اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
80572 |
نام:
سلام
شهر:
نگران
تاریخ:
6/2/2011 9:57:43 AM
کاربر مهمان
|
سلام خاطراتی از امام خمینی برای حرف دلی ها
اگر ما یكی دو روز به خانه شان نمی رفتیم ، وقتی می آمدیم می گفتند : "كجاها بودید شما ؟ اصلا مرا می شناسید؟ " یعنی اینطور مراقب اوضاع بودند. من بچه خودم را ، فاطمه را ، بعضی اوقات می بردم . یك روز وارد شدم دیدم آقا توی حیاط قدم می زدند . تا سلام كردم گفت : " بچه ات كو ؟ " گفتم : " نیاورده ام ، اذیت می كند " . به حدی ایشان ناراحت شدند كه گفتند : " اگر این دفعه بدون فاطمه می خواهی بیای ، خودت هم نباید بیایی " . اینقدر روحشان ظریف بود . می گفتم : آقا شما چرا این قدر بچه ها را دوست دارید ؟ چون بچه های ما هستند دوستشان دارید ؟ می گفتند :
" نه ، من به حسینیه كه می روم اگر بچه باشد حواسم می رود دنبال بچه ها، اینقدر من دوست دارم بچه ها را . بعضی وقتها وقتی كه صحبت می كنم می بینم كه بچه ای گریه می كند یا بچه ای دارد دست تكان می دهد ، یا به من اشاره می كند ، حواسم می رود به بچه " (زهرا اشراقی- سروش- ش 476)
نسبت به بچه ها خیلی مهربان بودند
امام نسبت به بچه های كوچك به قدری مهربان و صبور هستند كه آدم حیرت می كند . از ناراحتی و بیماری فرزندانشان بسیار ناراحت می شدند و در مراجعه به دكتر عجله می كنند . از توجه زیادی كه به مریض پیدا می كنند ناراحتی شان را درك می كنم. (خدیجه ثقفی(همسر امام)- راه زینب- ش 38)
باید اینها را بخوانم و به مردم جواب بدهم
یادم می آید یكی از بچه های مرحوم اشراقی ، كه نوه امام بود ، یك روز به راهرو آمد و یك لنگه كفش برداشت و گفت می خواهد امام را بزند. من دنبالش دویدم تا لنگه كفش را بگیرم، ولی او در را باز كرد و به داخل اتاق رفت . تا رفتم اورا بگیرم امام دستشان را دراز كردند و به من فهماندند كه كاری نداشته باشم . بچه سه چهار بار با كفش به امام زد . بعد امام اورا بغل كردند و بوسیدند و گفتند :
" بابا جون اگرمن به شما می گویم كه به این كاغذها دست نزنی به این خاطر است كه اینها مال مردم است و من باید اینها را بخوانم و به مردم جواب بدهم و اگر پاره شوند پیش خدا مسئولم "
یعنی بدون آنكه حالت خاصی در چهره شان پیدا شود خیلی راحت با آن بچه برخورد كردند . بالاخره بچه لنگه كفش را همانجا گذاشت و از اتاق بیرون رفت ". (مرضیه حدیدچی - برداشت هایی از سیره امام خمینی - جلد اول)
خوشم آمد كه به چنين نمازي رفتي
آن زمان كه در مراسم نماز جمعه بمب گذاري كرده بودند من هم در نماز جمعه شركت داشتم. مادرم و بقيه فاميل در خانه آقا بودند. چون خبري از من نشده بود همه دلواپس و نگران بودند. وقتي وارد خانه شدم، ديدم مادرم با حالت اعتراض آميزي(چون از قبل هم شايع شده بود كه يا عراقي ها به نماز جمعه حمله مي كنند يا بمب مي گذارند) به من گفتند: "تو چرا رفتي، تو كه باردار بودي، به خاطر بچه ات هم كه شده نبايد مي رفتي " ولي آقا كه سر ناهار نشسته بودند با خنده اي به من گفتند: "سالمي؟ " من تشكر كردم و آقا آهسته در گوش من گفتند: "خيلي كار خوبي كردي كه رفتي. خيلي ازت خوشم آمد كه به چنين نمازي رفتي. "(زهرا اشراقي- ويژه نامه روزنامه اطلاعات- 14/03/69)
|
|
80571 |
نام:
عاصی
شهر:
قائمشهر
تاریخ:
6/2/2011 9:55:41 AM
کاربر مهمان
|
سلام دعاکنید عاقبت بخیربشیم عاقبت بخیری یعنی شهادت
|
|
80570 |
نام:
سلام
شهر:
نگران
تاریخ:
6/2/2011 9:13:17 AM
کاربر مهمان
|
سبوى دوست
عمرى گذشت و راه نبردم به كـوى دوست مجلس تمــــــــام گشت و نـــــديديــم روى دوست
گــــلشن معطّــــــــر است سراپا ز بوى يار گشتيم هــــركجــــــــــــــا، نشنيديــم بــوى دوست
هر جا كه مى روى، ز رخ يار، روشن است خفــــــــاش وار راه نبـــــــــــــرديـــم ســوى دوست
ميخوارگـــــــــــانِ دلشده ساغـر گرفتـه اند ما را نَـــــــمــى نصيب نشـــــد از سبـــــوى دوست
گوش مـــــــــــن و تــو، وصف رُخ يار نشنود ورنــــــــه جهــــــــان نـــــــدارد جــز گفتگوى دوست
با عـــــــــاقلان بگو كه: رُخ يار ظاهر است كاوش بس است اين همــــه، در جستجوى دوست
ســــــاقى ز دست يار به ما باده مى دهد بـــــــر گيـــــر مى، تـــــو نيز ز دستِ نكـــوى دوست(شعری از امام خمینی )
|
|
80569 |
نام:
محمدمهدی حبیبی کته تلخ
شهر:
مشهد
تاریخ:
6/2/2011 9:00:52 AM
کاربر مهمان
|
مژده ایدوست که رندی سر خم را بگشود
باده نوشان لب از این مائده تر باید کرد
|
|
80568 |
نام:
شهاب
شهر:
امید به رحمت خدا
تاریخ:
6/1/2011 10:50:38 PM
کاربر مهمان
|
.:: یاالله ::.
.* اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَا روُحَ الله * * * سلام بر توای روح خدا *.
* امام خمیــنی(ره) ، یک حقیقــت همــــیشه زنــده ی تاریــخ است.
مقام معظّم رهبری حضرت آیت الله حسینی خامنه ای(دامت برکاته)
* فرازی از وصیّت نامه ی سیاسی الهی حضرت امام خمینی(ره):
من با جرأت مدّعی هستم که ملّت ایران و توده ی میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملّت حجاز در عهد رسولالله ـ صلیالله علیه و آله ـ و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی ـ صلوات الله و سلامه علیهما ـ میباشند. آن حجاز که در عهد رسولالله ـ صلیالله علیه و آله ـ مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمیکردند و با بهانههایی به جبهه نمیرفتند، که خداوند تعالی در سورة توبه با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعدة عذاب داده است. و آنقدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل، در منبر به آنان نفرین فرمودند. و آن اهل عراق و کوفه که با امیرالمؤمنین آنقدر بدرفتاری کردند و از اطاعتش سر باز زدند که شکایات آن حضرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است. و آن مسلمانان عراق و کوفه که با سیدالشهدا ـ علیهالسّلام ـ آن شد که شدوآنانکه درشهادت دستْ آلوده نکردند، یا گریختند از معرکه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد. اما امروز میبینیم که ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبههها و مردم پشت جبههها، با کمال شوق و اشتیاق چه فداکاریها میکنند و چه حماسهها میآفرینند. و میبینیم که مردم محترم سراسر کشور چه کمکهای ارزنده میکنند. و میبینیم که بازماندگان شهدا و آسیب دیدگان جنگ و متعلّقان آنان با چهرههای حماسهآفرین و گفتار و کرداری مشتاقانه و اطمینان بخش با ما و شما روبهرو میشوند. و اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان. در صورتی که نه در محضر مبارک رسول اکرم ـ صلیالله علیه و آله و سلّم ـ هستند، و نه در محضر امام معصوم ـ صلوات الله علیه. و انگیزه ی آنان ایمان و اطمینان به غیب است. و این رمز موفقیت و پیروزی در ابعاد مختلف است. و اسلام باید افتخار کند که چنین فرزندانی تربیت نموده، و ما همه مفتخریم که در چنین عصری و در پیشگاه چنین ملّتی میباشیم.
* شادی روح شهدا و امام الشّهدا صلوات.
اَللّـــهُمَّ صَـــلِّ عَلَی مُحَمَّـــدٍ وَ آلِ مُحَمَّـــدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُـــم وَ فَرَجَنَا بِهِـــم.
|
|
80567 |
نام:
سمیرا
شهر:
تهران
تاریخ:
6/1/2011 10:30:06 PM
کاربر مهمان
|
دل که رنجد از کسی خرسند کردن مشکل است .شیشه بشکسته را ÷یوند زدن مشکل است .
تو را خدا برام دعا کنیید تا یه کار خوب پیدا کنم.
|
|
80566 |
نام:
یه دوست
شهر:
در نزدیکی شما
تاریخ:
6/1/2011 7:38:47 PM
کاربر مهمان
|
خانم کیاندخت از اصفهان خودتم خیلی مطمئن نباش که اون اقارو دوست داشته باشی ...اگر دقت بکنی میبینی که چه بسا این علاقه ای که ازش حرف میزنی وسوسه هایی باشه که توی دلت وارد شده.الکی که نیست که میگن رابطه هاتون رو با نامحرم به حداقل برسونید .من خطابم صددرصد به شما نیست ،بهتون بر نخوره ولی اگه یه مدت اصلا به ایشون فکر نکنید و فکرتون رو متمرکز به چیزای دیگه ای بکنید شاید به این نتیجه برسید که اشتباه فکر میکردید.این رو امتحان کنید.این رو میگم که اگه یه روزی متوجه شدید که اون اقا حتی توی زندگیشون یه لحظه هم به شما فکر نمی کردند ضربه ی روحی نخورید.همه چیز رو به خدا واگذار کنید و از اون بخواید اون کسی رو که با اون خوشبخت میشین رو سر راهتون قرار بده چون فقط اونه که میدونه ما با کی میتونیم خوشبخت باشیم
|
|
80565 |
نام:
باران
شهر:
آسمان
تاریخ:
6/1/2011 6:24:26 PM
کاربر مهمان
|
باران باش و ببار نگو کاسه های خالی از آن کیست
التماس دعا
امام زمان و توی دعاهاتون فراموش نکنین
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
|
|
80564 |
نام:
کیاندخت
شهر:
اصفهان
تاریخ:
6/1/2011 5:02:55 PM
کاربر مهمان
|
به پسری علاقه دارم نمیدانم او در واقع مرا دوست دارد یا نه
|
|
80563 |
نام:
رانده شده
شهر:
چه اهمیتی داره.....ناکجاخرابه
تاریخ:
6/1/2011 4:44:13 PM
کاربر مهمان
|
بسم رب المهدی...
دلم تنگه خییییلی واسم دعا کنین . نمیتونم توضیح بدم فقط اگر معشوق رو دیدین بهش بگین دل واسه بوییدن یه لحظه عطر محمدیش لک زده.دلم واسش لک زده بهش بگید من دارم از دوریش میمیرم.
یا مهدی ادرکنی....
|
|