اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
80862 |
نام:
مجتبي
شهر:
...
تاریخ:
6/19/2011 6:42:08 PM
کاربر مهمان
|
سلام
اين روزا آسمون زندگيم نيمه ابري شده.
يه روز خيلي خوب آفتابي يه روزم از زمين و آسمون برام بد مياد.
نميدونم چيكار كردم،چه گناهي كردم كه ...
من كه توبه كردم،ديگه هم گناهي نكردم،مطمئنم.
نكنه خدا باهام قهر كرده؟
نه فكر نكنم.
مگه نميگن درياي رحمت خدا بيكرانه؟
خودمم موندم.
خداكنه باهام قهر نكرده باشه.
وگرنه...
نمي خوام به اينجاش حتي فكر كنم.
خدايا مگه من چي ازت خواستم؟
يعني دعاهامو قبول كردي؟
شايد قبول نكردي؟
يعني اينقد گناه دارم؟
شايدم قبول كردي و بايد صبر كنم ولي خودت بهتر بنده تو ميشناسي،ميدوني خيلي كم طاقتم.
خدايا به حق اميرالمومنين بچه هاي حرف دلي روبه هرچي ميخوان برسون.
خدايا خيلي دوست دارم.
|
|
80861 |
نام:
مجنون الحسين
شهر:
غرب دجله
تاریخ:
6/19/2011 6:14:45 PM
کاربر مهمان
|
به نام حي سبحان
الهي! از من بگير هر آنچه تو را از من ميگيرد.
سخني با سيد مرتضي آويني
حرم تو دو سنگ بیش ندارد. یکی افقی، یکی عمودی! یکی مثل برف سفید و دیگری مثل شب تاریک!
انگشتانت را پوشاندهای، عکسی را میگویم که بارگاهت به آن مینازد. انگشتانت را برای هرکسی نرقصاندهای. خوش دارم که جنسِ خوب را میشناسی. مثل خدایت زرنگ شدهای. او اما صاحب این انگشتان را انتخاب کرد. دلش را برده بودی خب. وقتی صدایت را شنیدم. من هم عاشق شدم. سراغت را گرفتم. مادرم گفت: پایش را مین برد. در دل گفتم: خدا برد. گفت: نفسش بند آمده بود. به سختی حرف میزد. در دل گفتم: میخواست با این صدایش این قدر برای خدا ناز نکند ... همین است؛ عالم، عالم دلبری است. مگر جز برای این به دنیا آمدهای؟! خوش آمدهای! آمدی و دلت برده شد. آمدی و بردی.
کنار دوست شهیدت آرمیدهای. کنار تو من. یکی مثل برف سفید و دیگری مثل شب تاریک!
بارگاهت؛ آه که بارگاهت چه راحت بار ملاقات میدهد عاشقان راهت را، و چه زیبا به نیمکتی آراسته شده برای لحظهای آسودن کنار قلبهای آسوده شما. قلب آسودهای که هنوز نتوانسته خستگی شب و روز به هم آمیختهات را درآورد. شب و روزی که میز کارت خسته شد و تو اما هنوز کار میکشیدی. دست بردار نبودی که. بدون وضو سر دستگاه نمينشستی. خوابت میبرد. میرفتی وضو می گرفتی و میآمدی. خدایت بیامرزدت، چرا اینقدر کار میکنی؟ فکر میکنی ابر قدرتها با چند تا کار بدون ابزار تو زمینگیر میشوند؟ این را یک نفر پرسیده بودن و تو در یکی از صوتهایت که سعی میکنم به لحن تو روی کاغذ نقاشیاش کنم، گفتی: قدرت نه در بازوان نیرومند که در جای دیگری رقم خواهد خورد و قدرت آن ایمان بسیجیهاست. کاری ندارم به نتیجه رسید یا نه، من با این جمله تو نیرو گرفتم و به دستهای نحیف و قوی خود نگاه کردم. گفتم چند کلامی باید از تو بنویسم. چه کنم جوهر دریاها بسندهات نیست. سخت بیشمار شدهای! سخت زیاد شدهای. کم نمیآوری، هر چه دلت را میبرند، تو هم شیوه دلبری پی میگیری! راه افتادهای. و جز به راه افتادن کسی به جایی نمیرسد. باید رفت! خوش رفتهای!
ادامه دارد ....
|
|
80860 |
نام:
صاعقه
شهر:
دل
تاریخ:
6/19/2011 6:02:34 PM
کاربر مهمان
|
بسم رب المهدی
فَصَبرا عَلى دُنيا تَمُرُّ بِلوائِها كَلَيلَةٍ بِأَحلامِها تَنسَلِخُ؛
در برابر دنيايى كه گرفتارى آن، مانند خواب هاى پريشان شب مى گذرد شكيبا باش.
بحارالأنوار، ج40، ص348، ح29
التماس دعا...یامهدی*
|
|
80859 |
نام:
خاک
شهر:
ایثار
تاریخ:
6/19/2011 5:46:27 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه ی دوستای بسیار عزیز اهل دل
امیدوارم که تو این روزا نهایت بهره رو برده باشید
از اعتکاف بر میگردم
اولین بارم بود ولی اگه خدا بخواد دیگه ترکش نمی کنم
یه دنیای دیگه بود!
بار ها و بارها همتون رو دعا کردم
شاید بیشتر از خودم!!!
التماس دعا
یا علی
|
|
80858 |
نام:
صاعقه
شهر:
دل
تاریخ:
6/19/2011 5:45:00 PM
کاربر مهمان
|
بسم رب المهدی
میگویند:به امید ظهورش صلوات.
کاش این جمعه بگویند:به تبریک ظهورش صلوات....
التماس دعا
یامهدی*
|
|
80857 |
نام:
nassim
شهر:
tanhaie
تاریخ:
6/19/2011 5:13:53 PM
کاربر مهمان
|
man ashegham sheghe kasi ke unam asheghame ta be emruz mishe 9 sal ke ma ba hamim.un moghe ha kheili bache budam aslan maniye eshgho nemidunestam.alan 21 salame alan maniye eshgho mifahmam ma kheili hamdigaro mikhaim vali khunevadeye man mokhalef shodan.akhe man daram darusazi mikhunam un diplomas migan be dardet nemikhore akhe man hame chi be darso tahsilate.nemidunam bayad che kar konam..vasam doa konid o age ham mitunid komakam konid.
|
|
80856 |
نام:
سارا
شهر:
لارستان
تاریخ:
6/19/2011 5:10:35 PM
کاربر مهمان
|
سلام
امروز خيلي دلم گرفته آخه يه اتفاقي واسم افتاده نمي دونم چيكار كنم تو دوراهي قرار گرفتم نميدونم جواب چي بدم هم دوستش دارم هم اينكه خانوادم قبول نمي كنن خيلي داغونم از همه مي خوام كه واسم دعا كنن شايد خدا راه حلي بهم نشون داد كه بتونم تصميم بگيرم يا اگه كسي راه حلي داره بهم بگم التماس دعا
|
|
80855 |
نام:
آیینه
شهر:
خیلی دور خیلی نزدیک
تاریخ:
6/19/2011 2:01:38 PM
کاربر مهمان
|
در برخي روايات، آمده است كه گنهكاران نمي توانند زيبارويي و فقر و بدبختي را بهانه ی گناه كنند تا از كيفر رهايي يابند.
امام صادق (ع) در اين باره می فرمايد:
روز قيامت ، زنِ زيبايي را كه به سبب زيبايي در دام گناه افتاده است، براي حساب مي آ و رند و او به زيبايي خود عذر مي آورد و مي گويد : پرورد گا ر ا! مرا زيبا آفريدي و همين موجب گمراهي ا م گرديد . به او مي گويند : مريم از تو زيباتر بود و عفت خود را حفظ نمود . نيز مرد زيبايي را مي آورند كه مرتكب گناه شده است . او نيز به جمال خود عذر مي جويد؛ ولي به او پاسخ مي دهند، يوسف از تو زيباتر بود ولي گناه نكرد . هم چنين كسي كه به سبب گرفتار يهاي زندگي و مصيبت هاي فراوان دچار لغزش شده است، به بيچارگي و بدبختي خود عذر مي آورد، ولي به او پاسخ مي دهند، ايوب گرفتاري هاي بيشتري داشت، ولي به گناه آلوده نگشت بنابر اين تمام انسا نها عادلانه مورد حساب رسي قرار مي گير ند و هيچ گونه عذري مورد پذيرش نخواهد بو د.
|
|
80854 |
نام:
بنده ی خدا
شهر:
جزیره ی مجنون
تاریخ:
6/19/2011 1:25:48 PM
کاربر مهمان
|
ادامه مطلب ...
بهم گفت :برادر! شما خائيند !
تو قضاياي رسيدگي به اين بچه هاي مجروح خيانت كردي .
تو به عنوان فردي كه امين من توي تشكيلات اين بيمارستان بودي ، امانتي را كه به تو داده بودم ، رعايت نكردي ، ديگه به تو چی بگم ؟
تو مي دوني اون بسيجي مجروح را مادرش با چه اميدي و آرزویی بزرگ كرده و مثل یه امانت به دست من و تو سپرده ؟
بعد هم شروع كرد مثل ابر بهاری ، هاي هاي گريه كردن .
من هم به تبع ايشان زار زار گريه كردم .
گفت : نه ، برادر جان ، اين جوري فايده نداره .
اگر بخواهي اين جوري ادامه بدهي ، كلاهت پس معركه اس .
بيا خوب فكرهاتو بكن . اگر نميتوني ، خيلي رك و پوست کنده بگو ،
بگو که عرضه نداري اين كار را انجام بدي . به درك ، ول كن بذار كس ديگري اون کار رو انجام بده .
خلاصه با وجود اينكه باهام برخورد تندي داشت ، هرچه به وجدانم رجوع كردم ، ديدم جاي گلايه نيست .چون من مسئوول بودم و بايد به كار آن بچه بسيجي مجروح رسيدگي مي كردم ،
و الا خودم هم ميدونستم كه احمد قلبي داشت به صافي و صفاي شبنمي كه روي گلبرگ آلاله هاي بهاري مريوان مي نشيند . و فقط زماني با كسي تندي مي كرد كه از او خطائي سر زده باشد ، خصوصاً نسبت به بچه هاي بسيجي خیلی حساس بود.
کجایند سبک بالان عاشق ؟
یا علی مددی
|
|
80853 |
نام:
مجنون الحسين
شهر:
غرب دجله
تاریخ:
6/19/2011 1:08:22 PM
کاربر مهمان
|
آنچنان در خود فرو شکستهام که بیم آوار شدن دارم؛ به تکیهگاهِ خداوندیات سخت محتاجم.
سه روز در هوای معنویّت نفس کشیدهام؛ نخواه تا مشامم از بوی حسرت پُر شود.
آمادهام که بازگردم به هیاهوی اطراف؛ امّا این بار با هزار خورشید فروزان در تنم.
يا علي مددي
انا مجنونالحسين يا ثارالله
|
|