شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
77932
نام:
شهر:
تاریخ: 12/13/2010 8:52:29 PM
کاربر مهمان
  اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
برام دعا کنید.
77931
نام: حجت
شهر: ارومیه
تاریخ: 12/13/2010 5:55:25 PM
کاربر مهمان
  ای ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده ام
آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام

در میکده بودم ولی بیرون شدم چون غافلین
ای وای ازین بی حاصلی عمر جوان گم کرده ام

پایان رسد شام سیه آید حبیب من ز ره
اما خدا حالم ببین من مهربان گم کرده ام

ای وای ازین غوغای دل از دلبرم هستم خجل
وقت سفر ماندم به گل من کاروان گم کرده ام

نعمت فراوان دادی ام منت به سر بنهادی ام
اما ببین نامردی ام صاحب زمان گم کرده ام

من عبد کوی عشقم و من شاه را گم کرده ام
آقا تو را گم کرده ام مولا تو را گم کرده ام

بنوشتم این نامه چنین با خون دل ای مه جبین
اما ببین بخت مرا نامه رسان گم کرده ام

ای ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده ام
آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام

در میکده بودم ولی بیرون شدم چون غافلین
ای وای ازین بی حاصلی عمر جوان گم کرده ام

پایان رسد شام سیه آید حبیب من ز ره
اما خدا حالم ببین من مهربان گم کرده ام

ای وای ازین غوغای دل از دلبرم هستم خجل
وقت سفر ماندم به گل من کاروان گم کرده ام

نعمت فراوان دادی ام منت به سر بنهادی ام
اما ببین نامردی ام صاحب زمان گم کرده ام

من عبد کوی عشقم و من شاه را گم کرده ام
آقا تو را گم کرده ام مولا تو را گم کرده ام

بنوشتم این نامه چنین با خون دل ای مه جبین
اما ببین بخت مرا نامه رسان گم کرده ام
77930
نام: حجت
شهر: ارومیه
تاریخ: 12/13/2010 5:43:24 PM
کاربر مهمان
  پنداشته اند که ما ز خاموشانیم
همرنگ جماعت فراموشانیم
ما آرزوی کرب و بلا را داریم
با یاد حسینمان کفن پوشانیم
77929
نام: سید احسان جواهری
شهر: تهران
تاریخ: 12/13/2010 4:28:07 PM
کاربر مهمان
  السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)
سلام به تمامی دوستان گرامی.
سلام به خانم عظیمه گرامی از اصفهان...
اگر بتوانید با تمام وجود با خدا حرف بزنید احساس سر در گمی و تنهایی نمی کنید ، خیلی راحت میشه با خدا حرف زد به بهترین وجه و با یه زبون خودمونی...
می دونید گاهی اوقات همه ی آدما دچار سر در گمی میشند و حس می کنند که راهشون رو گم کردند می دونید چرا ؟ چون هدف رو فراموش می کنند اگه ما بدونیم هدفمون چیه و واسه چی زندگی می کنیم می تونیم این حس رو پشت سر بذاریم...
خانم عظیمه گرامی من یک زمانی تدریس می کردم و یک نکته ای که به خودم اثبات شده و حسش کردم رو برای شاگردام می گفتم ...
می دونید شما وقتی می خواهید یه آدم خیلی معمولی رو ببینید چقدر واستون ناز می کنه و کلاس می زاره و ... حالا چه برسه به یه آدم مهم که دیدنش واستون می شه آرزو..
حالا بیاید کلاه خودتون رو قاضی کنید ...خدای عز و جلاله با این همه عظمت و با این همه جلال و جبروت به شما میگه براحتی و بدون هیچ مانعی میتونید ۵ بار تو روز به دیدار من بیاید و با من صحبت کنید تازه این به طور رسمیشه وگرنه که تو هر ثانیه می تونید بی نهایت با خداوند دردو دل کنید و هر چه می خواهد دل تنگتون واسش بگید...
پس خانم عظیمه عزیز بهترین دوست اوست...
الا بذکر الله تطمئن القلوب
مطمئن باشید راهتون مشخصه و اونم صراط مستقیم و راه اولیا خدا در رسیدن به خداست....
دست حق همراه همیشگیتون.....
77928
نام: هنگامه
شهر: تهران
تاریخ: 12/13/2010 3:14:27 PM
کاربر مهمان
  خدایا کمک کن دخترم تصمیم عاقلانه ای بگیرد بدجوری فکرم مشغول است.
77927
نام: علی
شهر: عزاداراباعبدالله الحسین
تاریخ: 12/13/2010 3:11:42 PM
کاربر مهمان
  امام صادق (ع ) می فرمایند:امام زین العابدین بیست سال به یادعاشوراگریست وهرگزطعامی پیش روی او
نمی گذاشتندمگراینکه گریه می کرد.
77926
نام: عظیمه
شهر: اصفهان
تاریخ: 12/13/2010 2:48:18 PM
کاربر مهمان
  سلام اولین بار میام اینجا.راستش تنهامو سردرگمم زیاد دیدم آدمای اینجوری توی این دوره وزمونه من راهمو گم مردم دارم دنبال راهه نجات میگردم.دلم خیلی برای خدا تنگ شده اگه کسی مثل من با این حال هست و راهی پیدا کرده که هم خدا راضی باشه هم بنده با من هم صحبت بشه.خداحافظ
77925
نام: باران
شهر: دوست دارم کربلا باشه
تاریخ: 12/13/2010 12:19:32 PM
کاربر مهمان
  السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)

سلام.

حاجی دلم لک زده واسه هیئت..بد امتحانیه...از توانم خارجه....تو دعا کن خدا بیخیالم شه-دلم داره می پوسه دور از روضه


سلام به همگی.
بچه ها آبله مرغون گرفتم!!!!!!!!!!!اونم کی...الان،محرمی که براش له له می زدم........با همه وجود تشنه ش بودم...تا میری هیئت حالیت نیست چه خبره-کجایییییییی
ولی الان....داررم دق میکنم..دلم هوای مسجدمونو کرده...دلم روضه ی عباس میخواد غیرتی....روضه ی ارباب میخواد احساسی

نمیدونم.........شما که میرید قدر بدونید این شبا رو....دعا کنید حداقل دهه ی دوم لیاقت داشته باشم



دعا کنیم دلامون دست نخورده بمونه برای خودش
یازهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا
77924
نام: سوگند
شهر: امان از جدایی
تاریخ: 12/13/2010 12:16:18 PM
کاربر مهمان
  سلام به ...........
گل رز عزیز حقش نبود این جوری میرفتی ؟؟هیچ کس نمیخواست نمک به زخمت بزنه و یا اینکه دلتو بشکنه .تمام مطلبای عزیزا رو خوندم اما حرفی که بخوان دلتو بشکنن ننوشته بودن .خواهرم شما اینقدر نازک دل شدین که یه امر طبیعیه که زود ناراحت شین و یا.........
اما عزیزم الا بذکر اله تطمئن القلوب تنها خودتو بخدا بسپار که عزیزنرین عزیزاست .
اما تو این شبا خدا رو به آبروی حضرت زهرا ،به دستای بریده قمر بنی هاشم ،به سوز دل زینب ،به سر بریده امام حسین ،به گلوی بریده شش ماهه آقا علی اصغر قسم میدم که هر چی زودتر روح و روانتون بهتر بشه و به آرامش برسین و به حاجتتاتون بجز مرگ برسین .
گل رز عزیز منتظرم که بازم درد دلاتون ببینم و قهر نکنید تازه داشتیم بهم عادت میکردین شما هم رسم دوستیو بجا نیاوردی؟؟؟؟ منتظرتم نه فقط من بلکه همه دوستان . یادت نره اینجا کسایی هستن که منتظرن .
یه خواهش دارم هیچ وقت از خدا مرگ نخواه چون یه روزی مرگ سراغ همه میاد .
گل رز بخدا سپردمت به امید دیدار مجدد در آینده ای نه چندان دور . به قول آقا احسان مگه شما نبودید که میگفتی هیچ وقت خداحافظی نکنید .
التماس دعا
77923
نام: علی اکبر صادقی
شهر: جنت شهر
تاریخ: 12/13/2010 11:24:21 AM
کاربر مهمان
  السلام علیک یا ابا عیدالله الحسین (ع)
سلام
باز باران با ترانه...
میخورد بربام خانه، یادم آمد کربلا را ، دشت پر شور و بلا را ...
گردش یک ظهر غمگین ،گرم و خونین ، لرزش طفلان نالان ، زیر تیغ و نیزه ها را، با صدای گریه های کودکانه ، وندرین صحرای سوزان ، میدوید طفل سه ساله ، پر زناله ، دلشکسته ، پای خسته...
باز باران ...
قطره قطره ، میچکد از چوب محمل ، خاکهای چادر زینب ، به آرامی شود گل ...
باز باران با محرم ...
التماس دعا
<<ابتدا <قبلی 7799 7798 7797 7796 7795 7794 7793 7792 7791 7790 7789 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved