شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
7982
نام: علی
شهر: کربلا
تاریخ: 5/11/2005 1:20:10 AM
کاربر مهمان
  غریبی
7981
نام: عارف
شهر: حومه دل
تاریخ: 5/11/2005 1:00:39 AM
کاربر مهمان
  تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل
-یه بره با مادرش در حال قدم زدن در دشت بودند عقابی در آسمان ظاهر شده وتصمیم به شکار بره میگیرد ناگهان عقابی دیگر در آسمان پیداشده و دو عقاب بر سر شکاربره باهم درگیر میشوند مادربره به بره گفت به برادران بالدار ما در آسمان نگاه کن در این آسمان بزرگ سر جا با هم در گیر شدند پسرم برایشان دعا کن و بره کوچولو بانگاه پاک بچگانه خود رو به آسمان کردو گفت خدای خوب من برادران خوب منو آشتی بده
(این یه قصه زیبای فلسفی است)
(اگه نگاه مردم مانند نگاه این بره بود
دنیای ما چگونه بود )
نگاه تفسیری شما چیست؟
7980
نام: داود
شهر: اهواز
تاریخ: 5/11/2005 12:56:06 AM
کاربر مهمان
  نمی دونی چه احساس خاصی نسبت به شهید آوینی دارم هر وقت عکس های این شهید بزرگوار و می بینم یه بغض سنگینی گلومو می گیره نمی دونم چرا اینقدر این عزیز و دوست دارم.
7979
نام: جعفر
شهر: اردبیل
تاریخ: 5/10/2005 6:38:09 PM
کاربر مهمان
  نسبیت بین دین و خودمان از یاد نرود.
7978
نام: سید محمد
شهر: تهران
تاریخ: 5/10/2005 3:56:35 PM
کاربر مهمان
  من دعا می کنم. انشاء الله مقبول هم باشه. به حضرت عباس باب الحوائج متوسل بشید. جدا بخواهید و تعارف هم نکنید.
7977
نام: سروری
شهر: تهران
تاریخ: 5/10/2005 3:41:40 PM
کاربر مهمان
  برام دعا کنید.من هیچ کمکی نمی توانم برای مادرم و تنها برادرم کنم.برام دعا کنید انشاءالله خدا کمک کند.
7976
نام: سید محمد حسین
شهر: تهران
تاریخ: 5/10/2005 1:20:55 PM
کاربر مهمان
  سلام حبیب
خیلی سالاری بابا. ولی دیگه سنگین شعر نگو که من کم میارم باشه؟
با هم شهید می شیم.
7975
نام: گمشده
شهر: شیراز
تاریخ: 5/10/2005 11:04:50 AM
کاربر مهمان
  به نام باریتعالی

خسته ام خویش را شکسته ام

های های گریه را اقامه بسته ام
کاش یک ستاره می شدم
در شبی که کاروان سرود خواند
کاش یک شبی در حضور روشن ستاره ها ناپدید می شدم
کاش شهید می شدم

دلم دارد می میرد
آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد می سپارد جان...
++++++++++++++++
شهید آوینی!
.......شهید آوینی......
"منی گور .....منی باخ....بیر نظر...."
7974
نام: حبیب
شهر: زیر آسمون خدا
تاریخ: 5/10/2005 10:05:31 AM
کاربر مهمان
  من عاشق دیوانه / گشتم زخود آواره /
در شهر شدم شهره / زین پس من و ویرانه/
من با تو همی گویم / از عشق بلا خیزد /
هان ای دل دیوانه / هشیار شدی؟ یا نه؟
مولانا
برای دل سید نازنینم که خودش می دونه؛ خیلی چیزا رو و همون چیزایی رو که آخر نوشته هام براش میگذارم....
7973
نام: سجاد بازوند
شهر: پلدختر
تاریخ: 5/10/2005 8:40:35 AM
کاربر مهمان
  پلدختر دوستت دارم
<<ابتدا <قبلی 804 803 802 801 800 799 798 797 796 795 794 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved