اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 80092 |
نام:
حميد.آ
شهر:
كوهدشت
تاریخ:
5/2/2011 10:40:19 PM
کاربر مهمان
|
آسمان بار امانت نتوانست كشيد/قرعه كار به من ديوانه زدند
|
|
| 80091 |
نام:
داس
شهر:
رشت
تاریخ:
5/2/2011 8:52:00 PM
کاربر مهمان
|
چرا اینجا مدیر نداره؟برنامه نداره؟یه جوریه؟
یه کم شئونات اسلامی رعایت بشه حد ومرزها مشخص بشه بد نیست.
|
|
| 80090 |
نام:
شهره
شهر:
تنهایی
تاریخ:
5/2/2011 8:19:32 PM
کاربر مهمان
|
سلام عاشقان حرف دل.
فکر کردند من آدم نیستم:
پنچ دقیقه قبل از اینکه برم یک نفر اومد کنارم نشست و گفت: آقا یه خاطره برات تعریف کنم؟
گفتم: بفرمائید!
عکسی به من نشون داد، یه پسر نوزده، بیست ساله ای بود، گفت: اسمش
عبدالمطلب اکبریه، این بنده خدا زمان جنگ مکانیک بود، در ضمن ناشنوا هم بود.
یک پسر عموش هم به نام غلامرضا اکبری شهید شده، غلامرضا که شهید شد،
عبدالمطلب سر قبرش نشست، بعد با زبون کرولالی خودش، با ما حرف می زد ، ما
هم گفتیم : چی می گی بابا؟! محلش نذاشتیم، هرچی سروصدا کرد هیچ کس
محلش نذاشت.
دید ما نمی فهمیم، بغل دست قبر این شهید با انگشتش یه دونه چارچوب قبر
کشید...
روش نوشت: شهید عبدالمطلب اکبری، بعد به ما نگاه کرد گفت: نگاه کنید!...
خندید، ما هم خندیدیم. گفتیم شوخیش گرفته، دید همه ما داریم می خندیم،
طفلک هیچی نگفت؛ سرش رو انداخت پائین یه نگاهی به سنگ قبر کرد با
دست پاکش کرد، سرش رو پائین انداخت و آروم رفت...
فرداش هم رفت جبهه. 10 روز بعد جنازه اش رو آوردند دقیقاً توی همین جایی
که با انگشت کشیده بود خاکش کردند.
وصیت نامه اش خیلی کوتاه بود، اینجوری نوشته بود:
« بسم ا... الرحمن الرحیم ، یک عمر هرچی گفتم به من می خندیدند ، یک عمر
هرچی میخواستم به مردم محبت کنم ، فکر کردند من آدم نیستم ، مسخره ام
کردند ، یک عمر هرچی جدی گفتم ، شوخی گرفتند ، یک عمر کسی رو
نداشتم باهاش حرف بزنم ، خیلی تنها بودم.
اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام حرف می زدم ، و آقا بهم
گفت: تو شهید می شی . جای قبرم رو هم بهم نشون داد ، این رو هم
گفتم اما باور نکردید! »
به نقل از: حجت الاسلام انجوی نژاد
التماس دعا یا فتاح.
|
|
| 80089 |
نام:
شهره
شهر:
تنهایی
تاریخ:
5/2/2011 8:05:53 PM
کاربر مهمان
|
سلام اهل دلی ها.
این روزها باید زلال شوم!
این روزها باید صبور شوم!
این روزها باید آرام شوم!
این روزها باید لایق شوم!
لایق میهمانی! لایق مهربانی! لایق لیاقت...
باید لیاقت عیدی را داشته باشم...
باید بروم...
این روزها باید در کوره راه عقل و احساس، بیم و امید ... به راه درست بروم...
در دوراهی های فراوان زندگی باید چشم عقلم باز باشد تا به بیراهه های فریبنده احساس های دنیایی وارد نشوم....
اگر رفتم پس باید پای اراده ام آنقدر استوار باشد، عاقل باشد که جرأت برگشت را به دلم ـ به دلی که باید روشن بماند ـ بدهد ...
این روزها با ذکر یک " اللهم صل علی محمدو آل محمدو عجل فرجهم " تمام ستون های دلم می لرزد...
این روزها با " ارحم من رأس ماله الرجاء و سلاحه البکاء " اسمان چشمانم ابری می شوند ابری که سیلی خانمان بر انداز به راه می اندازد، خانمان ناامیدی را، خانمان غروررا، خانمان ...
به یاد خودم که پای اراده ام در گِل تعلقات دنیا مانده، می افتم که حتی گاهی این سرمایه راه هم ندارم...
چه غبطه ها باید خورد به حال کسانی که دارایی معنویتشان در سرزمین بی انتهای خیالم هم نمی گنجد....
این روزها تمام چشم امید دلم به کرامت بی منتهای امام مهربانیست که همسایه اش هستم، امید دلم به حق همسایگی کسی ست که همیشه شامل حال من شده ...
کسی که از حق همسایگی فقط لطف آقا را می داند...
کاش بتوانم حق همسایگیش را ادا کنم...
واقعا چطور من کمترین و فقیر می توانم حق همسایگی کسی چون او را بپردازم؟!
رضا یعنی راضی به خواست و اراده خدا!
خدایا آیا می رسم به روزی که توکل کننده واقعی باشم؟!
روزی آنقدر کوله بارم زلال خواهد شد که بفهمم خدا مرا دوست دارد؟!
یا فتاح. التماس دعا
|
|
| 80088 |
نام:
نرگس
شهر:
آرزو
تاریخ:
5/2/2011 6:40:27 PM
کاربر مهمان
|
آرزو میکنم پر پرواز تو پر پر نشود ارزوی تو نمیدانم چیست؟ شاید اکنون که دگر یاد دلم کردی گم آرزوی تو پرپر شدن من باشد
|
|
| 80087 |
نام:
یاس
شهر:
کبود
تاریخ:
5/2/2011 6:02:55 PM
کاربر مهمان
|
دوستان قدر خودتون بدونیید من یک مدت نماز شبم ترک نمیشد الان نمازهای یومیه ام سر وقت نمیخونم.نمیدونم چرا شاید به این علت که نسبت به منکر سکوت میکنم .............سید التماس دعا ....
|
|
| 80086 |
نام:
غم
شهر:
تنها اسیر غربت
تاریخ:
5/2/2011 5:47:07 PM
کاربر مهمان
|
کجایند مردان بی ادعا
سلام به همه ی حرف دلا سلام به بی خاصیت البته من این اسم رو قبول ندارم چون خدا هیچ موجودی رو بیخاصیت نیافریده پس بهتره به خلقت خودت پی ببری مطمئن باش تا خودت رو نشناسی نمیتونی وجودت رو به دیگری بفهمونی پس اول از خودت از درونت شروع کن بعد بیا برا شهدا کاری کنیم راهشون رو ادامه بدیم مطمئن باش شهدا با این مسیر موافقت میکنند وکمک میکنن که تو بتونی یکی از راهیانشون باشی پس اول از این اسم دوری کن ممنون خواهرت محتاج دعاست فراموشش نکن ممنونم
|
|
| 80085 |
نام:
شهر:
تاریخ:
5/2/2011 5:24:33 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه ی حرف دلای شهید آوینی
سلام به بیخاصیت اولا که هیچ موجود خدا بی خاصیت نیست دوما تو که یاد شهدا هستی دلت پیش اوناست خیلیا هستن که معنی شهید رو نمیدونن نمیدون برا چی شهید شدن پس امیدوار باش و بدون دل شهدا را شاد میکنی با فکرت پس تلاش کن مطمئن باش به هدفت میرسی ممنون میشم اگر اسمت رو تغییر بدی آخه شاید شهدا با اسمت مخالف باشن مواظب خودت باش
|
|
| 80084 |
نام:
باران
شهر:
دوست دارم کربلا باشه
تاریخ:
5/2/2011 5:06:10 PM
کاربر مهمان
|
السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)
سلام به همگی
از قدیمی ترها خبری نیست!بچه هایی که هنوز سر میزنن لطف کنن یه یاعلی بگن تا بقیه هم حضورشون رو احساس کنن و هم دلگرم بشن
تو این روزای عزیز همدیگه رو دعا کنیم
دعاکنیم دلامون دست نخورده بمونه برای خودش
یازهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا
|
|
| 80083 |
نام:
فاطمه
شهر:
تنهایی
تاریخ:
5/2/2011 2:43:27 PM
کاربر مهمان
|
سلام به مهدی فاطمه
آقا جان ببین همه از این زندگی خسته شدن:از دروغ،تهمت،غیبت،...
منم یکی از اونام،دوست دارم یکی از بنده های صالح باشم،خیلی دلم برات تنگ شده،میترسم از اینکه بگم بیا و منتظرت هستیم،میترسم از اینکه من جز همون کسایی باشم که به امام حسین گفتن بیا،ولی بعد یاریش نکردن،امام زمانم من برای فرجت دعا میکنم ولی برای اینکه جز یارانت بشم باید خود شما کمکم کنید...
وسلام به دوستای حرف دلی
برام دعا کنید جمعه امتحان حوزه دارم.
حرف دل
خدایا چیزی که این روزا ازش عذاب میکشم،اینه که چرا شهادت حضرت زهرا مادر امام زمان همه فراموش کردن؟؟؟!!!
خدایا ظهوره پسر فاطمه رو نزدیک بگردان.
آمین
|
|
