اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 81672 |
نام:
صفیر سیمرغ
شهر:
طلوع آخر
تاریخ:
7/25/2011 1:07:13 PM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان خوبم به وبلاگم سر بزنین....خوشحال میشم
toloueakhar.blogfa.com
|
|
| 81671 |
نام:
آدم خاکی
شهر:
ایران
تاریخ:
7/25/2011 12:55:29 PM
کاربر مهمان
|
کسی که میخواهد حرفش را تصدیق کند میگوید به مکه ای که رفتم راست میگم مگه قسم خوردن گناه نداره؟
|
|
| 81670 |
نام:
LoverGod14LoversAnd
شهر:
...عشق...
تاریخ:
7/25/2011 12:31:06 PM
کاربر مهمان
|
اعوذ بالله من شر نفسی و الشیطان الرجیم...
بسم الله النور...
السلام علیکم...
چون بنای بنده نیست که شخص خاصی رو مخاطب قرار بدم حتی اگر کسی بنده رو مخاطب قرار بده بصورت کلی عرض میکنم:
خب به نتایج خوبی رسیدیم...همه قبول داریم که دل حرم خداست...و در حرم خدا هم غیر او راه نداره...
مشکلی نیست به هر صورت با خدا صحبت کردن مکان مقدسی هم میطلبه اینجا هم مقدسه...بنده هم به این مسئله اذعان دارم...منتهای امر همه حرف بنده اینه که انسان شاید نیت درستی داشته باشه ولی عملش متفاوت از نیت درستش بشه...این خطاست این مشکله...باید مراقب بود...اگر کسی میاد حرفی میزنه نباید جبهه گرفت...معصوم(ص) میفرمایند:من به کسی که عیوب مرا به من هدیه بده علاقه دارم و خوشحال میشم...معصوم(ص) کسی که عصمت داره و بری از هرگونه گناه و معصیت و مکروه و غیره هستش...خب ایشان دارن به ما درس میدن...به در میگن دیوار بشنو...ما نباید بزاریم دنیا شکارمون کنه...گاهی ناخواسته گاهی خواسته...ایمان افراد هم در یک سطح نیست...
حضرت امام خامنه ای(روحی له الفداء) میفرمایند:نباید افراد رو بخاطر اینکه ایمانشون ضعیف هستش و در سطح شما نیست(منظورم شخص بنده نیست) شماتت کنید...بلکه باید دست اون هارو گرفت هدایتشون کرد...یه وقتی هستش انسان از روی ندونستن مطلبی کاری میکنه...بنده همیشه و هرجایی این مطلبو میگم که یک عده از حجاج اهل ترکیه که اهل تسنن هم بودن سه سال پیش مکه که میرن همینطوری میگن بریم بعثه حضرت آقا اونجا با ایرانی ها گفتگو کنیم...بعد کمی گفتگو یکی از روحانیون میپرسه در مورد غدیرخم چی میدونید...اونها اصلاً اسم غدیرخم رو نشنیده بودن...و وقتی شنیدن چنین مسئله ای پیش اومده تموم وقت خودشونو گذاشتن که در موردش مطلب بدونن بنده بعداً که سوال کردم شنیدم شیعه شدن...این مسئله وجود داره...
همه مسئله بنده و یک عده ای از بزرگواران همون رعایت شئونات و حدود الهی هستش...میخوایم التماس دعا بگیم لازم نیست واقعاً لزومی نداره که شخص خاصی رو مخاطب قرار بدیم...اگر الزامی داره بفرمائید...یا اصلاً چه نیازی داره که صمیمیتی ایجاد بشه بین یوزرها و افرادی که مطلب قرار میدن...منظورم اون صمیمت بین نامحرمها هستش...قبلا هم در جواب گفتم بعضی میگن از کجا معلوم شخص نامحرم باشه...خب شما که لااقل از جنس خودت باخبر هستی...مطلب بعدی میمونه جنس مخاطب یا فرد مقابل تو که اگر نمیدونی دلیل بر راحت بودن و صمیمیت نمیشه بلکه شرع و فقه میگن که باید احتیاط کرد...یعنی باید بگی احتیاط میکنم که شخص مقابل یک زمانی نامحرم نباشه...این رو هرکسی رعایت کنه مورد غضب حضرت حجت(عج) قرار نمیگیره...همه ما از یک خانواده در یک سطح ایمانی نیستیم...شاید شما بالاتر از بنده باشید شاید بالعکس...همه ما در یک شرایط هم نیستیم...ولی چیزی که بین همه ما مشترک هستش یک فطرت لاتغیر خداجو حق طلب هستش همین وحدت بخش هستش حتی اگر هزاران شرایط متفاوت هم باشه باز هم همین نقطه مشترک همه اینها رو میتونه از بین ببره...حالا که ما اصلاً به یک دین هستیم و یک مذهب ان شاء الله...اگر لایق باشیم...البته...ان شاء الله...
اینها باعث میشه که دیگه کمتر اختلافی بین ما باشه...ما دیگه روی رنگ و این چیزا که بحث نداریم...روی مثلاً برای مثال عرض میکنم اینکه از چه تیم فوتبالی خوشمون میاد...این مهم نیست...مهم همین مسایلی هستش که باید بهش اعتناء کرد...
ما باید مراقب باشیم با اعمالمون باعث رنجش خاطر حضرت بقیة الله الاعظم نشیم...این باید برای ما مهم باشه...
|
|
| 81669 |
نام:
سمانه
شهر:
شازند
تاریخ:
7/25/2011 11:44:36 AM
کاربر مهمان
|
دوستای حرف دل سلام حدود سه هفته نبودم ببخشید تو این سه هفته خیلی اتفاقات افتادکه منواززندگی کردن ناامیدکردبعدازدست دادن عشقم یه خواستگاربرام اومدهمه گفتن خوبه ماهم جواب مثبت دادیم وحلقه نامزدی کردیم دستمون روزبعدازنامزدی چهره واقعی خودشونو نشون دادن حرفهایی زدن که یعنی همه چیز تموم خلاصه بهتون بگم داغونم کردن راهت بدون درنظرگرفتن رفتن آبروی من درفامیل وهمسایه نامزدی رو بهم زدن خیلی دلم پره توروخدا دعام کنید حسابی ریختم بهم آخه چرامن نمیتونم مثل بقیه یه زندگی راحت روشروع کنم خسته ام ازاین دنیادعام کنید.
|
|
| 81668 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
7/25/2011 11:44:28 AM
کاربر مهمان
|
*********حکایاتی از سید رضا بهاالدینی ره*****
ضبطِ مخفیانه
یکی از شاگردان ایشان نقل می کند:
روزی در خدمت آقا بودیم، طلبه ای ضبط صوت را تنظیم کرد و رفت نزدیک آقا نشست که فرمایشات آقا را ضبط کند.
چون آقا اجازه نمی داد کسی فرموده هایشان را ضبط کند. آن طلبه خواست مخفیانه این کار را بکند. سؤالاتی از آقا کرد و ایشان جواب داد و به همان نحوی که ضبط صوت روشن بود از منزل خارج شدیم. در خارج منزل نیز مذاکراتی شد که ضبط می شد، نوار را آن آقای طلبه برگرداند که صحبتهای پیر روشن ضمیرمان را از اول بشنویم، ولی با کمال تعجب دیدیم یک کلمه از حرفهای ایشان ضبط نشده و به حرفهای خودمان که رسید دیدیم ضبط شده است.
خیلی تعجب کردیم. و از این شگفت انگیزتر که روز بعد با همان طلبه خدمت ایشان رسیدیم. به آقا عرض کرد: اجازه بفرمایید فرمایشات شما را ضبط کنم. آقا با نگاهی که به او کرد فرمود:
اگر به دردت می خورد همان دیروز ضبط می شد! »
رنگ از چهره آن طلبه پرید و رفت و دیگر منزل آقا او را ندیدیم.
********************************
در استکان من به کسی چای ندهید
باز همان شاگرد ایشان نقل می کند:
من هر وقت خدمت آقا می رسیدم، اداره مجلس ایشان را از جهت چای دادن به افراد بعهده داشتم. ایشان استکان کوچکی داشت که قدری نبات در او می ریختیم و معمولاً نباتها ته استکان می ماند.
هر وقت آقا چای می خورد استکان ایشان را برای خوردن چای می ریختم که ته استکان آقا را به عنوان تیمن و تبرک بخورم. روزی فردی در مجلس بود که او را نمی شناختم.
آهسته بغل گوش من گفت وقتی آقا چای میل کردند، همان استکان را برای من چای بریز. گفتم: بسیار خوب. وقتی آقا چای میل کرد استکان را برداشتم به جانب سماور می رفتم که چای برای آن شخصی که درخواست داشت بریزم. وسط اطاق بودم که آقا صدا زد فلانی برای کسی در استکان من چای نزیزی ها. من و آن شخص بهتمان زد؛ چون آقا در جریان نبود و به حساب ظاهر خبری در این باره به او نرسیده بود، چرا آقا نهی فرمود، نمی دانم ( المؤمن ینظر بنور الله )
************************************۸
در پناه حق
|
|
| 81667 |
نام:
بي دل
شهر:
زير آسمان كوير...
تاریخ:
7/25/2011 11:44:23 AM
کاربر مهمان
|
«خدايا!
اكنون كه پنجره اي براي تماشا و حنجره اي براي صدا زدن فرشتگان ندارم
تنها
اميدم به توست
پس بي آنكه نامم را بپرسي و دفتر هاي ديروزم را ورق بزني...
دوستم داشته باش»
خداياااا! كاري كن دل قرار بگيرد...
دوستان حرف دلي- محتاجم- دعام كنيد
|
|
| 81666 |
نام:
سیده آمنه
شهر:
آنکارا
تاریخ:
7/25/2011 11:26:41 AM
کاربر مهمان
|
نکات اخلاقی از علامه طباطبایی مفسر بزرگ قرآن
1-هر روز صبح كه از خواب بيدار مي شويد قصد جدي كنيد كه: هر عملي كه پيش آيد رضاي خدا عز اسمه را مراعات خواهم كرد. آن وقت در هر كاري كه مي خواهيد انجام دهيد نفع آخرت را منظور خواهيد داشت و همين حال را تا شب وقت خواب ادامه خواهيد داد.
2-وقت خواب چهار - پنج دقيقه اي در كارهايي كه روز انجام داده ايد فكر كرده و يكي يكي از نظر خواهيد گذرانيد هر كدام مطابق رضاي خدا انجام يافته شكر بكنيد و هر كدام، تخلف شده استغفار بكنيد و اين رويه را هر روز ادامه دهيد. اين روش اگر چه سخت و در ذائقه نفس تلخ مي باشد ولي كليد نجات و رستگاري است .
3- هر شب، پيش از خواب اگر توانستيد سور مسبحات يعني: سوره حديد، حشر، صف، جمعه و تغابن را بخوانيد و اگر نتوانستيد تنها سوره حشر را بخوانيد.
- اگر يك كاه برداري در همه عالم(هستي) اثر مي گذارد! (پس گناه كردن چه اثري بر هستي مي گذارد؟)
ما بزرگ ترين و مهم ترين كاري كه در عالم داريم و هيچ كاري از اطوار و شئون زندگي ما مهمتر از آن نيست اين است كه خودمان را درست بسازيم.
- درس اخلاق، گفتني نيست عمل است.
-گاهي يك عصبانيت، بيست سال انسان را به عقب مي اندازد. عناوين دنيوي اگر وفا و دوام داشته باشند تا لب گورند و نوعاً هم بي وفا هستند بعد از آن مائيم و ابد ما.
- تخم سعادت مراقبت است. مراقبت يعني كشيك نفس كشيدن. يعني حريم دل را پاسباني كردن.
يعني سر را از تصرفات شيطاني حفظ داشتن. پاسبان حرم دل بودن. اين تخم سعادت را بايد در مزرعه دل كاشت و بعد به اعمال صالحه و آداب و دستورات قرآني اين نهال سعادت را پروراند.
|
|
| 81665 |
نام:
مرد مسلمان
شهر:
تقوی
تاریخ:
7/25/2011 11:15:23 AM
کاربر مهمان
|
..............نتایج ازمون استخدامی امد محسن سریع رفت برای دیدن نتیجه .....یک دفعه با لبختدی گفت خدا را شکر راضی ام به رضای تو بهش گفتم اقا شیرینی گفت برای چی گفت برای قبول شدنت ........گفت من پذیرفته نشدم ..........گفتم//؟؟؟؟؟ چرا عکس العملت اینجوری بود ..........گفت من راضی هستم به رضای خدا .....
|
|
| 81664 |
نام:
علیرضا
شهر:
آشنای غریب
تاریخ:
7/25/2011 11:01:42 AM
کاربر مهمان
|
سلام بچه هههههههههههههههههههههههههههها خوبید الحمدلله
ما رو هم دعا میکنید یا نه
ما را به دعا کاش فراموش نسازند
رندان سحر خیز که صاحب نفسانند
شیطان صلاحی قویتر از ناامیدی نداره . پس به هیچ وجه ناامید نشیدا . یا راهی برای جبران گذشته و حرکت به سمت کمال پیدا میکنم و اگر پیدا نشد راهی میسازیم
یابن الالحسن اغثنی ------- یاعلی مدد
|
|
| 81663 |
نام:
گل رز
شهر:
اردبیل
تاریخ:
7/25/2011 10:22:29 AM
کاربر مهمان
|
سلام
تا امتحانم خیلی کم مونده امتحانم ۵ شنبه ساعت دو و سی دقیقه بعد از ظهر خیلی استرس دارم دیگه تا پایان امتحانم نیستم فقط میخوام ازتون خواهش کنم اگه لیاقت داشتم برام دعا کنید خیلی دعا کنید نمیدونید الان چه حالی دارم ولی من تا جایی که تونستم خوندم نه خیلی زیاد چون با شرکت جور در نمیومد بقیه اش رو هم سپردم بخدا خودش ایشاله دستم رو بگیره و به حرمت و احترام حضرت زهرا قسمش میدم همه بچه ها کنکوری قبول شن منم بین اونا علی یارتون
تو دعاهاتون فراموشم نکنید برای سلامتی آقاامام زمان صلوات
|
|
