شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
77792
نام: مریم
شهر: تهران
تاریخ: 12/6/2010 4:18:41 PM
کاربر مهمان
  سلام
خیلی اتفاقی وارد این سایت شدم ولی از این صفحه خیلی خوشم اومد یه جورایی یاد دلتنگی هام افتادم.
محرم که میشه یه جورایی چشمای همه بارونی میشه اون موقع از همه ی اونایی که قلبای پاکی دارن می خوام تو این شبای عزیز پیش ارباب شهدا واسه جوونا دعا کنن به خصوص اونایی که تو این شبا کربلا و مشهدن
التماس دعا
77791
نام: مقداد
شهر: اهواز
تاریخ: 12/6/2010 3:46:11 PM
کاربر مهمان
  بدتر از خود .....

يه بار خداوند به حضرت موسي (ع) گفت : فردا با كسي بيا واسه عبادت كه از خودت بدتر باشه ...

حضرت موسي (ع) هر چي خواست يه آدميزاد رو با خودش ببره دلش قبول نكرد هي با خودش ميگفت شايد اين از من بهتر باشه ...
گشت گشت يه سگي رو با خودش برد ... وسط راه سگه رو هم ول كرد ....

وقتي رفت واسه عبادت .... خداوند بهش گفت : اگه سگه رو با خودت آورده بودي از پيامبري خلعت ميكردم

اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم وحشرنامعهم
77790
نام: مقداد
شهر: اهواز
تاریخ: 12/6/2010 3:08:32 PM
کاربر مهمان
  غيبت ........

داشتن سنگسارش ميكردن .... گناه بزرگي انجام داده بود ....
اون يكي به رفيقش گفت: مثل سگ مرد ...رفيقش هم تاييدش كرد

كار سنگسار كه تمام شد ... دو تايي با هم رفتن .. تو راه پيامبر(ص) رو ديدن ... پيامبر (ص) به لاشه مرداري اشاره كرد و گفت از اين بخوريد ...
گفتن يا پيامبر ! اين چه حرفيه ؟ چرا بايد بخوريم ..

پيامبر(ص) گفت : حرفي كه شما زديد از خوردن اين هم بدتر بود ...

ديده بگشا ...

غيبت ممنوع ... حتي پشت سر آدم فاسد ...

حضرت علي ( ع) :

اگر شب هنگام كسي را در حال گناه ديدي فردا به آن چشم نگاهش مكن . شايد سحر توبه كرده باشد .

اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم وحشرنامعهم
77789
نام: سرباز گمنام
شهر: بندرعباس
تاریخ: 12/6/2010 2:52:02 PM
کاربر مهمان
  بسم الرب الشهداء

سلام عليكم و رحمة الله



ارباب صداي قدمت مي آيد...

هنگامه اوج ماتمت مي آيد ...

ما در تب داغ و غم تو مي سوزيم...

يك روز دگر محرمت مي آيد...


خدا قوت به همه...

اين حقير ارباب منت گذاشتن و روز شنبه بعد از نماز صبح زائر حرمشم

خواستم از همه همسنگري ها طلب حلاليت كنم

اميدوارم حلالم كنيد...

روز تاسوعا و عاشورا اونجام و نائب زيارة همه ي عزيزان اگه لايق باشم ، ميشم انشاء الله


نرجواالدعا


درپناه حق


77788
نام: مقداد
شهر: اهواز
تاریخ: 12/6/2010 1:36:36 PM
کاربر مهمان
  آبرو ...

ميگن حاج آقايي بود مومن .... وقتي فوت ميكنه ... مياد تو خواب بچه هاش ... بچه هاش ميبينن تو آتيشه ... هي از آتيش مياد بيرون و ميگه داد از دست قصاب ... بچه هاش تعجب ميكنن .... آخه پدر ما كه خيلي خوب بود چرا تو آتيشه .... ميگردن قصاب رو پيدا ميكنن ... تا اسم پدرشون رو ميارن ... قصابه شروع ميكنه به لعنت كردن ... قصاب ميگه : پدر شما دختر من رو ميخواست واسه پسرش .... يه خانواده ديگه هم كه خواستگار دختر من بودن ميرن واسه تحقيق سراغ پدر شما .... چون پدر شما ميخواست دختر من عروسش بشه در جواب سوال اونا ميگه نميدونم
اونا نميدونم رو حمل بر بد بودن ميكنن ... شهر كوچيك بود .. تو شهر پيچيد دختر من ديگه خواستگار نداشت ....
ديده بگشا
بخاطر يه نميدونم داشت عذاب ميكشيد ...

اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم وحشرنامعهم
77787
نام: عاشق
شهر: دوست دارم کربلا باشه
تاریخ: 12/6/2010 12:42:00 PM
کاربر مهمان
  سلام دیوانه ی کربلا
برای رفتن کربلا اول دعا کن معرفت به دست بیاریم.من که دعا می کنم آقااول بهم لیاقت بده بعد زیارت .
77786
نام: یاد مادر
شهر: شاهرود
تاریخ: 12/6/2010 12:02:45 PM
کاربر مهمان
  خدایاخسته ام از زندگی وبدبختی شاید اینارو بگم دلم آروم بشه بااینکه سنم زیاد نیست ولی مشکلات بهم فشار آورده بی مادری حرف مردم داشتن نامادری درد عشق و...خدایا به همین ماه عزیز قسمت میدم کمک همه کنه کمک من حقیرم کنه دوستای خوبم برای همتون دعا میکنم شما هم از من مخصوصا تو این شبا یاتون نره
77785
نام: فرزانه
شهر: فولادشهر
تاریخ: 12/6/2010 11:45:15 AM
کاربر مهمان
  خدایا همه امیدم تویی توکلم به توست خدایا عاشقتم خدایا دلمو نشکن خدایا راضیم به رضای تو خدایا شیطونو ازم دورکن عاااااااااشقتم.
77784
نام: سید احسان جواهری
شهر: تهران
تاریخ: 12/6/2010 11:17:45 AM
کاربر مهمان
  سلام ،سلامی به گرمی امید ..
و سلام به گل رز و توکل به خدای گرامی..
گل رز عزیز راستیتش من خیلی وقته که موضوع خودم را سعی می کنم فراموش کنم و دیگه به بهش فکر نکنم یه روز که بصورت اتفاقی داشتمبه سایتهای مختلف سر می زدم به این سایت و قسمت حرف دلش رسیدم که باعث شد دوباره با خوندن مطالب شما یاد خودم و اون چیزی که سرم اومده بیافتم و گاهی اظهار نظری هم کردم.کسی که منو تنها گذاشت چنان اظهار عشق و وفاداری نسبت به من داشت که شاید از خاطرتون هم گذر نکنه یه چیزم بهتون بگم من خیلی چیزها ازش دارم که می تونم به قول بچه ها ازش انتقام بگیرم ولی من هیچوقت این کارو نخواهم کرد من فقط به خدا یک جمله گفتم ، گفتم ای خدا تو شاهدی که اون با من چه کار کرد پس خودت هر طور که صلاح می دونی جواب اونو بده ...
و اما توکل به خدای عزیز از جهاتی هم موضوع من شباهت به موضوع شما داره البته نه از دید من بلکه از دید اون می دونید اون مدعی بود که خانوادش و مخصوصا مادرش با این موضوع مخالفند اما واقعیت این نبود اون برای اینکه از زیر قول و قرارش فرار کنه این بهونه رو اورد اون با زندگی من بازی کرد و خیلی ساده و بدون اینکه براش مهم باشه همه چیزو زیر پاش گذاشت ...
نمی دونم چرا آدمها به این راحتی دروغ می گن و زیر حرفشون می زنند؟
هنوز همه ی نوشته هاش رو دارم که وقتی می خونم نمی دونم چه برداشتی از این حرفا میشه کرد..
کاش اون یه غریبه بود تا دیگه نمی دیدمش اما چه کنم که وقتی میبینمش و می بینم که اون خیلی راحت و بدون هیچ احساس گناهی از کنار من رد میشه واقعا جیگیرم آتیش می گیره....
در آخر می گم :
" نخوان عاقل از این دفتر که این دفتر جنون دارد
کسی خواند از این دفتر که قلبی پر ز خون دارد"..
77783
نام: عطیه
شهر: تهران
تاریخ: 12/6/2010 9:54:08 AM
کاربر مهمان
  سلام به همه . اللهی رضا به رضائک بچه ها حرف دلی نشد که بشه منو دعاکنید خیلی امتحانم سخته.
<<ابتدا <قبلی 7785 7784 7783 7782 7781 7780 7779 7778 7777 7776 7775 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved