شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
8052
نام: رامین
شهر: عشق
تاریخ: 5/14/2005 10:24:13 AM
کاربر مهمان
  هنر قبل ازاین که دو بال به انسان بدهد پاهای او راقطع می کند.

((چاپلین))
8051
نام: نننننن
شهر: کککککک
تاریخ: 5/14/2005 10:21:07 AM
کاربر مهمان
  آقای حلاج؟
جواب منم بده لطفا

8050
نام: حلاج
شهر: تهران
تاریخ: 5/14/2005 10:17:39 AM
کاربر مهمان
  بنام خدا
برای پیام شماره(۸۰۵۰)
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
سلام بزرگوار ..میبخشید یه کم حرفام طولانیه ..از دوستان هم عذر تقصیر دارم ...و اما :
====
شکسته بسته ها
========
..در فراسوی فکرم ..اونجا که سیمرغ هنوز افسانه نیست و ققنوس زاد وولد میکنه و با ترکیب خاکستر نقشی از حیات میکشه ...گاهی اینجوی فکرم بازی میکنه و مثل بچه ای که تازه توپ زدن رو یاد گرفته باشه بخودش شهامت میده تا بخواد قلم رو توی دستاش اسیر کنه و با شکنجه وادارش کنه تا چیزایی بگه یا بنویسه که خودش روزگاری طی طریق کرده ..!درد کشیده و چشیده !یه وقتایی فکر خیلی تلاش میکنه تا بتونه مثل بزگترها یه حرفایی رو بزنه و یه چیزایی رو دسته وبسته کنه و بخورد خلق الله بده بلکه بگه آهای ملت منم هستم ..!!درست مثه یه ماشین مدل پایین که خیلی دوست داره بهش بگن تو آخرین سیستمی ...
راستی من وتو چقدر فکرمون رو بهش خوراک تزریق کردیم تا وقتی گنده حرف میزنه بهمون نگن که بگذر به تو این حرفا نمیاد ..!
بعدش هم یه جوری وانمود کنیم که انگار آخر کلاسیم ..و ته همه حرفا و نقلها ماییم !!چیه ..؟که بهمون بگن تو آخرشی !!!خنده داره نه ..یه روزی یه جایی توی این دنیای بی در وپیکر یه حرفایی زده میشه که معلوم نیست خریدارش کیه ..حرفایی که نمیدونم خدا خوشش بیاد یا نه ...آخرش هم به اسم خدا تموم کنیم ....
یه وقت چشم باز کنیم ومثل اون ضرب المثل هرچه شیر دوشیده بود با یه لگد پامالش کنیم ..
حیفه که آدما برا چیزی تلاش کنن که نتیجه اش بعکس بشه ...! یه بنده خدایی میگفت آدم نهال گردو میکاره با هزار ویک بد بختی و با چه مشقتی تلاش میکنه که این نهال بالنده بشه ...که چه ...که نتیجه بده ..که ثمر بده که ..گردو بده ...و آخرش گردو بچینند ..اگه بناست که گردو بکاریم آخرش آلو برداشت کنیم که هیچی دنیا وارونه میشد ...!برا همین میگفت مواظب باشیم برا دلخوشی دیگران تو دنیا آخرت خودمونو ارزون نفروشیم ...!اگه حاج جبار تو حجره اش بوی طلا به دماغش خورده و هرشب خواب حورالعین میبینه برا اینه که منو تو نتونستیم خوب اسلام رو بشناسونیم ....نیومدیم مفهوم عشق رو با دیده عاشقی خوب جا بندازیم ...فقط یاد گرفتیم به عالم وآدم ایراد بگیریم ...و برا هر چیزی یه جوابی بدیم انگار وکیل و وصی تمام اتفاقات منو تواییم ...!! انگار باید همه چیز رو ما حل بکنیم ..در واقع یادمون رفت که با با هر کی باید کار خودشو بکنه ..هر کی و هر چیز سر جای خودش ..
اگه باید دور شد از همه صداقتها ..پس چرا صدق ..صادق ..صداقت ..خلق شد ...در آفرینش اشکالی هست ..؟
یعنی شک کنیم در توحید ذاتی ..توحید اثباتی ..و دچار شرک خفی و جلی بشیم ...سبحان الله ..!!
پس مفهوم صدق چیه .....صادق کیه ...و مگه نه اینکه باید معیار خودشون باشن و با اینا وصل شد به صادق لایتناهی ..که گرچه اگه بخوایم همین صفات رو هم بکار ببریم ذات اقدس حق رو محدود کردیم ..و باز سبحان الله ..!! پس از صفات ثبوتی و سلبی میگذریم چون کشش من اینقدر نیست ...وگرچه گفت :
تا که از جانب معشوق نباشد کششی ......کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد ...
آیا باید مفهوم انتزاعی رو دید .. یا عینی رو ...؟ بگذریم ...
اگه یه آدمایی تونستن سرشونو بالا بگیرن و خودشو نو یه جوری جلوه دادن که من فکر کنم اونا وصلند .. خوب این اشکال از منه ...چون نرفتم یاد بگیرم و خودمو برسونم به حدی که یه
8049
نام: نننننن
شهر: کککککک
تاریخ: 5/14/2005 9:59:14 AM
کاربر مهمان
  سلام به همه
و خسته نباشید مخصوصا به مسئولین سایت
داخل سایت یه نرم افزار معرفی شده نرم افزار فقهی شیعه
ولی اسم این نرم افزار رو نگفتین
من می خواستم اگه ممکن باشه قیمت این نرم افزار رو بدونم
و اینکه آیا کتب اصول کافی و بحار الانوار رو هم شامل می شه یا خیر
پیشا پیش از پاسختون ممنونم
التماس دعا
8048
نام: حلاج
شهر: تهران
تاریخ: 5/14/2005 9:38:07 AM
کاربر مهمان
  جناب ناشناس ...سلام بزرگوار ...
نظر لطفتونه ..که نگاهی به نوشته های حقیر دارید ..اینا برا دله ..چون اینجا برا گفتنه دلتنگیهاست ..
مستدام باشیدو پاینده و همیشه سبز در پناه حضرت حق
یا حق
==============
قسمت دوم

...روزگار کینه پرور عشق را از یاد برد
باز چون سابق کلاه عاشقان را باد برد

سالکان را پای پر تاول ز رفتن خسته شد
دست پر اعجاز مردان طریقت بسته شد

سازهاس سنتی آهنگ دلسردی زدند
ناکسان بر طبلهای ناجوانمردی زدند

تا هوای صاف را بال و پر کرکس گرفت
آسمان از سینه ها خورشید خود را پس گرفت

رنگ ولگرد سیاهی ها به جان ها خیمه زد
روح شب در جای جای آسمانها خیمه زد

صبح را لا جرعه کابوس سیاهی سر کشید
شد سیه مست و برای آسمان خنجر کشید

این زمان شلاق بر باور حکومت می کند
در بلاد شیعه خاکستر حکومت می کند

تیغ و آتش را دگر آن حدت موعود نیست
در بساط شعله آهی به غیر لز دود نیست

رود در رود و سیاهی در سیاهی حلقه زن
گرد دلها حلقه هایی از سیاهی حلقه زن

اعتبار دستها و سینه در مرخصی
چهره ها لوح ریا، آیینه ها در مرخصی

از زمین خنده خار اخم بیرون می زند
خنده انگار از شکاف زخم بیرون می زند


طعم تلخی دایر است و قندها تعطیل محض
جز بندرت دفتر لبخندها تعطیل محض

خنده های گاه گاه انگار ره گم کرده اند
یا که هق هق ها تقید در تبسم کرده اند

منقرض گشته است نسل خنده های راستین
فصل، فصل بارش اشک است و شط راستین

آنچه این نسل مصیبت دیده را ارزانی است
پوزخند آشکار و گریه پنهانی است

گر چه غیر از لحظه ای در چهره ها پاینده نیست
پوزخند است این شکاف بی تناسب خنده نیست

مثل یک بیماری مرموز در باغ و چمن
خنده های از ته دل ریشه کن شد، ریشه کن

الغرض با ماله غم دست بنایی شگفت
ماهرانه حفره لبخندها را گل گرفت

***

اشکهای نسل ما اما حقیقی می چکند
از نگین چشمهای خون، عقیقی می چکند...

***
ما جرا این است مرداب تفرعن زنده شد
شاخه های ظاهرا خشکیده از بن زنده شد

آفتابی نامبارک نفس ها را زنده کرد
بار دیگر اژدهای خشک را جنبیده اند

قبطیان فتنه گر جا در بلندی کرده اند
ساحران با سامری ها گاو بندی کرده اند

***

من ز پا افتادگان گلخانه ها را دیده ام
بال ترکش خورده پروانه ها را دیده ام

انفجار لحظه ها، افتادن آوا، ز اوج
بر عصبهای رها پیچیدن شلاق موج

دیده ام بسیار مرگ غنچه های گیج را
از کمر افتادن آلاله افلیج را


در نخاع بادها ترکش فراوان دیده ام
گردش تابوت ها را در خیابان دیده ام

گردش تابوت های بی شکوه آهنین
پر ز تحقیر تفرعن، خالی از هر سرنشین

در خیابان جنون،در کوچه دلواپسی
کرده ام دیدار با کانون گرم بی کسی!

دیده ام در فصل نفرت در بهار برگ ریز
کوچ تدریجی دلها را به حال سینه خیز

سروها را دیده ام در فصل های مبتذل
خسته و سر در گریبان-با عصا زیر بغل-

تن به مرداب نهیب خستگی ها داده اند
تکیه بر دیواری از دل بستگی ها داده اند

...پیش چنگیز چپاول پشت ها خم کرده اند
گو شه ای از خوان یغما را فراهم کرده اند.....
========
برگرفته از کتاب گزیده اشعار دفاع مقدس

8047
نام: ناشناس
شهر: غریبستان
تاریخ: 5/14/2005 8:13:32 AM
کاربر مهمان
  سلام غریب - از شهر دور
**********************************************
دلتنگم و دیدار تو درمان من است
بی رنگ رخت زمانه زندان من است
**********************************************
به غربت همه دلهای غریب از خدا میخوام که دل تنگت رو از تنگی روزگار رها کنه
از صمیم قلبم از خدای مهربون
مهربونیش رو برات طلب میکنم
و صاحب همه دلهای غریب
آقای دلم امام رضا (ع) میخوام به حرمت همون لحظه که تموم درها به روی جوادش باز شد تموم درهای محبت و نوازش و دوست داشتن پدر و مادر عزیزت به روت باز بشه و هر چه زودتر وجود پر محبتشون رو در آغوش بگیری

راستی غریب عزیز
چرا غریب موندی
چرا جدایی و این همه درد غربت کشیدن

اگه خودت تقصیر داری

جون ناشناس پرواز کن و برگرد

یا علی
8046
نام: غریب
شهر: شهر دور
تاریخ: 5/14/2005 6:24:47 AM
کاربر مهمان
  سلام دلم تنگه برای مهربونیها ...برای نوازشکردنها...برای دوستاشتنیها...برای عشقهای پاک...برای پدرم ..برای مادرم....
8045
نام: معصو مه صادقی
شهر: گرگان
تاریخ: 5/14/2005 6:21:13 AM
کاربر مهمان
  مشاوره ژنتیک
8044
نام: علیرضا
شهر: یزد
تاریخ: 5/14/2005 6:11:31 AM
کاربر مهمان
  باوجود تهاجم همه جانبه ومخصوصا فرهنگی وجود چنین سایت های واقعا ضروری میباشد من ازطرف خودم وتمام دوستانم در گروه فرهنگی شهید آوینی اشکذر از شما تشکر میکنم.
8043
نام: محمد
شهر: تهران
تاریخ: 5/14/2005 5:43:14 AM
کاربر مهمان
  خدا خیرتان دهد.
برای ساعتی هم که شده مارا بردید به سالهای جنگ و اخلاص و ...
خدا عاقبت همه را ختم بخیر کند.
انشاء الله
<<ابتدا <قبلی 811 810 809 808 807 806 805 804 803 802 801 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved