اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 81202 |
نام:
بی قرار کربلای 5
شهر:
نهرجاسم
تاریخ:
7/6/2011 12:36:33 AM
کاربر مهمان
|
چفیه یعنی آب بابا نان عشق
دست بابا رفته در دوران عشق
دست بابا رفته است پیش خدا
رفته پیش عاشقان کربلا
رفته پیش دست عباس علی
رفته شربت گیرد از یاس علی
شربت یاس علی غوغا کند
رمز قفل غصه ها را وا کند
هر که نوشد شربتی از یاس عشق
می شود لبریز از احساس عشق
دست بابا رفته تا عالی شود
رفته تا عیار و مثقالی شود
رفته جامی گیرد از دست علی
تا شود دلداده و مست علی
رفته کوس بیعت مولا زند
کوس یا مولا و یا زهرازند
|
|
| 81201 |
نام:
مسیحا
شهر:
مسیح
تاریخ:
7/6/2011 12:10:54 AM
کاربر مهمان
|
چنان دق کرده احساسم میان شعر تنهایی
که حتی گریه های بی امانم گریه میخواهد
یاحسین جان... آقا...
|
|
| 81200 |
نام:
بی قرار کربلای 5
شهر:
نهرجاسم
تاریخ:
7/5/2011 10:18:50 PM
کاربر مهمان
|
یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربنا بحق اخی الحسین بظهورالحجه
حاج حسین نمی دونم چرا هروقت نام عباس رو می شنوم دلم هواتو می کنه،
خیلی هم بی راه نرفتم آخه تو علمدار کربلای خمینی هستی. تو همون کسی هستی که تو عملیات خیبر تو طلائیه همون جایی که شهید میثمی گفت هر کی اون شب تو طلائیه موند اگه تو کربلا هم بود می موند،دست راستتو دادی و شدی علمدار.حاجی،فرمانده،خورشید شلمچه،علمدار خیلی محتاج دعاتم،با اون دست علمدارت دستمو بگیر.
|
|
| 81199 |
نام:
مجتبي
شهر:
...
تاریخ:
7/5/2011 8:58:39 PM
کاربر مهمان
|
هوالغفار
گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن
در بیابان بلا تصویر یک سقا کشید
سلام
امروز خيلي خوشحالم.
تولد امام حسين(ع)رو به همه تبريك ميگم و همين طور تولد آقام ابوالفضل(ع).
گل رز خوشحالم كه مشكلتون حل شد.
بازم براتون دعا ميكنم.
ايشالا كه هم شما هم بقيه بچه ها حاجت روا بشيد.
منم ششم امتحان.
التماس دعا
|
|
| 81198 |
نام:
شهاب
شهر:
امید به رحمت خدا
تاریخ:
7/5/2011 6:13:22 PM
کاربر مهمان
|
.:: یَا رَحـــمَانُ وَ یَا رَحیـــمُ وَ یَا سَتَّـــارَالعُیُوبِ ::.
روزي شيخ ابوالحـــسن خرقـــانی نماز مي خواند.
آوازی شنيد که: * ای ابوالحـــسن، خواهی که آنچه از تو می دانم با خلق بگويم تا سنگسارت کنند؟ *
شيخ گفت: بار خدايـــا! خواهی آنچه را که از * رحمـــت * تو می‌دانم و از * بخشـــایش * تو می‌بينم با خلق بگويم تا ديگر هيچ کس سجـــده‌ات نکند؟!
آواز آمد: * نه از تو ؛ نه از من. *
*تذكره الاوليـــاءِ عطّـــار نيشابوری
|
|
| 81197 |
نام:
گل رز
شهر:
اردبیل
تاریخ:
7/5/2011 6:11:49 PM
کاربر مهمان
|
با سلام خدمت تموم حرف دلیهای عزیز بخصوص عشق خواهران:
دو راهی دست شماست که حل کنید از خدا کمک بخوایید و با عقل و توکل به خدا یه راه رو انتخاب کنید همونطور که میدونیم خدا به انسان قدرت انتخاب و اختیار داده پس با توکل به خدای یگانه یه راه رو انتخاب کنید منم براتون دعا میکنم موفق باشید
|
|
| 81196 |
نام:
علی
شهر:
ایران
تاریخ:
7/5/2011 4:41:00 PM
کاربر مهمان
|
از این وبلاگ دیدن کنید یا لینک بزنید وبلاگی در مورد شهدا میباشد. التماس دعا. یا علی
http://shahedjavedan.persianblog.ir
http://shahedjavedan.persianblog.ir
http://shahedjavedan.persianblog.ir
http://shahedjavedan.persianblog.ir
http://shahedjavedan.persianblog.ir
http://shahedjavedan.persianblog.ir
http://shahedjavedan.persianblog.ir
http://shahedjavedan.persianblog.ir
http://shahedjavedan.persianblog.ir
http://shahedjavedan.persianblog.ir
|
|
| 81195 |
نام:
بی قرار کربلای 5
شهر:
نهرجاسم
تاریخ:
7/5/2011 3:45:36 PM
کاربر مهمان
|
من و باد صبا مستیم دو سرگردان بی حاصل
من از افسون چشمت مست او از بوی گیسویت
یاحسین..........
|
|
| 81194 |
نام:
عشق خواهران
شهر:
اردبیل
تاریخ:
7/5/2011 3:41:27 PM
کاربر مهمان
|
سلام به تموم حرف دلیهای عزیز
خواهرانم مخصوصا خواهرم گل رز من یکی که صد در صد دعات می کنم من خودم بین دو راهی ماندم شما هم دعا کنید کار من حل بشه این روزها دعاها بیشتر از همه است ما هم شاید قسمت مان را گرفتیم
|
|
| 81193 |
نام:
فاطمه
شهر:
سمنان
تاریخ:
7/5/2011 3:34:13 PM
کاربر مهمان
|
خسته شدم از بس به خدا رو کردم واون بهم بی اعتنایی کرده مگه من بندش نیستم پس چرا راضی میشه اشکای منو ببینه من ادمی بودم که اصلا نماز نمی خوندم ولی حالا نماز می خونم اون موقع ها اگه خدا حاجتمو برآورده نمی کرد می گفتم حتما چون نماز نمی خونم خدا تحویلم نمی گیره اما امروز فهمیدم مشکل اینه که من اصلا برا خدا مهم نیستم امروز بدترین روز زندگیم بود چون فهمیدم تا حالا خیال میکردم تنها نیستم وخدا رو دارم ولی امروز فهمیدم دیگه اونم کنارم نیست امروز همه امیدم ناامید شد امروز فهمیدم دعا کردنم دیگه فایده ای نداره خدا خیلی وقته بی خیال من شده تو رو خدا یکی کمکم کنه من مشکلم درسیه از خدا می خوام تو درسا کمکم کنه ولی تو اوج امید ناامید میشم.................
|
|
