اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
77762 |
نام:
مجید
شهر:
خون
تاریخ:
12/5/2010 12:00:55 PM
کاربر مهمان
|
کاش دســــتم تا زمین کربلا پر میکشید
تا کــــنار دشت سرسبز خدا پر میکشید
گفتم احســــاس دلم را نذر دستش میکنم
نذر دستانی که از دنـیا رها پر میکشید
دستهــا در خون شناور بود و باران عطش
بر فـــراز لالهزار کــــربلا پر میکشید
تشنگی هم با تمام گــــرمی احســس خود
دل به دریا داد و اشکش بیصدا پر میکشید
|
|
77761 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
12/5/2010 11:55:00 AM
کاربر مهمان
|
سلام سنگ صبورای عزیز
تو ایام ماه محرم واسم دعا کنید که خدا یه بچه صالح و سالم بهم بده .یادتون نره .
بازم میگم
التماس دعا
التماس دعا
التماس دعا
|
|
77760 |
نام:
توكل به خدا
شهر:
اميد
تاریخ:
12/5/2010 11:03:18 AM
کاربر مهمان
|
سلام گل رز
عزيزم جنسيت مهم نيست . مليت مهم نيست . مهم ايمانه. مهم انسانيته. مهم آزاده زندگي كردن. مهم عاشق اهلبيت و از همه مهم تر خدا بودنه. ولي مي خواستم بگم منم به پاي عشقم از روزي كه فهميدم عشق زميني بگم چيه واستادم يعني يه چيزي نزديك 13 سال . من از بچگي بزرگ بودم. 7 يا8 سالم بود كه خواهر و برادر كوچكترمو نگه مي داشتم و غذا درست مي كردم. درست خانواده خوبي دارم اما هيچ وقت تكيه گاه من نبودن و هميشه اونا به من تكيه مي كردن و كارهايي كه خارج از توان يه بچه 7 يا 8 ساله بود بهش ميسپردن. خودشون مي گفتن خودت از بچگي همچين رفتاري داشتي؟ شايد نمي دونم. واسه همين از همون موقع دنبال كسي مي گشتم كه من تكيه كنم بهش. اون شخصو تو 9 سالگي پيداش كردم. دوستش داشتم يعني عاشقش بودم و شب روز دعا مي كردم به خواستگاري من بياد. اومد نامزد شديم. زيباترين روزهاي زندگيم بود . اما ازم گرفتنش. هميشه دعاش مي كنم كه خوشبخت باشه . تو زندگي پيشرفت كنه . حالا اون ازدواج كرده و من تنها موندم. خدا بزرگه . از دلم خبر داره . شايد بتونم يه تكيه گاه ديگه پيدا كنم. ولي اين دفعه نمي ذارم كسي ازم بگيرتش.
|
|
77759 |
نام:
عطیه
شهر:
تهران
تاریخ:
12/5/2010 11:02:21 AM
کاربر مهمان
|
باسلام وصلوات برمحمد آل محمد ودرود سلام برتمامی اهالی حرف دل التماس دعا ازهمه خوانندگان دارم خیلی خیلی مضطرم برام دعا کنید.
راز عدد 40 چیست؟
1-حضرت آدم در فراق بهشت 40 روز گریست. «بحار-11-162»
2-در طوفان چهل روز باران بارید. «بحار-11-162 »
3-حضرت آدم در مرگ هابیل چهل شب گریه کرد. «بحار -11- 44»
4-زمین چهل روز در مرگ مومن می گرید. «تفسیر عیاشی-2-154»
5-خداوند چهل روز به فرعون مهلت داد. «اتحاف الساده-1-75»
6-چهل شب تعطیلی مساجد از نشانه های ظهور است. «صحیفه الرضا-14»
7-همه پیامبران در چهل سالگی مبعوث شده اند.«عیون الاخبار – 2 -36 »
8-رشد انسان در چهل سالگی به کمال می رسد. «غوالی الئالی-431»
9-زیارت اربعین یکی از نشانه های مومن است. «امالی شیخ صدوق-251»
10-هر کس چهل حدیث حفظ کند، خداوند او را فقیه و عالم محشور کند. «بحارالانوار-2-253»
|
|
77758 |
نام:
سید احسان جواهری
شهر:
تهران
تاریخ:
12/5/2010 10:15:16 AM
کاربر مهمان
|
يار من ار برافكند از رخ خود حجاب را
محو كند فروغ او طلعت آفتاب را
تا كه فتاده بر سرم عشق نگار نازنين
برده خيال او ز من يكسره خورد و خواب را
لعل گهر فشان او كرده مرا اسير خود
نرگس مست او ز من برده توان و تاب را
من نه همي ز باده عشق تو مست گشته ام
مست شود چو من خورد هر كسي اين شراب را
خانه توست اين دل و سوخت ز هجر روي تو
مي نپسند بيش از اين خسته دل خراب را
روي نما و كن دگر اين شب هجر را سحر
طاقت و صبر بيش از اين نيست دل كباب را
سرو قد از دوريت گشته (علي) قرين غم
روي به او نما و كن ، دور ز رخ حجاب را
..............................................
سروده حضرت آيت الله العظمي علي صافي رضوان الله تعالي عليه در مدح حجت بن الحسن (ع)
در فراقت اي دلدار، مي سوزم و مي سازم
گرچه بس بود دشوار ، مي سوزم و مي سازم
دوري جمال تو كرده سخت بيمارم
با همين تن بيمار ، مي سوزم و مي سازم
دوستان تو باشند پيش دشمنان مقهور
با جفاي اين اشرار ، مي سوزم و مي سازم
رحمي از كرم فرما بر دوچشم گريانم
بين به ديده خونبار ، مي سوزم و مي سازم
خواب و خور حرامم گشت در شب فراق تو
من بياد تو بيدار ، مي سوزم و مي سازم
هر بلا رسد بر من ات تو بر ندارم دست
تا رسد گه ديدار ، مي سوزم و مي سازم
ثابتم (علي) ثابت در طريق عشق او
تا رسم به وصل يار ، مي سوزم و مي سازم
..............................................
من که نادیده گرفتار تو ای یار شدم
شهره عشق تو در کوچه و بازار شدم
شدم آزاد من از بند هوا ، قید هوس
تا به دام سر زلف تو گرفتار شدم
تو شدی شهره به دلداری و من شهره به عشق
از تو من صاحب این طالع بیدار شدم
آیت حسن تو دیدم که شدم شیفته ات
دیده دل چو گشودم همه دلدار شدم
دست از دامن لطف تو رها ننمایم
چون که از فیض تو من محرم اسرار شدم
من به امید وصال تو کشم بار فراق
با امید است که من حامل این بار شدم
زود باز آی و ز وصلت به از اینم کن شاد
من که از عشق تو نک دلخوش و سرشار شدم
پرده بردار و نما دیده ما را روشن
به خدا خسته دگر من ز شب تار شدم
علی از راه تو هرگز نرود راه دگر
من تو را دارم و از غیر تو بیزار شدم
|
|
77757 |
نام:
پرئانه
شهر:
ايران
تاریخ:
12/5/2010 9:49:04 AM
کاربر مهمان
|
عشق خدا
گلها همه پژمرده ميگردند در اين ماه
پروانه هم نغمه ندارد جز غم و آه
عاشق ترين عشق خدا را سر بريدند
گلبرگها را پرپر و گل را نديدند
نامردمي كردند بر گلهاي هستي
آتش كشيدند خيمهء حرمت ز مستي
ماند حسين نامش چو شمعي در وجودم
پروانه وار گرمي بگيرد تار و پودم
|
|
77756 |
نام:
عبدا...
شهر:
رفسنجان
تاریخ:
12/5/2010 9:42:01 AM
کاربر مهمان
|
بنام خدا و با سلام خدمت یکایک شما عزیزان گلستان آوینی
چند روزه در غم از دست دادن یکی از خادمین شهدا وارباب بی کفنمان، نشسته و بحکمت بی نهایت رب الارباب فکر میکنم
تمام صفحات قبل را خواندم وبرای هر کس که التماس دعا داشت صلواتی فرستادم، نه بخاطر من کمترین که انشاء ا... خدا بواسطه آن همه مشکلات را برطرف نماید.
یاس بزرگوار از زاویه وعزیز برادری که دختر بیمار دارید همین که در اینجا دختری برای پدر بیمارش و پدری جهت شفای دخترش پیام میگذارند، مطمئن باشید دوستان گرامی ام دعا گویتان میباشند، پس دلتنگ نباشید وبه رحمت خداوند کریم توکل کنید.
آرزومندم انشاءا... جوانانمان ومخصوصا جوانان این بوستان معنوی خوشبخت وحاجت روا گردند به آبروی جوانان دشت کربلا، رادمردان و جوانمردانی که فتوت خویش و پستی دنیا را برایمان چه زیبا تفسیر نمودند
پیشاپیش حلول ماه غم و اندوه و حزن را تبریک و تسلیت میگویم، مثل روزهایی که شهادت ها را تبریک وتسلیت میگفتیم.
چقدر گریه برای تو با صفاست حسین ع
چه نور فیض عظیمی نصیب ماست حسین ع
حسین (ع) گفتم و کامم عجیب شیرین شد
دوباره گفتم و شوری غریب بپاست حسین ع
|
|
77755 |
نام:
بهمن
شهر:
سراب
تاریخ:
12/5/2010 8:58:43 AM
کاربر مهمان
|
در مرام ما نیست ترک دوست عهد با هر کس ببندیم جانمان در دست اوست
|
|
77754 |
نام:
سید احسان جواهری
شهر:
تهران
تاریخ:
12/5/2010 8:49:12 AM
کاربر مهمان
|
سلام امروز صبح منو پذیرا باشید..
واقعا حرف دل خیلی به من کمک کرده تا یک کمی سبک شم .وقتی درد و دل های دیگران رو هم می خونم مطمئنم که اونها هم این احساس سبکی بهشون دست داده . چون بالاخره آدم با بیرون ریختن حرف هاش یه مقداری سبک میشه...
اما گل رز کرامی از عرض تبریکتون سپاسگذارم..
می دونید چرا من بیشتر مخاطبم رو شما قرار دادم ؟
چون دقیقا شرایط شما را تجربه کردم و با تمام وجود احساسی را که دارید درک می کنم ...
اما همونطور که قبلا گفتم این یه امتحان واسه اونا بود و شایدم واسه ما ، اونها مردود شدند از خدا بخوایم که ما تو چنین موقعیت هایی مردود نشیم چون دیگه عذر و بهونه ای از ما پذیرفته نیست...
و این اعتقاد را هم داشته باش که اونها احتیاجی به نفرین ندارند چون زندگی بر پایه عمل و عکس العمل شکل گرفته... یعنی قبل از بهشت و جهنم اون دنیا، عمل های ما منجر به عکس العمل میشه
و اگه به این قضیه شک دارید منتظر بمونید و خودتون ببینید عکس العمل دنیا در مقابل عمل اونها چه خواهد بود...
ممنون خدا حافظ
|
|
77753 |
نام:
سجاد
شهر:
شیرلز
تاریخ:
12/5/2010 8:48:23 AM
کاربر مهمان
|
دوست دارم برم پیش خدا دلم براش تنگ شده
|
|