شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
79092
نام: نسیم
شهر: تهران
تاریخ: 2/12/2011 3:45:50 PM
کاربر مهمان
  یک مشکلی دارم درست نمی شه نمی دونم چرا شاید من خیلی بدم که خدا منو دوست نداره توروخدا برای من دعا کنید
79091
نام: نفیسه
شهر: تهرانم
تاریخ: 2/12/2011 3:44:07 PM
کاربر مهمان
  سلام به رسم ادب به رسم وفا
به مناسبت ازدواج بهترینم و عشق افلاطونیم

"انکحت" نور را و بهار را
"زوجت" سیب را و انار را

"متعت" خوشه خوشه رطب های تازه را
گیلاس های آتشی و آب دار را

هذا موکلی، غزلم دف گرفت و گفت:
پس تو گرفته ای به وکالت ستار را

یک جلد، آیه آیه قران، تو سوره ای
چشمت "قیامت" است، بخوان "انفطار" را

یک آئینه، هست به گردن من، دست تو
دستی که پاک میکند از آن غبار را

یک جفت شمعدان، نه عزیزم، دو چشم توست
که میدرد پرده شب های تار را

ده شرط ضمن عقد،نه صد...نه ...هزار
با بوسه مهر میکنم آن صدهزار را

«لیلی تویی که سهم من هم جنون شده»
«پس دور بریز شرایط دیوانه وار را»

یا امیرم علی یا هیچکس
79090
نام: صهبا
شهر: تهران
تاریخ: 2/12/2011 3:41:12 PM
کاربر مهمان
  سلام
امام حسن عسگری(ع)
چند چیز را زیاد یاد کنید یاد خدا یاد مرگ قرآن و صلوات بر پیامبر و خاندانش.
التماس دعا
79089
نام: ایمان
شهر: بیرجند
تاریخ: 2/12/2011 3:23:17 PM
کاربر مهمان
  پسرک

یک پسرک تنها
با ژاکتی بر تن
با یک دل پر غم
نشسته بود تنها
در گذر روزها
رو صندلی پارک
درست روبه روی من
در آن غروب غم بار پاییز
محیط خیلی آرام بود
جز صدای بچه ها
جز تسبیح پرندگان
جز نسیم پاییزی
دیگر،هیچ
غم پسرک مرا با خود همراه کرد
از چه هست که او اینقدر غمگین است؟
در این افکار بودم
که،ناگهان
صدای ترقه بچه های چپ
سکوت را با خود برد.
برخواستم وچند حرفی را نثارشان کردم.
چشمم به پسرک افتاد،
رنگ از رخسارش پریده بود
او خیلی ترسیده بود؟؟!
پسرک به خود می لرزید!!
دلم افتاد به شور
رفتم در کنار او
گفتم از چه ترسیده ای؟
پسرک باز می لرزید!!....
چشمانش سطحی از دریا شد.
از داخل کیفم شکلاتی به او دادم؟!!
باز پرسیدم
ازیک صدا این چنین ترسیدی؟
پسرک ازلای کتاب درسش چندعکسی رابه من داد
اولی خانه باغی بود زیبا
دومی ویرانه ای بیش نبود.
سومی عکس پدری بود که پسرش را درآغوش داشت.
چهارمین عکس پدری بود که تفنک بر دوش داشت.
حال فهمیدم از چه او غم زده است؟


آری
پسرک جنگ زده است
*********************
آن شب با خود فکر می کردم
گرچه دلش دریا بود
اما زخمهای دلش از نگاهش پیدا بود

سیمرغ
79088
نام: علی ص
شهر: تهران
تاریخ: 2/12/2011 3:14:55 PM
کاربر مهمان
  یادمان باشد از امروز جفایی نکنیم
گر که در خویش شکستیم صدایی نکنیم
خود بتازیم به هر درد که از دوست رسد
بهر بهبود ولی فکر دوایی نکنیم
جای پرداخت به خود بر دگران اندیشیم
شکوه از غیر خطاست خطایی نکنیم
یاور خویش بدانیم خدایاران را
جز به یاران خدا دوست وفایی نکنیم
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
طلب عشق زهر بی سرو پایی نکنیم
گر که دلتنگ از این فصل غریبانه شدیم
تا بهاران نرسیده است هوایی نکنیم
گله هرگز نبود شیوه ی دلسوختگان
با غم خویش بسازیم و شفایی نکنیم
یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم
وقت پرپر شدنش ساز و نوایی نکنیم
پر پروانه شکستن هنر انسان نیست
گر شکستیم زغفلت من و مایی نکنیم
و به هنگام نیایش سر سجاده ی عشق
جز برای دل محبوب دعایی نکنیم
مهربانی صفت بازار عشاق خداست
یادمان باشد از این کار ابایی نکنیم
یادمان باشد اگر حال خوشی دست بداد
جز برای فرج یار دعایی نکنیم

خاک پای همتونیم
79087
نام: javad hamedzadeh
شهر: thran
تاریخ: 2/12/2011 2:52:38 PM
کاربر مهمان
  نامه حسن جلالیان ( استاد طب آب درمانی ) خطاب به علمای محترم اهل سنت
بسم الله الرحمن الرحیم

حضرات آقایان علمای محترم اهل سنت

سلام علیکم

از محضرتان سوالی دارم لطفا پاسخ بفرمائید

بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم ، پیشوای حضرت فاطمه چه کسی بوده است ؟

این سوال از این جهت قابل طرح است که در صحیح مسلم احادیثی از پیامبر(ص) نقل شده است منجمله این حدیث که:

مَنْ خَلَعَ یَداً مِنّ طاعَةٍ لَقِیَ الله یَوْمَ الْقِیامَة ِ لا حُجَّةَ لَهُ وَ مَنْ ماتَ وَ لَیْسَ فِی عُنُقهٍ بَیْعَةٌ ماتَ مِیْتَةٌ جاهِلَّیِةً.

صحیح مسلم- کتاب الاماره – باب وجوب ملازمه جماعه المسلمین عند ظهور الفتن و فی کل حال…. حدیث ۱۸۵۱ص۵۳۲ چاپ مصر (مکتبه عبادالرحمن )

مضمون کلی این حدیث و احادیث مشابه دیگر این است که هرکس باید بیعت پیشوایی را بر گردن داشته باشد وگرنه مرگش بمانند مرگ جاهلیت است ..

و در بررسی صحیحین می بینیم که حضرت فاطمه سلام الله علیها بر ابوبکر غضب کرده و از او روی برگردانیده و هرگز با او سخن نگفته ا ست تا هنگام وفاتش .

ام المومنین عایشه می فرمایند:

…فَغَضََبتْ فاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و سلم)، فَهَجَرتْ اَبابَکر، فَلَمْ تَزَلْ مُهاجِرَتَهُ حَتَّی تُوُفَّیَتْ وَ عاشَت ْ بَعْدَ رسول الله (صلی الله علیه وسلم) ستة اَشْهُرٍ.

…. پس غضب کرد فاطمه دختر رسول خدا (ص) و روی برگردانید از ابابکر و این روی برگردانیدن ادامه داشت تا وفاتش و فاطمه شش ماه زندگی کرد بعد از رسول خدا (ص).

الف- صحیح بخاری– کتاب فرض الخمس – باب فرض الخمس – حدیث ۳۰۹۳ ص۶۵۲ – چاپ بیروت ( شرکه دارالارقم بن ابی الارقم )

ب- صحیح مسلم – کتاب الجهاد و السیر – باب قول النبی صلی الله علیه و سلم. لا نورث… حدیث ۱۷۵۹ – چاپ مصر (مکتبه عبادالرحمن ) ص ۴۹۸

ام المومنین عایشه در روایت دیگری نیز می فرماید :

….. فَهَجَرتْهُ فَلَمْ تُکَلَّمهُ حَتّی تُوُفَّیَتْ وَ عاشَتْ بَعْدَ الَّنبیِ (صلی الله علیه وسلم) سِتَّةَ اَشْهُرٍ فَلَمّا تُوُفَّیتْ،‌دَفَنَها زَوْجُها عَلیٌ لَیْلاً، وَ لَمْ یُوذِنْ بِها اَبابَکْرٍ وَ صَلی عَلَیْها ….

… فاطمه روی برگردانید از ابابکر و با اوسخن نگفت تا وفاتش و ۶ ماه بعد از پیامبر (ص) زندگی کرد و بعد از وفاتش همسرش علی او را شبانه دفن کرد و برای نماز و دفنش ، ابابکر را خبر نکرد….

الف- صحیح بخاری – کتاب المغازی – باب غزوه خیبر- حدیث ۴۲۴۰ و ۴۲۴۱ – ص ۸۸۴ – چاپ بیروت (شرکه دارالارقم بن ابی الارقم )

ب- صحیح مسلم- کتاب الجهاد و السیر – باب ۱۶
(باب قول النبی صلی الله علیه و سلم، لانورث ما ترکنا فهو صدقه) حدیث ۱۷۵۹ ص ۴۹۸ – چاپ مصر (مکتبه عبادالرحمن )

حضرات آقایان علمای اهل سنت

این روش و منش حضرت فاطمه سلام الله علیها با ابابکر از این جهت قابل تامل و دقت و توجه است که پیامبر اکرم صلوات الله علیه در باره این بانوی مکرم فرموده اند :

ان الله یغضب لغضبک یا فاطمه و یرضی لرضاک

ای فاطمه بدرستی که خدا غضب می کند به غضب تو وخشنود می شود به خشنودی تو

المستدرک علی الصحیحین ج ۳ ص۱۶۷ .حدیث ۴۷۳۰ ( و منابع دیگر مانند الصواعق المحرقه حافظ ابن حجر مکی ص ۱۰۵ و تهذیب التهذیب ج ۱۲ ص ۴۴۲ حافظ ابن حجر عسقلانی نیز وجود دارد )

و ملاحظه می فرمائید که این حدیث بطور کامل مطلق است و هیچ قیدی ندا
79086
نام: بر باد رفته
شهر: طوفان
تاریخ: 2/12/2011 2:41:09 PM
کاربر مهمان
  اگر ممکنه لینک وبلاگ منو نشون بدید
khoda-va-man.blogfa.com
79085
نام: \parisa
شهر: manchester
تاریخ: 2/12/2011 2:29:04 PM
کاربر مهمان
  delam tang shode baraye hese komake adamha be ham delam tang shode baraye eshgho mohabate adamha be ham delam tang shode baraye adamhaye ba marefat delam tang shode baraye adamhaye ba sedaghat ps koja hastan? ch shodan on adam ha????
79084
نام: سپیده نظری
شهر: تهران
تاریخ: 2/12/2011 1:12:52 PM
کاربر مهمان
  برصورت احساسم زخمی ابدی باقی است
ازسایش دستان
این مردم سیمانی
79083
نام: سيد احسان جواهري
شهر: تهران
تاریخ: 2/12/2011 12:02:54 PM
کاربر مهمان
  سلام مجدد امروز منو پذيرا باشيد...
......................
چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی تنومندی رسید.
از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان گردباد سختی در گرفت،
خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه ای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد.
دید نزدیك است كه بیفتد و دست و پایش بشكند.
در حال مستاصل شد...
از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت:
ای امام زاده گله ام نذر تو، از درخت سالم پایین بیایم.
قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا كرده و خود را محكم گرفت.
گفت:
ای امام زاده خدا راضی نمی شود كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی.
نصف گله را به تو می دهم و نصفی هم برای خودم...
قدری پایین تر آمد.
وقتی كه نزدیك تنه درخت رسید گفت:
ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می كنی؟
آنهار ا خودم نگهداری می كنم در عوض كشك و پشم نصف گله را به تو می دهم.
وقتی كمی پایین تر آمد گفت:
بالاخره چوپان هم كه بی مزد نمی شود كشكش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.
وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و گفت:
مرد حسابی چه كشكی چه پشمی؟
ما از هول خودمان یك غلطی كردیم
غلط زیادی كه جریمه ندارد.
<<ابتدا <قبلی 7915 7914 7913 7912 7911 7910 7909 7908 7907 7906 7905 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved