اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
7952 |
نام:
سید محمد حسین
شهر:
تهران
تاریخ:
5/9/2005 10:50:32 AM
کاربر مهمان
|
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو بر دلم نشستی
|
|
7951 |
نام:
الهام
شهر:
آبادان
تاریخ:
5/9/2005 10:22:34 AM
کاربر مهمان
|
تسبیحات اربعه :
"سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر"،
یعنی پاک ومنزه است خداوند تعالی و ثنا مخصوص اوست و نیست خدایی سزاوار پرستش مگرخدای بی همتا. و بزرگتر است از اینکه او را وصف کنند.
|
|
7950 |
نام:
حلاج
شهر:
تهران
تاریخ:
5/9/2005 10:05:29 AM
کاربر مهمان
|
بنام خدا
....زمان چه زود می گذرد و زمین چه بی صدا بدور خویش می پیچد ...و من غرق دراوهام وخیالات خویش و رها و فارغ از او ضاع دگرگونی زمان ..خود را بدست زمان میسپارم تا تقدیر چگونه بودنم را رقم زند .... نه سر در وادی علم نهادم که جبر وریاضیات و شگفتیهای بی منتهای دانایی به او وصلم سازد ونه بر ایمان تکیه نهادم تا شکسته بال وپر به مقصد رساندم ...نه در گوشه ای خزیدم تا با عزلت نشینی بر نفس سرکش چنبره زنم و لگام بر آن نهم و نه فغان بر آوردم تا چون دیوانگان به جنون منتسب شوم ...نه خِرد ورزیدم و نه حکمت آموختم ...نه نیشتر به خویش زدم و نه لا اقل تیشه به ریشه جانم تا دریابم هدف از تشکیل این چند پوست وگوشت واستخوان چه بوده است ....به تقلید از کسانیکه دنیا را بازیچه دستان خود قرار دادند در نیامدم بلکه مطابعت آنانی را کردم که دنیا را چون اکسیژن برای زیستن خویش حیاتی دانستند ولا اقل اینگونه هم نبودم ..!!! چرا که فقط به تقلید ...قلم بدست گرفتم تا چند کلمه و جمله را پشت سرهم بچینم تا شاید بگونه ای خویش را ارضاء سازم ...بر چهره ام رنگ و جلای " فهمیدن " زدم تا تعریف وتمجیدم نمایند ..و بر هر بزم و هر مجلسی سری کشیدم و از هر دری سخن گفتم و با هر نوع شرایط خود را وقف دادم تا بلکه گفته شود از زمانه عقب نماندم ..چرا که دوره دوره ی تکنولوژیست !!!! زمانه زمانه ی سرعت است و اطلاعات ....واهیبتا از این تکنولوژی ....!و چه با "سرعت " بر اریکه روحم نشستند و روحم را تار ومار کردند و هر چه خواستند روحم را مثل گرگی که صیدش را پاره پاره میکند از هم گسیختند ...و چه در انتقال این "اطلاعات " بر روحم جاری ساختند تا زمان ِ هر گونه فکر کردن را از من بگیرند تا بلکه اینگونه سر در گم وحیران ناگزیر برآیم از تمییز بین خوبی وبدی ! چگونه خوب زیستن و تشخیص نیکی از پلیدی .... و برآیند این عمل را به تکنولوژی نام نهادند ...و اینگونه بر من خوراندند که در دنیای تکنولوژی می باید با "سرعت " " اطلاعات " را دریافت کرد ..بی هیچ پردازشی و اختیاری ...تا بلکه در دل ابتیاع اختیار به پذیرش یا عدم پذیرش تکنولوژی جبر به استثمار واستعمار معنایی دیگر یابد ...و من چه جاهلانه و چه کودکانه غرق در روءیای خویش ماندم که دیگران ِداناترِ استثمارگردر صددِ رشدو تعالی منند....و پنداشتم که هویتم را به یغما نمی برند ..روحم را که سرشار از حب ّ به محبوب است ویران نمی سازند ...و بر تارک جانم نمی تازند ..و باور داشتم که اگر خود را با دنیای جاهلانه اشان همسان سازم ایمانی راسخ تر خواهم یافت !!ولی افسوس ...افسوس و واغفلتا از سستی ایمان ..از کمی توشه و از کوتاهی فکر واندیشه ...افسوس که پنداشتم میتوانم به زعم خویش خود را با دنیای جدید همراه سازم بی آنکه تامل و تعقل کنم ..که روح من نه برای بمباران اطلاعات است ونه برای پذیرش مصنوعات بی محتوای مخلوق ....بلکه سرشت من منتهی به ذات لا یتناهی حق است و من ساخته وپرداخته اویم ...و می باید خویش را محو جمال دل آرای او سازم چراکه صانع از لطافت روحم وقار می خواهد وعزت و عظمت .....تلاش و کوشش برای رسیدن به او وخود را همسان او ساختن ..نه برای پاره پاره شدن روح بوسیله سرعت ..اطلاعات و تکنولوژی .. پس بیایید تلاش کنیم که روح را سرشار از عشق او سازیم و برای رسیدن به او از یکدیگر سبقت بگیریم ... به امید روزی که نفسهامان جز بیاد ربوبیشدرنیاید و گامها مان جز برای تقرب به وصالش حرکت نکند و قلبهامان جز به ذکر نامش به تپش در نیاید ....بامید آنروز ...یا ح
|
|
7949 |
نام:
س.م.ف
شهر:
س
تاریخ:
5/9/2005 9:46:53 AM
کاربر مهمان
|
یه دوست عزیز از شهر عشاق: سلام
حق با شماست . بهترین دوست خداست.
اما خدا ما رو از وقتیکه به دنیا اومدیم انتخاب نکرده
اون از زمانیکه ما نبودیم انتخابمون کرد
و اونوقت به خواست و اراده ی مبارکش حیات رو
در ما دمید و حق عاشق شدنش رو بهمون داد
و...
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
|
|
7948 |
نام:
یه دوست
شهر:
عشاق
تاریخ:
5/9/2005 8:39:31 AM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحیم
بهترین دوست کنون در بر توست
چشم بگشا و ببین از بر توست
همه ی دوستان خوب هر چقدر هم خوب باشند روزی ما را ترک میگویند تنها دوستی که برایت خواهد ماند خدا است .
اگر واقعا دنبال دوست خوب میگردی انتخابش کن .
او تو را از وقتی به دنیا آمدی انتخابت کرده ولی تو شک داری .شکت چیست؟
کنار گذارو برو
برو که بهترین دوست خداست
|
|
7947 |
نام:
باصفا
شهر:
کربلای دل
تاریخ:
5/9/2005 8:13:38 AM
کاربر مهمان
|
بهترین دوست آنست که تو را بگریاند
|
|
7946 |
نام:
حمید
شهر:
تهران
تاریخ:
5/9/2005 7:42:47 AM
کاربر مهمان
|
ان شاالله هرآنچه خیر است به آن دست یابی
|
|
7945 |
نام:
رضا
شهر:
تهران
تاریخ:
5/9/2005 6:36:57 AM
کاربر مهمان
|
سميه خانم - زابل
وقتي خودت دوست خوب بودي حتما دوست خوب پيدا ميكني .
|
|
7944 |
نام:
سمیه
شهر:
زابل
تاریخ:
5/9/2005 4:55:38 AM
کاربر مهمان
|
بهترین دوست را ازکجامیتوان جستجو کرد
|
|
7943 |
نام:
مرضیه
شهر:
رشت
تاریخ:
5/9/2005 4:29:09 AM
کاربر مهمان
|
تقدیم به عدالت موعود (( مهدی عج )) :
من از تمنای دل می آیم
من در میان بارش آسمانی فکر بوده ام
و تو را دیده ام
تو را پس از هر بارشی دیده ام که می آیی
آزاد می کنی
آباد می کنی
این کهنه قلب خسته را دلشاد می کنی
ای شعور شعر من
میدانی که همنفسم با آسمان و همقدمم با باد
و تنها تو می دانی
که سرازیر شد در من
تمام التهاب دیدن تو...
|
|