شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
78342
نام: توكل به خدا
شهر: اميد
تاریخ: 1/4/2011 2:27:30 PM
کاربر مهمان
  سلام خدمت همه اهل دلي ها به خصوص
به خصوص آقاسيد احسان و عطيه خانم
عطيه خانم انشالله كه كوچولوي تازه واردتون سلامت باشن و زير پرچم رهبري سرباز امام زمان باشن.
بچه ها وقتي دنيا ميان فكر مي كنن تكيه گاهشون والدينشونن. ولي اين خيلي بده كه تو عالم بچگي بفهمي كه تكيه گاهت نيستن و هميشه ميگن خودت بايد گليمتو از آب بكشي بيرون.
شايد اين كار باعث بشه بچه ها مستقل با بيان و هميشه از پس كارهاي خودشون بر بيان اما هميشه يه خلع بزرگ تو زندگي شون دارن.
پدر و مادر من هيچ وقت تكيه گاه من نبودن و از موقعي كه يادم مياد هميشه يك سري از كارها به عهده من بوده و تازه يكسري از اون كارها واقعا از توان يه بچه خارج بوده.
هميشه تو زندگي دنبال كسي مي گشتم كه بتونم بهش تكيه كنم. اما......
هيچ وقت نداشتم.
تنها چيزي كه باعث آرامش من توي اي زمينه ميشه وجود خداست و هميشه دعا مي كنم كه خدايا لحظه اي منو به حال خودم نذار.
78341
نام: ساقی
شهر: زیر آسمون خدا
تاریخ: 1/4/2011 1:01:33 PM
کاربر مهمان
  سلام بر همه اهل دلا
یه سوال:
اگه انشاالله یه صبح جمعه اومدن در خونتونو زدن گفتن که امروز نماز جمعه به امامت حجه بن الحسن (عج) اقامه میشه، اولین کاری که انجام میدین چیه؟؟؟
78340
نام: توكل به خدا
شهر: اميد
تاریخ: 1/4/2011 10:11:59 AM
کاربر مهمان
  زندگی دفتری از خاطره است ،

يک نفر در دل شب ،

يک نفر در دل خاک،

يک نفر همدم خوشبختی هاست ،

يک نفر همسفر سختی هاست ،

چشم تا باز کنيم عمرمان می گذرد،

ما همه همسفريم
78339
نام: عطیه
شهر: تهران
تاریخ: 1/4/2011 10:08:38 AM
کاربر مهمان
  باسلام وعرض ادب خدمت تمامی اهالی حرف دل مخصوصا توکل به خدای عزیز ازشهرامید .عزیزم ممنونم علی اصغر کوجولوهم خوب است والحمدالله سالم وسرحال برای سلامتی وعاقبت بخیری شما هم دعا می کنه .
یک مطلب درباره فرشته کودک بخونید.
كودكي كه آماده تولد بود، نزد خدا رفت و از او پرسيد: مي‌گويند فردا شما مرا به زمين مي‌فرستيد، ولي من به اين كوچكي و بدون هيچ كمكي چگونه مي‌توانم براي زندگي به آنجا بروم؟
خداوند پاسخ داد: از ميان تعداد بسياري از فرشتگان، من يكي را براي تو درنظر گرفته‌ام. او در انتظار تو است و از تو نگهداري خواهد كرد.
اما كودك هنوز مطمئن نبود كه مي‌خواهد برود يا نه.
- اما اينجا در بهشت، من هيچ كاري جز خنديدن و آواز خواندن ندارم و اينها براي شادي من كافي هستند.
خداوند لبخند زد : فرشته تو برايت آواز خواهدخواند،، و هر روز به تو لبخند خواهد زد. تو عشق او را احساس خواهي كرد و شاد خواهي بود.
كودك ادامه داد : من چطور مي توانم بفهمم مردم چه مي‌گويند وقتي زبان آنها را نمي‌دانم؟
خداوند او را نوازش كرد و گفت: فرشته تو، زيباترين و شيرين‌ترين واژه‌هايي را كه ممكن است بشنوي در گوش تو زمزمه خواهد كرد و با دقت و صبوري به تو ياد خواهد داد كه چگونه صحبت كني.
كودك با ناراحتي گفت: وقتي مي‌خواهم باشما صحبت كنم، چه كنم؟
اما خدا براي اين سئوال هم پاسخي داشت: فرشته‌ات دستهايت را در كنار هم قرار خواهد داد و به تو ياد مي‌دهد كه چگونه دعا كني.
كودك سرش را برگرداند و پرسيد: شنيده‌ام كه در زمين انسانهاي بدي هم زندگي مي‌كنند. چه كسي از من محافظت خواهد كرد؟
- فرشته‌ات از تو محافظت خواهد كرد، حتي اگر به قيمت جانش تمام شود.
كودك با نگراني ادامه داد : اما من هميشه به اين دليل كه ديگر نمي‌توانم شما را ببينم؟ ناراحت خواهم بود.
خداوند لبخند زد و گفت: فرشته‌ات هميشه درباره من با تو صحبت خواهد كرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت، گرچه من هميشه در كنار تو خواهم بود
در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهايي از زمين شنيده مي‌شد. كودك مي‌دانست كه بايد به زودي سفرش را آغاز كند. او به آرامي يك سئوال ديگر از خداوند پرسيد : خدايا! اگر من بايد همين حالا بروم، لطفاً نام فرشته‌ام را به من بگوييد.
خداوند شانه او را نوازش كرد و پاسخ داد : نام فرشته‌ات اهميتي ندارد. به‌راحتي مي‌تواني او را مادر صدا كني.

78338
نام: نازنین
شهر: تهران
تاریخ: 1/4/2011 9:52:23 AM
کاربر مهمان
  من تازه به این سایت معرفی شدم خیلی سایت باحالی دوستون دارم
78337
نام: سید احسان جواهری
شهر: تهران
تاریخ: 1/4/2011 9:21:55 AM
کاربر مهمان
  سلام به همه ... سلام به توکل به خدای گرامی.......
خوشحالم که نوشته دیروز تأثیر گذار بوده و ممنون که نوشته ها را پیگیری می کنید..

حکمت
روزی سقراط در کنار دریا راه می رفت که نوجوانی نزد او آمد و گفت:
;استاد! می شود در یک جمله به من بگویید بزرگترین حکمت چیست &
سقراط از نوجوان خواست وارد آب بشود.
نوجوان این کار را کرد.
سقراط با حرکتی سریع، سر نوجوان را زیر آب برد و همان جا نگه داشت،
طوری که نوجوان شروع به دست و پا زدن کرد.
سقراط سر او را مدتی زیر آب نگه داشت و سپس رهایش کرد.
نوجوان وحشت زده از آب بیرون آمد و با تمام قدرتش نفس کشید.
او که از کار سقراط عصبانی شده بود، با اعتراض گفت:
;استاد! من از شما درباره حکمت سؤال می کنم و شما می خواهید مرا خفه کنید
سقراط دستی به نوازش به سر او کشید و گفت:
فرزندم! حکمت همان نفس عمیقی است که کشیدی تا زنده بمانی.
هر وقت معنی آن نفس حیات بخش را فهمیدی، معنی حکمت را هم می فهمی!
78336
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 1/4/2011 8:57:53 AM
کاربر مهمان
 

.:: يَااَرحَمَ الرّاحِمينَ ::.



مقام عظماي ولايت ، حضرت آيت الله العظمي امام سيّد علي خامنه اي_دام ظلّه البارد ، فرمودند:

توّابين كه بعد از قيام كربلا متوجّه شدند وقيام كردند ، در تاريخ عدّه ي شان چند برابر شهداي كربلاست. همه هم در يك روز كشته شدند ، امّا تاثيرشان يك هزارم شهداي كربلا نيست ، زيرا اين ها در وقت خود نيامدند ، كار را در لحظه ي خود انجام ندادند ، دير تشخيص دادند و دير تصميم گرفتند.



78335
نام: حسین
شهر: مشهد الرضا
تاریخ: 1/4/2011 8:01:22 AM
کاربر مهمان
  غمی در دل نهان دارم ندانم بر که گویم من
اگر بر لب بر آرم من زبان اندر دهان سوزد
وگر در سینه محبوسش کنم ترسم که مغز استخوان سوزد

یابن الحسن شمشیر کجت راست کن قامت عدالت را
هم قامت ما را که ز هجر تو خمیده

رحمت ا... سید شهیدان اهل قلم
78334
نام: فریده
شهر: کرمان
تاریخ: 1/3/2011 8:54:48 PM
کاربر مهمان
  همت انگار ازازل نام اتوبان بوده است /بردن نام بلندش سهل وآسان بوده است/اصلا امروز همت انگار آن دلاور مرد نیست که/خواب اهل ظلم از نامش ÷ریشان بوده است/همت ما کم شده همت وگرنه همت است/روزگاری را میان خلق مهمان بوده است/شهرمان در زیر دین نام اهل همت است/کوچه هامان رنگ با خون شهیدان بوده است/حزب ها باید ز جیب خویشتن احسان کنند /خون اینان در مصاف عشق احسان بوده است/الغرض دنیا آنقدر دور خود گریده است /همت انگار از ازل نام اتوبان بوده است.
78333
نام: دلخسته
شهر: امید
تاریخ: 1/3/2011 8:50:55 PM
کاربر مهمان
  بنام خدا

سلام دوستان خداقوت

چادر حضرت زهرا(س)ء

از بركات وجودي حضرت فاطمه(س),دختر گرامي حضرت رسول اكرم (ص)سخن بسيار است؛اينك دربارۀ چادر ايشان كه سبب نجات و رستگاري عده اي و تشرف آنها به دين مبين اسلام گرديد ,سخن خواهيم گفت.

روزي اميرالمؤمنين(ع)براي قرض گرفتن مقداري جو نزد فردي يهودي رفت .يهودي در ازاي آن مقدار جو ,چيزي را بعنوان ضمانت خواست.حضرت به خانه رفتند و چادر حضرت فاطمه زهرا(س)را بعنوان گرو نزد آن مرد يهودي گذاشتند .يهودي آن چادر را به خانه خود برد و آن را در اتاقي گذاشت.شب شد ,نيممه هاي شب همسر يهودي كه به خاطر تشنگي از خواب برخاسته بود, متوجه رخدادي عجيب شد.از اتاق خانه ,يعني همان اتاقي كه چادر دختر رسول اكرم(س)در آن بود,نوري عجيب و زيبا مي درخشيد.

زن يهودي با ديدن اين نور با عجله به سراغ شوهر خود رفت و او را از خواب بيدار كرد.مرد هم ,چون آن نور عجيب و زيبا را ديد به همراه زنش به سراغ بستگان خويش رفتند , و نيمه شب,تمامي آنها در خانه مرد يهودي گرد هم آمدند.مرد يهودي و همسرش ,به همراه ديگر بستگانشان آن شب با ديدن آن نور مسلمان شدند و در زمره شيعيان امير المؤمنين (ع)قرار گرفتند.

به راستي سرچشمه اين نور شگفت انگيز چه بود؟شايد سراغ اين نور را بايد ,از چادر خاكي و كوچه هاي مدينه گرفت...

هر دل كه ولايتش ز اصل است

بر ريشه ي چادر تو وصل است

"بحارالانوار,ج43,ص30"


الهم عجل لوليك الفرج

<<ابتدا <قبلی 7840 7839 7838 7837 7836 7835 7834 7833 7832 7831 7830 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved