شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
82062
نام: احمدپور
شهر: شهربابک
تاریخ: 8/3/2011 11:25:17 PM
کاربر مهمان
  اقا جان یا صاحب الزمان نمی دانم بی حضور حضرتت چگونه زندگی برایم ممکن است ایا این هم از لطف حضرت حق است یا یا ما خیلی..........
82061
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 8/3/2011 10:31:27 PM
کاربر مهمان
 
بِسمِ اللهِ الرَّحمــنِ الرَّحِیـــمِ

به نام خداوند بخشاینده ی بخشایشگر.

اَللّهُمَّ إِنيّ أَعُوذُ بِكَ مِن هَيَجَانِ الحِرصِ، وَ سَورَةِ الغَضَبِ وَ غَلَبَةِ الحَسَدِ، وَ ضَعفِ الصّبرِ، وَ قِلّةِ القَنَاعَةِ، وَ شَكَاسَةِ الخُلُقِ، وَ إِلحَاحِ الشّهوَةِ، وَ مَلَكَةِ الحَمِيّةِ.

خدايا ، به تو پناه مى‏برم از طغيان حرص و تندى خشم و غلبه ی حسد و ضعف نيروى صبر و كمى قناعت، و تندی اخلاق و افراط در شهوت و غلبه ی عصبانيت.

فرازی از صحیفه ی سجادیّه.


*رسول گرامی اسلام صلّى الله عليه و آله فرمودند:

اَللّهُمَّ ارزُقنى حُبَّكَ وَحُبَّ مَن يُحِبُّكَ وَحُبَّ ما يُقَرِّبُنى إلى حُبِّكَ وَاجعَل حُبَّكَ أَحَبَّ إلَىَّ مِنَ الماءِ البارِدِ؛

خدايا روزى كن مرا محبّت خودت و محبّت دوستدارانت را و محبّت آنچه مرا به تو نزديك مى كند و محبّت خودت را نزد من از آب خنك محبوب تر گردان. محجة البيضاء، ج8، ص5



*.*.* طرح ختم قــــرآن کــــریم همراه با تدبّــــر در آیات الهــــی حرف دل _ نوبت سوم *.*.*

*جزء اوّل: اناعبدک الضعیف از الارض الله
*جزء دوم: خانم محمّدی گرامی از شهر زیباییها
*جزء سوم: امیدوار به رحمت خدا از همدان
*جزء چهارم:
*جزء پنجم:
*جزء ششم:
*جزء هفتم:
*جزء هشتم:
*جزء نهم:
*جزءدهم:
*جزءیازدهم:
*جزءدوازدهم:
*جزءسیزدهم:
*جزءچهاردهم:
*جزءپانزدهم:
*جزءشانزدهم:
*جزءهفدهم:
*جزءهجدهم:
*جزء نوزدهم:
*جزء بیستم: !
*جزء بیست ویکم:
*جزءبیست ودوم:
*جزءبیست وسوم:
*جزء بیست وچهارم:
*جزء بیست و پنجم:
*جزءبیست وششم:
*جزءبیست وهفتم:
*جزءبیست وهشتم:
*جزء بیست ونهم:
*جزء سی ام:

*خوبان حرف دلی ضمن مشارکت همراه با تدبّر در ختم آیات الهی می توانید همانند سری اوّل برای خود و نزدیکانتان درخواست ثبت جزء بفرمایید. در صورت اتمام این دوره نام درخواست کنندگان باقیمانده در دوره های بعدی نیز ثبت خواهد شد.

*زمان قرائت جزء هر چه زودتر باشه بهتره مهلت مشخصی نداره.


* * *


الهی ؛ با خاطری خسته ، دل به تو بسته ، دست از غیر تو شسته ، در انتظار رحمتت نشسته ام .

الهی ؛ می دهی کریمی ، نمی دهی حکیمی .

الهی ؛ می خوانی شاکرم ، می رانی صابرم .

الهی ؛ احوالم چنان است که می دانی ، اعمالم چنین است که می بینی .

الهی ؛ نه پای گریز دارم ، نه زبان ستیز .

الهی ؛ مشت خاکی را چه شاید ، از او چه برآید ؟

دستم بگیر...

یاارحم الرّاحمین.


اَللّــهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّـــکَ الفَــرَجَ.

اَللّــهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّـــدٍ وَآلِ مُحَمَّـــدٍ وَ عَجِّــل فَرَجَــهُم وَ فَرَجَنَــابِهِــم.



82060
نام: نفیسه
شهر: تهران
تاریخ: 8/3/2011 10:08:17 PM
کاربر مهمان
  سلام به رسم ادب به رسم وفا

امید امید امید عزیز سلام

به برادرتون از قول من بگید یه نفس عمیق بکشه بعد چشماشو ببنده و تصور کنه که دیگه مریض نیس با این تصور به شما بگه چی کارا داره که باید بکنه بعد

شما براش بنویس براش چند بار بخون و بهش بگو برات الویت بندی کنه
بعد طبق الویت هایی که گفته ازش بخواین که با تمام وجودش بخواد و شروع به انجامشون کنه

باورکن امید امید امید عزیز عمه ی من به من میخندید اما من اینکارو برای دختر عمم کردم باور کن سر سه روز باورش شده بود که میتونه و باید کاراشو بکنه ووو خودش باید کاراشو بکنه باور کن سر یه هفته خوب شد عمم میگفت خب قرصاشو سر وقت خورد
خب دکترش خوب بود خب خوب ازش پرستاری کردم خب فلان خب بیسار بجان خودم امید امید امید عزیز باورت نمیشه اما دختر عمم میگفت مهم اون حس خوب شدنه نه داروها

باید باور کنه که خوب شده و این وظیفه شماس باور رو بهش عملی بده نه که همش حرف بزنیم که اره نه و خلاصه

یا اگرم خدایی نکرده در حدی هستن که خب نمیتونن و واقعا نمیتونن ناتوان جسمی شدن که خب نمیتونن
این کارو باید شما با بقیه بکنین به بقیه بگین اگه ایشون حالش خوب بود شماها واسش چ میکردین وخب خود شما هم باید ...
دعا دعا دعا باید از ته قلب باشه از ته قلبه باید با اعتماد و با اطمینان باشه با اطمینان نیست که تا الان خوب نشدن
باور نکردین که خوب نشدن
من باور میکنم که خوب میشن پس از ته قلب دعا میکنم که ایشون حالشون تا اولین جمعه ماه مبارک خوب میشن

به امید خبر خوب از شما امیدامیدامید دوست خوبم
یاعلی
82059
نام: ساناز
شهر: کابل
تاریخ: 8/3/2011 9:34:34 PM
کاربر مهمان
  خدايا خداي مهربانم لطفا كمكم كن به انچه ميخواهم برسم مرا كمك كن بتوانم امدم خوب مفيدي در جامه باشم مراكمك كن كه احساس بيهوده گي نكنم خدايا از تو سپاس گذارم
82058
نام: باران
شهر: آسمان
تاریخ: 8/3/2011 8:11:36 PM
کاربر مهمان
  سلام.

دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگ‌ها بحث مى‌کرد.

معلم گفت: از نظر فیزیکى غیرممکن است که نهنگ بتواند یک آدم را ببلعد، زیرا با وجود این که پستاندار عظیم‌الجثه‌اى است، امّا حلق بسیار کوچکى دارد.

دختر کوچک پرسید: پس چه طور حضرت یونس به وسیله یک نهنگ بلعیده شد؟

معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمى‌تواند آدم را ببلعد. این از نظر فیزیکى غیرممکن است.

دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت یونس مى‌پرسم.

معلم گفت: اگر حضرت یونس به جهنم رفته بود چى؟

دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسید.

التماس دعای فراوان.
امام زمان وتوی دعاهامون فراموش نکنیم.
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم.
82057
نام: بی قرار کربلای 5
شهر: نهر جاسم
تاریخ: 8/3/2011 7:43:25 PM
کاربر مهمان
  به مناسبت 13 مرداد ماه شهادت حاج علیرضا موحد
دانش(1362)فرمانده لشگر 10 سیدالشهدا(ع)

از زبان شهید:
بعد از پرت شدن از صخره ها،بالاخره به یه تخت سنگ گیر کردم و همینجور که طاقباز افتاده بودم،عراقیا چند تا نارنجک پرت کردن طرفم ومنفجر شد ولی چون سزگیجه داشتم چیزی نفهمیدم.یهو یه چیزی خورد به شونم.برگشتم دیدم نارنجکه...من دیدم اگه این الان منفجربشه دیگه چیزی از حاجیت باقی نمیذاره.دست انداختم زیرشو تا اومدم پرتاب کنم،یهو تو دستم منفجر شد و دستم از مچ قطع شد و برای اینکه بچه ها نفهمن و روحیشونو از دست ندن،دستمو کردم تو جیبم


بچه مسلمونا حاج علیرضا خیلی غریبه البته بین زمینیا.ایندفه که بهشت زهرا رفتین حتما به آرامگاه با صفاش قطعه 24-ردیف 73-شماره 20 یه سر بزنید.من روسیاهم دعا کنید.یادتون نره
شادی روح آسمونیش صلوات
تو ای شهید که نامت خلاصه ی پاکیست
چقدر پیراهن خاکی تو افلاکیست
چقدر قمقمه ی خالیت ادب دارد
هنوز نام ابالفضل به زیر لب دارد...
82056
نام: امیدوار به رحمت خدا
شهر: همدان
تاریخ: 8/3/2011 7:37:40 PM
کاربر مهمان
  بسم رب العباس
سلام
دلم گرفته روز بروز بهتر متوجه میشم یه نامرد چه بلاهایی تو این مدت به سرم آورد.
خدایا کمکم کن خداجونم توکلم فقط به توست واقعاخدا جز تو کسی رو ندارم من برای اینکه خیر بودن این بنده خدا رو بدونیم تو یک سال ۳ تا گوسفند در خیریه حضرت رقیه هدیه کردیم آخریش نیمه شعبان بود که دقیقا فردای اون روز نامرد روی واقعیش رو نشون داد و کارمون در عرض ۲ هفته تموم شد یعنی خدا خیلی کمک کرد عنایت حضرت بود چون خود آقا اون موقع که با هم رفتیم جمکران تاشاید تغییری تو رویه اون نامرد ایجاد بشه (البته که نشد و تو جمکران حرفهایی زد که فقط میتونم بگم اونجا آب شدم چند سال از عمرم کم شد...)دید، آقا دید عذابی که با اون و حرفاش می کشیدم خدایا...الحمدلله...
خدا رو شکر یه جا هست که بتونم حرف دلم رو اونجا بزنم تو خونه که نباید بروی خودم بیارم چون پدر و مادرم هم ناراحت میشن.
خدایا خودت خیرش کن یا الله
ممنون از اقای حسن از شهر دل برای من و تموم آدمهایی که نامردی از نوع بدش رو دیدن دعا کنید
اهالی حرف دل واقعا از ته دل دعام کنید التماس التماس التماس دعا
از مجنون الحسین خبری نیست خواهشا بیایید تا از مطالب قشنگتون استفاده کنیم
اقای شهاب لطفا برای منم جزءقرانی کنار بزارید.
اللهم عجل لولیک الفرج
و استغفرالله ربی و اتوب الیه
82055
نام: فاطمه
شهر: اصفهان
تاریخ: 8/3/2011 7:11:22 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه روزه داران سلام به همه ی آن هایی که به یاد امام حسین روزه داری می کنند ای کاش همه ما می تونستیم به تمام آدم ها بگیم یک امامی داریم که حتی حاضریم به یاد او روزه داری کنیم به همه آن هایی که ماوعقاید مقدس مارا مورد بازیچه قرار می دهنداما ما تا آخرش می ایستیم ونمی زاریم خون شهدا در راه اسلام پایمان شود
82054
نام: محمدی
شهر: شهرزیبایی ها
تاریخ: 8/3/2011 6:51:15 PM
کاربر مهمان
  دوستان معنویم سلام
و یک دنیا اظهار شکر به جهت دوباره بازگشتم به این صفحه ی نورانی

جناب شهاب :

هر جزئی که ممکنه و باقی مونده برا بنده ثبت بفرمایید
سپاسگزار

خیلی دلم گرفته " تقریبا مطمئن بودم که آقا امام حسین(ع) منو برا زیارتشون می طلبه " اما زهی تاسف.............. دعا کنید که سخت به دعای شما خوبان محتاجم تا انشاالله خداوند به دعای شما خوبان این زیارتو نصیبم کنه
امیدامیدامیدگرامی :
دعا می کنم تا به لطف خداوند هر چه زودتر برادر تون شفای عاجل بیابند

غصه ی عزیز :

فرزند با تولدش برای پدر و مادرش و حتی دیگرانخیر و شادی و وسعت رزق به همراه دارد
اینرا بنا بر تجربه ی مادرانه ی خودم برایت گفتم . من هم بیستو چهار سال پیش که لزدواج کردم همینطور بنابر جریانات و حوادثی دستم بسیار خالی و تنگ شد که باتولد دخترم نمی دانید چقدر تحول ایجاد شدو رو زبه روز همسرم توانست پله های ترقی و پیشرفت را طی کند و حالا باوجود مشکلات ریزو درشت زندگی اصلا تصمیم ندارم در مقابلشان کم بیاورم از زیر بار مسئولیتها شانه خالی کنم . شما که قطا خانم تحصیلکرده و دانایی هستید چرا از یاس و ناامیدو ............ حرف می زنید . منتظر حرفها و خبرهای زیبا و شاد از طرف شما هستم
دوستان چه کسی از زهرا خانم از مشهد الرضا و خانم ایمان عزیز خبر دارد ؟ انسیه ی عزیز " خروش گرامی " آقاشهاب " امیدامیدامید خسته " یاس سفید مهربان خوشحالم که شما هنوز هستیدو این محفل را ترک نکرده اید
از همه ی شما خوبان روزگار التماس دعا دارم " خصوصا برای اینکه زیارت کربلا قسمتم شه

دعامی کنم مهربانی تو را
دعایم تو کن تا اجابت سرا
82053
نام: سکوت
شهر: انتظار
تاریخ: 8/3/2011 6:29:20 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه ی اهل دلیهای عزیز امیدوارم که همیشه سالم و پایدار به ایمان حق تعالی باشیم
آقا شهاب از این که بهم اجازه دادی در این مسیر نورانی همقدم شما عزیزان باشم سپاسگذارم خیلی خوشحالم چنین سعادتی نسیبم شد امیدوارم حاجات دل همه ی عزیزان قبول درگاه حق تعالی واقع بشه
خروش جان خوشحالم که دوباره پیام شما رو میبینم
التماس دعا
<<ابتدا <قبلی 8212 8211 8210 8209 8208 8207 8206 8205 8204 8203 8202 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved