا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
|
|
| 82391 |
نام:
حسنی
شهر:
هنوز نمیدونم کجا؟!
تاریخ:
8/10/2011 8:22:09 PM
کاربر مهمان
|
هو الحق
دوستان خوب حرف دلی سلام طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق تعالی.
آقا شهاب بی زحمت جز ۵رو به من بدیداگر امکانش باشه میخوام به نیابت از همه ی بچه های حرف دلی بخونم.ممنون
دست آقا شهاب درد نکنه که با این طرح فضارو معنوی تر کردن .
جناب مجنون الحسین مطالبتون عالی بود ممنون.
آقا حسن از دل بابت احکامی که نوشتین ممنون واقعا مفید بود.اجرتون با خدا
راستین گرامی خدا همیشه و همه جا به بدترین بنده هاشم نظر داره چه برسه به شما که از بنده های دل شکسته ی خدایی. اصلا نا امید نشو و به دلت این حرفارو راه نده که خدا قهرش میگیره.برات دعا میکنم.
تازگیا فکرم خیلی مشغول و همش واهمه دارم که مبادا ماه رحمت و مغفرت تموم شه و من نتونم استفاده مفید کنم.بچه ها لطفا خیلی برام دعا کنین احساس عجیبی دارم دلم آروم نیست.باید یه کاره نصفه و نیمه ای رو به اتمام برسونم اما شک و تردید تمام وجودمو گرفته.تو رو خدا دعا کنید.
یا علی
|
|
| 82390 |
نام:
اناعبدک الضعیف
شهر:
الارض الله
تاریخ:
8/10/2011 7:17:46 PM
کاربر مهمان
|
اَللّهُمَّ اَنْتَ السَّلامُ وَ مِنْكَ السَّلامُ وَ اِلَيْكَ يَعُودُ السَّلامُ
سلام
برادر مومن خدا در نوبت پنجم ختم قران کریم مارو فراموش کردید!!!!
من ازتون خواهش کردم که درهرنوبت یک جزء روبرای من حقیقرانتخاب بفرمایید می دونم به احتمال زیاد یادتون رفته!منم جهت یاداوری عرض کردم تشکراز لطفتون
*******************
حالم اصلا خوب نیست من هرروز میام اینجا و نوشته های بچه ها رو می خونم ولی پیام نمی زارم نمی تونم پیام بذارم خیلی خرابم از نظر روحی تو این ماه عزیز تنها دلخوشیم شرکت کردن در ختم قران کریمه وسحر رو به عشق یا علی که گفتیم (طرح جناب مجنون الحسین) وافطار رو به عشق یا الله (طرح شرمنده خداو امام زمان(عج))انتظار میکشم من حرف نزنم بهتره من میام و فقط نوشته هاتونو می خونم و از تون عاجزانه التماس دعا دارم .....بابت طرح های معنویتونم خیلی ممنونم نمی دونم اگه با این سایت اشنا نمی شدم چی میشد خدارو شکر میکنم ....
التماس دعا
یا ستارالعیوب
والسلام
|
|
| 82389 |
نام:
آرزو
شهر:
شاهرود
تاریخ:
8/10/2011 7:12:57 PM
کاربر مهمان
|
مهدی جان !
اگر ما را به خیمه گاهت راهی نیست ، حرفی نیست ... ، تنها پیراهنت را که با عطر وجودت در آمیخته است . بر صورتمان افکنند ، باشد تا بیناییمان را به دست آوریم ، و به مسرت درآییم ، و در امن و امانت پناه گیریم.
|
|
| 82388 |
نام:
شهاب
شهر:
اميد به رحمت خدا
تاریخ:
8/10/2011 6:57:19 PM
کاربر مهمان
|
.:: يَا رَبَّ الحُسَينِ بِحَقِّ الحُسَينِ اِشفِ صَدرَالحُسَينِ بِظُهُورِ الحُجَّة ::.
*نذر امام عاشقان ؛ حسين(عليه السّلام)
بمـبي كه سوز عشق تو در جان ما گذاشت
چندين هزار كشته و زخمي به جا گذاشت
چشمان عاشقت كه مرا تا خدا كشاند
قانون سخت جاذبه را زير پا گذاشت
پل زد كمان ابروي تو بر پل صراط
دريـاي عفـو در عطـش كربلا گذاشت
دريا كه دست تو ، ملوانان كه مست تو
بر كشتي اش چه خوب خدا ، ناخدا گذاشت !
آتش كجا اثر به جمـال خليــل داشت ؟
داغ تو شعله روي دل خيمه ها گذاشت
اي كاش در غلاف ، دو پايش شكسته بود
تيغي كه دست بر رگ خون خــدا گذاشت
دستان بي حياي شب از آسمـــان به زور
خورشيـد را گرفت و سر نيزه ها گذاشت
. . . گريــه ؛ امان نداد و ابهام شعر من
سرپوش روي عاقبت ماجـــرا گذاشت
عبّـاس احمـدی
|
|
| 82387 |
نام:
سمانه
شهر:
شازند
تاریخ:
8/10/2011 6:00:57 PM
کاربر مهمان
|
سلام به دوستای حرف دل
زهرا از شهر تنهایی انشااله امیر علی کوچلو به حق دعای روزداران دراین ماه شفا بگیره و شما شاد بشوید.
خانم محمدی از شهر زیبایی ها انشااله شما هم شماتونو بگیرید و ماخوشحال بشویم .خاک از شهر ایثار الهی عمه شماهم شفاشونو بگیرند و دیگه شما ناراحت نباشید. من امشب به نیت شفاتمام مریض ها سر افطار امن یجیب میخونم التماس دعا
|
|
| 82386 |
نام:
عبدالمجید
شهر:
qom
تاریخ:
8/10/2011 5:18:06 PM
کاربر مهمان
|
ماه مبارک رمضان است ماهی که بهترین نه، ماه ترین ماه هاست
همه مهمان کریمی هستیم که همه کریمان گدای سفره اویند.
پس بیش از این درنگ نکنیم و پیش از اینکه سفره را برچینند بر سر خوان نعمت الهی بنشینم و ...
اندرون از طعام خالی دار # تا در او نور معرفت بینی
تهی از حکمتی بدان علت # که پُری از طعام تا بینی!
|
|
| 82385 |
نام:
حسن
شهر:
دل
تاریخ:
8/10/2011 4:52:59 PM
کاربر مهمان
|
رندى گويد: من بيش از آنچه از شيطان مى ترسم ، از زنان بيم دارم .
زيرا خداوند مى فرمايد: اَنَّ كَيدَ الشَّيطانِ كانَ ضَعيفا.(14)
و درباره زنان مى فرمايد: اَنَّ كَيدَكُنَّ عَظيمٌ.(15)
باعرض پوزش ازهمه بانوان محترمه
|
|
| 82384 |
نام:
مجتبی
شهر:
...
تاریخ:
8/10/2011 4:48:27 PM
کاربر مهمان
|
هوالمعید
پا خروسي
با آن سبيل چخماقي، خط ريش پَت و پهن كه تا گونه‌اش پايين آمده بود و چشمهاي ميشي، زير ابروان سياه كماني و لهجة غليظ تهراني‌اش مي‌شد به راحتي او را از بقية بچه‌ها تشخيص داد. تسبيح دانه درشت كهربايي رنگي داشت كه دانه‌هايش را چرق چرق صدا مي‌داد. اوايل كه سر از گردانمان در آورد همه ازش واهمه داشتند. هنوز چند سال از انقلاب نگذشته بود و ما داش مشديهاي قداره كش را به ياد داشتيم كه چطور چند محله را به هم مي‌زدند و نفس‌كش مي‌طلبيدند و نفس‌داري پيدا نمي‌شد. اسمش (ولی) بود. عشق داشت كه ما داش‌ولي صدايش بزنيم. خدايي‌اش لحظه‌اي از پا نمي‌نشست. وقت و بي‌وقت چادر را جارو مي‌زد، دور از چشم ديگران ظرفها را مي‌شست و صداي ديگران را درمي‌آورد كه نوبت ماست و شما چرا؟ يك تيربار خوش دست هم داشت كه اسمش را گذاشته بود: بلبل داش‌ولي! اما تنها نقطه ضعفش كه داد فرماندهان را در مي‌آورد فقط و فقط پا مرغي نرفتنش بود. مانده بوديم كه چرا از زير اين يكي در مي رود. تو ورزش و دويدن و كوه پيمايي با تجهيزات از همه جلو مي‌زد. مثل قرقي هوا را مي‌شكافت و چون تندبادي مي‌دويد. تو عمليات قبلي دست خالي با يك سر نيزه دخل ده، دوازده عراقي را درآورده بود و سالم و قبراق برگشته بود پيش ما. تيربارش را هم پس از اينكه يك عراقي گردن كلفت را از قيافه انداخته و اوراق كرده بود از چنگش درآورده و اسمش را با سر نيزه روي قنداق تيربار كنده بود. با يك قلب كه از وسطش تيرِ پرداري رد شده بود و خونِ چكه چكه كه شده بود: داش‌ولي! آخر سر فرماندة گردان طاقت نياورد و آن روز صبح كه بعد از دويدن قرار بود پامرغي برويم و طبق معمول داش‌ولي شانه خالي مي‌كرد، گفت:برادر ولي، شما كه ماشاءالله بزنم به تخته از نظر پا و كمر كه كم نداريد و همه را تو سرعت عقب مي‌گذاريد. پس چرا پا مرغي نمي‌رويد؟ داش ولي اول طفره رفت اما وقتي فرمانده اصرار كرد، آبخور سبيل پت و پهنش را به دندان گرفت و جويده جويده گفت: راسياتش واسه ما اُفت داره جناب!
فرمانده با تعجب گفت: يعني چه؟
-آخه نوكر قلب باصفاتم، واسه ما افت نداره كه پا مرغي بريم؟ بگو پا خروسي برو، تا كربلاش هم مي‌رم!
زديم زير خنده. تازه شصتمان خبردار شد كه ماجرا از چه قرار است. فرمانده خنده خنده گفت: پس لطفاً پا خروسي برويد! داش‌ولي قبراق و خندان نشست و گفت: صفاتُ عشق است! و تخته‌گاز همه را پشت سرگذاشت.
منبع:کتاب رفاقت به سبک تانک
التماس دعا.
|
|
| 82383 |
نام:
حسن
شهر:
دل
تاریخ:
8/10/2011 4:31:26 PM
کاربر مهمان
|
21) يكصد فرق بين احكام مردان و زنان
جابربن يزيد جعفى مى گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم كه فرمود:(16).
1 و 2 - بلند اذان و اقامه گفتن بر زنان در حضور اجنبى جايز نيست .
3 و 4 - رفتن زنان به نماز جمعه و جماعت مكروه است .
5 و 6 - عيادت مريض و تشييع جنازه بر زنان استحباب ندارد، ولى بر مردان مستحب مؤ كداست .
7 و 8 - بلند گفتن تلبيه در حين محرم شدن ، و هروله و دويدن در سعى بين صفا و مروه بر زنان لازم نيست .
9 و 10 - بوسيدن حجرالاسود يا دست كشيدن بر آن ، و داخل خانه كعبه شدن براى زنان استحباب ندارد.
11 - حلق و سر تراشيدن براى محل شدن زنان لازم نيست ، بلكه بايد مقدارى از موى سر را بچينند.(17)
12 - زن نبايد عهده دار منصب قضا باشد.
13 - زن نمى تواند متصدى امرى از امور حكومتى شود كه نياز به اعمال قدرت دارد.
14 - زن در امور نظامى نبايد طرف مشورت قرار بگيرد.
15 - مباشرت در قربانى حج بر زن لازم نيست مگر در حال اضطرار.
16 - زن در وضوء از باطن ذراع آغاز به شستن مى كند و مرد از ظاهر ذراع .
17 - مسح سر از زير چادر، مقنعه يا روسرى جايز است .
18 - زن مستحب است در حال قيام نماز ، دو پا را به هم بچسباند، در حالى كه براى مرد استحباب دارد پاها را از سه انگشت تا يك وجب فاصله دهد.
19 - مستحب است مرد در حال قيام نماز دستهايش را پايئن بياورد، و زن بازوانش را به سينه بچسباند.
20 - مستحب است زن در حال ركوع دستش را روى ران خود قرار دهد، و مرد بايد دستش را روى زانويش قرار دهد.
21 - مستحب است زن هنگام سجده رفتن ابتداء بنشيند و بعد سجده كند.
22 - همچنين هنگام سر بر داشتن از سجده ابتدا بنشيند، و سپس برخيزد.
23 - مستحب است در حال سجده زنها آرنجها و شكم را بر زمين بگذارند و اعضاء بدن را به يكديگر بچسبانند. ولى در مردها مستحب است آرنجها و شكم را به زمين نچسبانند و بازوها را از پهلو جدا نگاه دارند.
24 - هنگام تشهد مستحب است زنان دو پاى خود را بلند كنند و رانهاى خود را بهم بچسبانند.
25 - هنگام گفتن تسبيحات اربعه مستحب است انگشتان را بهم بچسبانند.
26 - هر گاه زن بخواهد با خداى خويش راز و نياز كند، بهتر است دو ركعت نماز بجاى آورد. سپس با سر برهنه دعا كند. البته در صورتى كه مشرف نباشد. خداوند دعاى او را اجابت ، و حاجت او را بر طرف فرمايد، و او را ماءيوس و نا اميد نگرداند.
27 - غسل جمعه براى زن در سفر مكروه ، و براى مرد مستحب است .
28 - گواهى زنان در مورد اجراء حدود پذيرفته نمى شود.
29 - گواهى زنان در طلاق مسموع نيست .
30 - گواهى زنان در آنچه نگاه كردن مرد به آن جايز نيست پذيرفته مى شود.
31 - شهادت زن در رؤ يت هلال و اثبات اول ماه قابل قبول نمى باشد.
32 - زنان نبايد از وسط معابر عمومى و اماكن شلوغ و پررفت وآمد حركت كنند، بلكه بايد آهسته از مسيرهائى كه نه خيلى خلوت باشد و نه خيلى شلوغ عبور نمايند.
33 - شايسته نيست زنان در اطاقهاى فوقانى و مكانهائى كه در منظر اجنبى باشد بنشينند و سكونت كنند.
34 - آموختن علوم و فنون كه مستلزم اختلاط با مردان اجنبى بدون رعايت حدود شرعى باشد جايز نيست .
35 - فراگرفتن ريسندگى و بافندگى براى زنان مستحب است .
36 - آموختن سوره نور براى زنان ثواب فراوان دارد.
37 - آموختن سوره يوسف براى زنان كراهت ، و براى مردان استحباب دارد...
|
|
