شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
8232
نام: ابراهیم
شهر: گرگان
تاریخ: 5/21/2005 2:32:19 AM
کاربر مهمان
  شهید آوینی مظهر شهامت مرد ایمان وکوه صبر بود
8231
نام: حلاج
شهر: تهران
تاریخ: 5/21/2005 2:27:09 AM
کاربر مهمان
  بنام خدا
....و چه زجری میکشد این نواده ی آدم ابوالبشر...که باید مدام بنویسد وبگوید ...نه سکوت میتواند سیرابش سازد و نه خواندن میتواند کاملش کند ..فقط باید به امید تکامل.. تلاش کند ..حتی نمیداند "نون والقلم وما یسطرون " چه مصداقی دارد ..نمیداند وقتی پروردگارش قسم یاد میکند " به قلم و آنچه که مینویسد " یعنی چه ؟..شاید مفهوم این جملات آنست که تکامل تنها در سایه آنست که وقتی قلم مینویسد فقط برای " او " جل و علی باشد تا واجب الوجود " احدیت " اش معنا یابد ..نه آنکه " واحد " است ..(چون هرواحدی ...ثانیی برای او فرض است ...) نه ..لیک او "احد " است ....چرا که فرموده است " قل هوالله احد " ..نه چیز دیگر ..!
(نستجیر بالله ).....
...چه زجری میکشد انسان ...از آنکه باید تحمل کند که روزی پدرش از عرش او را به فرش آورد ...!
چه باید بگوید این تکیده ...که گاهی فراموش میکند که باید تاوان جور وستم " قابیل " را بپردازد ....
چه میتواند کند این موجود دو پا ...که حتی نمیتواند با رنجهای " هابیل " همراه باشد ...
و چه میکشد این " نشانه " از خلقت ...که سالیان سال لحظه ای درنگ نکرده است تا بتواند حتی گذشته خویش را مرور کند چه رسد به آنکه بخواهد گذشته را جبران سازد ...!!
براستی اگر نبود ..چهارده انوار مطهر(صلوات الله علیهم اجمعین ) فرستاده شده از درگاه ربوبیش چگونه آدمی میتوانست سر به بالا آورد و از عزت و عظمتش درخواست عفو بخشش نماید ..
و چگونه میتوانست کاری کند که رب جلی به ملائکش از خلق چنین موجودی مباهات ورزد ..و اینچنین بفرماید که :( ...و ما خلقت الجن والا نس الا لیعبدون ...) پس برماست که عبادت ورزیم وفقط عبادت ...!
تا اینکه کمی به حریم آستانش محرم شویم ...انشاء الله .
یاحق
8230
نام: بی تو هچکس
شهر: یه خراب شده به نام گچ
تاریخ: 5/21/2005 2:23:51 AM
کاربر مهمان
  شايد بيان احساسات را به قطعه شعری سپردن راحتترين کارها باشد
8229
نام: بی تو هچکس
شهر: یه خراب شده به نام گچ
تاریخ: 5/21/2005 1:57:02 AM
کاربر مهمان
  بگذار همان واژه دلخواه تو باشم
تو پهنه آسمان و من ماه تو باشم
هر چند نيستم قابل پندار تو اما
با اين همه بگذار که همراه تو باشم
ایرن منتظر هستم
یا حق
8228
نام: الهام
شهر: اسفراین
تاریخ: 5/21/2005 1:51:21 AM
کاربر مهمان
  من رای ميدهم
تو رای ميدهی
او رای ميدهد
ما رای ميدهيم
8227
نام: غریب
شهر: دور
تاریخ: 5/21/2005 1:39:42 AM
کاربر مهمان
  سلام رویای عزیز نمیخواهم نصیحتت کنم اما اینو بدون خداوند هیچوقت بندهاشوفراموش نمیکنه نمیدونم برای چی و چرا دلت تنگه ولی به نظر من اگه مادر عزیزت در کنارت هست میتونه بهترین دوست توی کره خاکی برات باشه برو باهاش حرف بزن ازدلتنگی درمیای ....قدرش رو بدون من که ندونستم والن خیلی تنهاو خیلی تنهااااااااااا
8226
نام: غریب
شهر: دور
تاریخ: 5/21/2005 1:39:39 AM
کاربر مهمان
  سلام رویای عزیز نمیخواهم نصیحتت کنم اما اینو بدون خداوند هیچوقت بندهاشوفراموش نمیکنه نمیدونم برای چی و چرا دلت تنگه ولی به نظر من اگه مادر عزیزت در کنارت هست میتونه بهترین دوست توی کره خاکی برات باشه برو باهاش حرف بزن ازدلتنگی درمیای ....قدرش رو بدون من که ندونستم والن خیلی تنهاو خیلی تنهااااااااااا
8225
نام: بی تو هچکس
شهر: گچ
تاریخ: 5/21/2005 1:15:38 AM
کاربر مهمان
  باز هم سلام
در جواب شما دویت گرامی عبد الفاطمه باید بگم که من هم دویت دارم ایرانی اباد داشته باشم ولی چه کنم:خود کرده رو تدبیری نیست
به امید ایرانی ازاد و اباد
یاحق
8224
نام: موسوی
شهر: اهواز
تاریخ: 5/21/2005 12:55:05 AM
کاربر مهمان
  شیعیان بزرگوار
سلام علیکم بیایید با یاری خداوند تصمیم بگیریم منبعدبااعمالمان اقا امام زمان را ناراحت نکنیم
التماس دعا


8223
نام: محمد
شهر: مشهد
تاریخ: 5/20/2005 11:49:48 PM
کاربر مهمان
  بمیر ای دوست پیش از مرگ گر می زندگی خواهی
که ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از ما
<<ابتدا <قبلی 829 828 827 826 825 824 823 822 821 820 819 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved