شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
78892
نام: ملیکا
شهر: اصفهان
تاریخ: 2/2/2011 2:47:48 PM
کاربر مهمان
  راستش خیلی خیلی دوست دارم بایکی دوست شوم اما نمی شود مادروپدرمن جلوی این کار را میگیرند ولی بدانید که من اون شخص را از ته دل دوست دارم
78891
نام: Mahdi
شهر: QAZVIN
تاریخ: 2/2/2011 1:17:14 PM
کاربر مهمان
  (پند هایی از سعدی)
همنشینی با بدان و جاهلان تورا نیز به طریقت آنان متهم می کند گرچه خوی و خصلتشان درتو اثرنکند.....هرکس سخن نسنجد از جوابش برنجد....درگرسنگی مردن به که حاجت پیش کسی بردن....هرگز کسی به جهل خویش اقرار نکرده است مگر آن کس که چون دیگری در سخن باشد،همچنان نا تمام گفته،سخن آغاز کند....هرکه بر زیر دستان نبخشاید به جور زبردستان گرفتار آید
(پند هایی از خسرو)
بزرگان مسافر به جان پرورند... که نام نکویی به عالم برند-تبه گردد آن مملکت عن قریب...کزو خاطر آزرده آید قریب-قریب آشنا باش وسیح دوست...که سیاح جلاب نام نکوست-نکودار،ضیف و مسافر،عزیز...وز آسیبشان برحذر باش نیز-کی آنجادگر هوشمندان روند...چو آوازهی رسم بد بشنوند
{یا حق}
78890
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 2/2/2011 12:46:53 PM
کاربر مهمان
 

.:: یاالله ::.


امام علیّ ابن موسی الرّضا(ع)


السّلام ای موسی طوس تجلّی السّلام

یوسف افتاده در چاه خلافت ای امام


از مدینه تا خراسان کعبه دنبال تو بود

مرو را کردی مدینه، طوس را بیت الحرام

ای شبستان همیشه، ای نماز دائمی

ای خمستان مداوم، ای بهشت مستدام


باد و باران اند فرّاشان صحن ات روز و شب

ماه و خورشیدند دربانان کویت صبح و شام


در خراسان خور اگر آسان برآید لطف توست

ماه با شوق تماشای تو می آید به بام


خانه ات دارالسّرور و قبله ات دارالقرار

کعبه ات دارالخلود و مشهدت دارالسّلام


هر که خاکت را نبوید امن عیش او تباه

هر که صحن ات را نبوسد زندگی بر او حرام


سعی در صحن صفایت نیست کم از هروله

بوسه بر صحن شهیدت نیست کم از استلام


در حقیقت جمله عالم از رضا دم می زنند

صوفیان با هوی هوی و هندوان با رام رام


هر کجا هر سلسله بی نام تو یک مشت ننگ

هر کجا هر هروله بی شور تو یک مشت نام


اسوۀ عشقی و اسطوره سلامت می کند

زایر کوی تو فردوسی و رستم- پور سام-


این طرف مست کلامت ساقیان حیدری

آن طرف از تربت پاک تو می سازند جام


ای نماز ابرها در معبد چشمان تو

ای که باران های عاشق از تو دارند احترام


آسمان صبح نیشابور از انفاس توست

ای که در منظومۀ مشرق تویی ماه تمام


از خلافت ها خلافی ماند و خلف وعده ای

کو معاویه؟ کجا رفتند مامون و هشام؟


کس نمی گوید که بغدادا کجا شد معتضد

کس نمی پرسد هشامی داشتی ای شهر شام


قرن ها بگذشت و جمع عاشقان اینجاست جمع

روز و شب برپاست اینجا بار خاصّ و بار عام


نسل آهوهای تنها نیست جز مدیون تو

در سناباد غریبی صید آهو شد حرام


پابرهنه چون علی (ع) رفتی به صحرایی غریب

تا نماز ناتمام جمعه را کردی تمام


آن نماز کامل کامل، نماز اعتراض

آن نماز حرکت و شور و قیامت، آن قیام


دیدی آن بازیگران هیچ اند پیش معجزت

دیدی آن جادوگران را شیرحقّ بردی به کام


ای که تو روح کلام اللّهی و جان کتاب

ای که موسای کلیم اللّهی و اصل کلام


از تو باید با تو گفتن، از تو و از درد تو

وقت شرح درد می مانم بگویم از کدام


آه ای خورشید بطحا، شوکران نوش غریب!

آفریدی کربلای دیگری در ارض شام


آن شبی که سرکشیدی شوکران درد را

بال و پر دادی به عشق و عقل را بستی لگام


یاد آن شب های عاشق آن سحرگاهان سِحر

صبحگاهان نیایش، شام های گریه فام


هر که شب را با تو قسمت کرد پاداشش بهشت

هر که روزش با تو سر شد باد ایامش به کام


کیستم من تا شهیدان تو را باشم مرید؟

کیستم من تا غلامان تو را باشم غلام؟


جمعه ها جمع اند در جان جهان، ای جان جان

جمعه های انتظار و جمعه های انتقام


یا علیّ موسی الرّضا دست من و دامان تو

ما تو را داریم تنها ، السّلام و والسّلام


علیرضا قزوه


78889
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 2/2/2011 12:29:26 PM
کاربر مهمان
  .:: یاالله ::.


امام حسن(ع)



ای تو با قلبم صمیمی یا حسن

تو کریم بن کریمی یا حسن


داری از زهرا نشان یا مجتبی

مهربانی دل رحیمی یا حسن


صاحب رزقی و جودت بی کران

ریزه خوار سفره ات هر انس و جان


آن قدر بخشنده ای محبوب من

بر سر خوان تو حاتم میهمان


از می کوثر چو آبم می دهی

بر خم زلفت چو تابم می دهی


آن قدر خوبی که هر چه بد کنم

با کریمی تو جوابم می دهی


تا خدا پرداخت جسم و جان وتن

پر نمودم از غم و رنج و محن


روی قلبم از ازل حک کرد او

هست این مخلوق مجنون الحسن


بی کس شهر پیمبر یا حسن

غربت تو همچو حیدر یا حسن



من چه گویم شرح دردت ای غریب

ای عصای دست مادر یا حسن



گریه کردن کار هر روز و شبت

آمده از گریه ها جان بر لبت


من نمی گویم که در کوچه چه شد

آن قدر گویم کمان شد زینبت


در میان کوچه دشمن راه بست

حرمت صدیقه زهرا شکست


آن قدر بر جسم و جانش لطمه زد

بی تأمّل مادرت از پا نشست


خیره مانده چشم هایت سوی در

داغ آن کوچه هنوزت بر جگر



تا زمانی که به دنیا زیستی

دیگر از آن کوچه ننمودی گذر


سیّد محسن احمدزاده


78888
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 2/2/2011 11:43:39 AM
کاربر مهمان
  .:: یاالله ::.


مثنوی محمّد(ص)


ز احمد تا احد یک میم فرق است

جهانی اندراین یک میم غرق است


یقیناً میم احمد میم مستی ست

که سر مست از جمالش چشم هستی ست


زاحمد هردو عالم آبرو یافت

دمی خندید و هستی رنگ و بو یافت


اگر احمد نبود آدم کجا بود

خدا را آیه ای محکم کجا بود


چه می پرسند کاین احمد کدام است

که ذکرش لذت شرب مدام است


همان احمد که آوازش بهار است

دلیل خلقت لیل و نهارست


همان احمد که فرزند خلیل است

قیام بتشکنها را دلیل است


همان احمد که ستّار العیوب است

دلیل راه و علام الغیوب است


همان احمد که جامش جام وحی است

به دستش ذوالفقار امر و نهی است


همان احمد که ختم الانبیا شد

جناب کنت و کنز مخفیا شد


همان اوّل که اینجا آخر آمد

همان باطن که بر ما ظاهر آمد


همان احمد که سرمستان سرمد

بخوانندش ابوالقاسم محــــمّد (ص)


محمّد میم و حا ء و میم و دال است

تدارک بخش عدل و اعتدال است


محمّد رحمةٌ للعالمین است

کرامت بخش صد روح الامین است


محمّد پاک و شفاف و زلال است

که مرآت جمال ذوالفقار است


محمّد تا نبوّت را برانگیخت

ولایت را به کام شیعیان ریخت


ولایت باده ی غیب و شهود است

کلید مخزن سرّ وجود است


محمّد با علی روز اخوّت

ولایت را گره زد بر نبوّت


محمّد را علی آیینه دارد

نخستین جلوه اش در ذوالفقار است


زنده یاد محمّد رضا آقاسی


78887
نام: s m
شهر: moscow
تاریخ: 2/2/2011 3:35:40 AM
کاربر مهمان
  man 1 salo 3 mah ast ke mikham beram alman vali motasefane be har dare mizanam namishe dige vaghean gij shodam man ke mikham beram onja az sare avas nist man bayad beram ..chon ke khanomam to alman zendagi mikone ............dige khaste shodam ......khodaye toro behaghe pahloie shekaste ..madaram bibi fateme zahra ..moshkelamo asan kon...........elahi amin ........
78886
نام: فرامرز صدارت
شهر: تهران
تاریخ: 2/2/2011 2:43:59 AM
کاربر مهمان
  باسلام وخسته نباشید ایجانب سرهنگ پاسدار مبباشم که حدود دوسال است که باز نشست شده ام سالها درجبهه حضور داوطلبانه داشتم بارها مجروح شدم ودرصدکمی نیز جانباز میباشم دخترم دردبیرستان راه زینب(س) سال اول میباشد که تحصیل میکند چندی پیش از طرف مدرسه تماس گرفتن واعلام داشتن که مبلغ 300000هزارتومان باید پرداخت کنید بابت هزینه سالیانه تحصیل وفقط خانواده شهدا وجانبازان بلای 70درصد مشتثنی هستند اینجا جای سوال است پس رزمندگانیکه سالها دردفاع از این کیان بودند اجروقربی ندارند ومیبایست حتما تک تک یا جانباز انچنانی میشدند به همسایه که میرسیم حاتم طایی میشویم ولی به خودی میرسیم قطره چکانی حساب میکنیم ایا اوردن امتیاز ثبت نام کافی نبود صد رحمت به مدرسه دولتی .
رزمندگان فقط برای روزهای مصیبت و بددبختی بدر میخوردند حالا که خرشان از پل گذسته رزمنده کیلویی چند؟
ایا ان سختیهای دوران چه درگرمای جنوب وسرمای غرب کافی نبود ؟ فکر میکنم اینان اینگونه تصور دارند که رزمندگان درجبهه ها پول جارو میکردند وقتی از مدیر مدرسه دراین خصوص سوال میشود میفرمایند که بخشنامه واموزش وپرورش نیز تایید کرد وبخشنامه نشان میدهد بجای اینکه خانواده رزمندگان دوران دفاع مقدس را تکریم کنند .
لطف بفرمایید درین خصوص مقاله نوشته شاید گوش شنوایی باشد.
ومن الله التوفیق
78885
نام: محمد.ل
شهر: گرجستان.تفلیس
تاریخ: 2/2/2011 1:03:07 AM
کاربر مهمان
  به نام خدا
دیدید بعضی اوقات آدم یه جوری میشه من الان همون جوری شدم فکر میکنم صفحه نفس من از سیاه یه چیزی اون ور تره نمی دونم چی کار کنم هر دفعه توبه میکنما اما...
خدایا کمک کن تا دگه سمت گناه نرم
خدایا پدر مادر من خیلی خوبن تنها مشکلی که باهم داریم این هست که اونا خیلی به من گیر میدن از یه طرفم خدا گفته نباید به پدر مادر خود حتی اوف بگویید اما واقعا نمی دونم چی کار کنم
78884
نام: نیلوفرانه
شهر: کویر
تاریخ: 2/1/2011 10:44:27 PM
کاربر مهمان
  التماس دعا
78883
نام: ایرج
شهر: بوشهر
تاریخ: 2/1/2011 10:05:16 PM
کاربر مهمان
  من شماراخیلی دوست دارم
<<ابتدا <قبلی 7895 7894 7893 7892 7891 7890 7889 7888 7887 7886 7885 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved