شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
79182
نام: مریم
شهر: پارسیان
تاریخ: 2/17/2011 7:00:48 PM
کاربر مهمان
  توی اسمون دنیا هر کسی ستاره داره /چرا وقتی نوبت ماست اسمون جایی نداره /واسه من تنهایی درده درد هیچکس و نداشتن /هر گل پزمرده ای رو تو کویر سینه کاشتن/دیگه باور کردم اینو که باید تنها بمونم /تادم لحظه ی مردن شعر تنهایی بخونم
79181
نام: سارا
شهر: گنبد
تاریخ: 2/17/2011 5:53:46 PM
کاربر مهمان
  با عرض سلام و خسته نباشید من حدود 3 ماه است که در جمعیت هلال احمر فعالیت می کنم و فروردین سال جدید به امید خدا وارد دانشگاه می شوم و من در اداره به عنوان روابط عمومی عکاس و فیلمبردار فعالیت می کنم و به عکاسی و فیلمبرداری علاقه دارم به نظر شما من می توانم به خاطر حرفه ام درسم را رها کنم ممنون از راهنماییتون
79180
نام: بی کس
شهر: ش
تاریخ: 2/17/2011 5:16:40 PM
کاربر مهمان
  دلم خیلی گرفته از این همه دروغ و تهمتها که خواهرو برادرام به من و همسرم می زنن چکار کنم خداااااااانمی دونم
79179
نام: مهتاب
شهر: دلیجان
تاریخ: 2/17/2011 4:37:13 PM
کاربر مهمان
  سلام.امروز اولین باریه که اینجارو می بینم تقریبا خوشم اومد دلم خیلی گرفته زندگی خیلی برام تکراری شده ازتون خواهش میکنم برام دعا کنید در ضمن به سحام خیلی تبریک میگم چون این روزا خیلیادنبال خوشبختین ولی پیداش نمی کنن
79178
نام: عاشق امام حسین
شهر: خراسان رضوی
تاریخ: 2/17/2011 4:21:31 PM
کاربر مهمان
  دوستان عزیز سلام من حرفهای دلتان راخواندم من اولین باری است که حرف دلم را برای شما مگم ولی امیدوارم که اخرین بار نباشدخیلی دلم گرفته التماس مخصوص از شما دارم
79177
نام: امید
شهر: البرز
تاریخ: 2/17/2011 4:17:54 PM
کاربر مهمان
  سلام اقای مدیر بازم مطلب من نگذاشتید تو صفحه
79176
نام: saham
شهر: shahreshoma
تاریخ: 2/17/2011 11:02:53 AM
کاربر مهمان
  سلام مجدد.احتمالا هر روز منو اینجا پیدا کنید.اخه تازه یه جای سالم برا حرف زدن پیدا کردم.
اینم اولین هدیه من به شما: اگر دیروز روز بدی بود،امروز روز بعدی است. یاعلی التماس دعا
79175
نام: گلی
شهر: بجنورد
تاریخ: 2/17/2011 10:11:05 AM
کاربر مهمان
  خیلی سخته اینکه کسی را دوست داشته باشی ولی شرایط طوری باشه که نتونی بیان کنی .و سخت تر از همه اینه که فکر کنی طرفت تو را بازیچه دست خودش گرفته .راستی واقعا چطوری به کسی که تمام زندگیت حساب می شه می تونی بگی دوسش داری.
79174
نام: saham
شهر: shahreshoma
تاریخ: 2/17/2011 9:55:48 AM
کاربر مهمان
  سلام.من اولین بار هستش از اینجا دیدن کردم.اگه خوشم بیاد همیشه سر میزنم. التماس دعا.
راستی من خیلی خوشبختم.خداروشکر
79173
نام: شیدا
شهر: شیراز
تاریخ: 2/17/2011 9:42:22 AM
کاربر مهمان
  خدایا می دانم هیچ صندوقچه ای نیست تا بتوانم رازهایم را توی آن بگذارم و درش را قفل کنم...چون تو همه ی قفل ها را باز می کنی ...
می دانم هیچ جایی نیست که بتوانم دفتر خاطراتم را آنجا پنهان کنم، چون تو تک تک کلمه های دفتر خاطراتم را می دانی ..
حتی اگر تمام پنجره ها را ببندم ، حتی اگر تمام پرده ها را بکشم ، تو باز هم مرا می بینی و می دانی نشسته ام و یا خوابیده ، می دانی کدام فکر روی کدام سلول ذهن من راه می رود...
تو هر شب خوابهای مرا تماشا می کنی ..آرزوهایم را می شمری و خیال هایم را اندازه می گیری...
تو می دانی امروز چند بار اشتباه کرده ام و چند بار شیطان از نزدیکی های قلبم گذشته است...تو می دانی فردا چه شکلی است و می دانی فردا چند نفر پا به این دنیا خواهند گذاشت ...
تو می دانی من چند شنبه خواهم مرد و می دانی آن روز هوا ابری است یا آفتابی ؟ تو سرنوشت تمام برگ ها را می دانی و مسیر حرکت تمام باد ها را ..
.و خبر داری که هرکدام از قاصدک ها چه خبری را با خود به کجا خواهند برد ؟ تو می دانی کدام دانه ی برنج را کدام مورچه کی از زمین خواهد برداشت...و می دانی تک تک دانه های انار در کدام لحظه ی پاییز خواهند رسید ...
تو می دانی هر کدام از قطره های باران بالاخره پای کدام ریشه خواهند رفت و می دانی کدام سیب را من خواهم خورد و کدام دانه گندم سهم سفره ی هفت سین ماست....
تو حساب اشک های مرا داری و می دانی تا حالا چند تا ستاره از چشمم چکیده است..تو می دانی در نوک هر پرنده چند تا آواز است و در قلب من چند تا آرزو ......
تو می دانی و تو بسیار می دانی ! خدایا می خواستم برایت نامه ای بنویسم ..اما یادم آمد که تو نامه ام را پیش از آنکه نوشته باشم خوانده ای ... پس منتظر می مانم تا جوابم را فرشته مرگ برایم بیاورد.....



<<ابتدا <قبلی 7924 7923 7922 7921 7920 7919 7918 7917 7916 7915 7914 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved