اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
77472 |
نام:
عسل
شهر:
كرج
تاریخ:
11/20/2010 3:36:02 PM
کاربر مهمان
|
خدايا گره از مشكل همه باز كن .گره از مشكل ما هم باز كن.الهي آمين. دعام كنيد.
|
|
77471 |
نام:
سحر
شهر:
یزد
تاریخ:
11/20/2010 2:49:18 PM
کاربر مهمان
|
دعام کنیدسخت تر از آنی که فکر کنیدمحتاج دعایم زندگیمو میخوام فقط همین ای کریم رحیم
|
|
77470 |
نام:
سید احسان جواهری
شهر:
تهران- لواسان
تاریخ:
11/20/2010 2:20:56 PM
کاربر مهمان
|
سلام امیدوارم خوب باشید...
یک سئوال ؟
چرا ما آدما فقط از خدا می خواهیم و فقط می گیم خدایا اینجوری که من می خوام بشه ...؟!
و نمی گیم خدایا اونی که تو به ما دادی و شکر راضی ایم به رضای تو............
پس خدایا به امید تو نه به امید خلق روزگار
|
|
77469 |
نام:
مجتبی
شهر:
شبستر
تاریخ:
11/20/2010 1:44:18 PM
کاربر مهمان
|
اعلاٌحدود 8سال است با یک مشکل خانوداگی روبرو هستیم با صبر ودعا ونماز زیارت نتوانستیم مشکل حل کنیم و اعلاٌپدر ومادرم در سفر حج تمتع هستندمن از شما خواهش می کنم که یک راه مناسب برای رفع این مشکل برای من بگویید ویاجیمیلم بفرستید اجرکم عندالله
|
|
77468 |
نام:
محدثه
شهر:
زرند
تاریخ:
11/20/2010 12:06:33 PM
کاربر مهمان
|
خدايااين وصلت سربگيرد به صلاح من است يل به ضرر
|
|
77467 |
نام:
سید احسان جواهری
شهر:
تهران- لواسان
تاریخ:
11/20/2010 9:40:09 AM
کاربر مهمان
|
خدایا من در کلبه ی درویشانه خویش چیزی دارم که تو در عرش کبریایی خویش نداری من چون تویی دارم و تو چون خود نداری........
|
|
77466 |
نام:
عطیه
شهر:
تهران
تاریخ:
11/20/2010 8:59:00 AM
کاربر مهمان
|
باسلام بنام خدای شهداوصدیقین
مطلبی درارتباط با صداقت .
گل صداقت
دويست و پنجاه سال پيش از ميلاد در چين باستان شاهزاده اي تصميم به ازدواج گرفت. با مرد خردمندي مشورت کرد و تصميم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختري سزاوار را انتخاب کند. وقتي خدمتکار پير قصر ماجرا را شنيد بشدت غمگين شد، چون دختر او مخفيانه عاشق شاهزاده بود، دخترش گفت او هم به آن مهماني خواهد رفت. مادر گفت: تو شانسي نداري، نه ثروتمندي و نه خيلي زيبا. دختر جواب داد: مي دانم هرگز مرا انتخاب نمي کند، اما فرصتي است که دست کم يک بار او را از نزديک ببينم. روز موعود فرا رسيد و شاهزاده به دختران گفت: به هر يک از شما دانه اي مي دهم، کسي که بتواند در عرض شش ماه زيباترين گل را براي من بياورد.... ملکه آينده چين مي شود. دختر پيرزن هم دانه را گرفت و در گلداني کاشت.
سه ماه گذشت و هيچ گلي سبز نشد، دختر با باغبانان بسياري صحبت کرد و راه گلکاري را به او آموختند، اما بي نتيجه بود، گلي نروييد. روز ملاقات فرا رسيد ، دختر با گلدان خالي اش منتظر ماند و ديگر دختران هر کدام گل بسيار زيبايي به رنگها و شکلهاي مختلف در گلدان هاي خود داشتند. لحظه موعود فرا رسيد. شاهزاده هر کدام از گلدان ها را با دقت بررسي کرد و در پايان اعلام کرد دختر خدمتکار همسر آينده او خواهد بود.
همه اعتراض کردند که شاهزاده کسي را انتخاب کرده که در گلدانش هيچ گلي سبز نشده است. شاهزاده توضيح داد: اين دختر تنها کسي است که گلي را به ثمر رسانده که او را سزاوار همسري امپراتور مي کند: گل صداقت... همه دانه هايي که به شما دادم عقيم بودند، امکان نداشت گلي از آنها سبز شود!!!
برگرفته از کتاب پائولو کوئلیو
میخواهم بگویم آقا ومولای ما دست ما خالی است وکاری که درخور لیاقت وآقای توباشد نداریم ولی صادقانه دوستت داریم .ماراهم تو انتخاب کن
ای عزیز فاطمه
|
|
77465 |
نام:
sara
شهر:
az tehran
تاریخ:
11/20/2010 3:00:08 AM
کاربر مهمان
|
خدایا به ملاقاتت میآیم، پله پله.تو رهنما باش....
|
|
77464 |
نام:
احمد
شهر:
qom
تاریخ:
11/20/2010 12:16:56 AM
کاربر مهمان
|
تنها و سرگردان در این گوچه های بی کسی ، میروم تنها اما سرگردان میروم
خلوت شب را در رخ سیمای بی وفایان می روم
کوله ام خالی و سیمای من زشت چه بگویم اعمالم خالیست لیک در انتظار مرگ می روم.
دل شکسته را بهر که برم ، دست خالی را نزد که ....
او می داند که چه دلی ست این دل خون من
یکی شهید میشه قطره خونش نرسیده به زمین بهشتی میشه یکی هم مثل من اونقدر بارگناهش سنگینه که هیچ ترازویی توان محاسبشه نداره الا حاسب اصلی
یکی میشه شهید آوینی یکی میشه من گناه کار
یاران چه غریبانه رفتن ازاین خانه ......
خدایا مرگ من به شهادت
|
|
77463 |
نام:
فاطمه
شهر:
کاشان
تاریخ:
11/19/2010 8:42:37 PM
کاربر مهمان
|
خدایا مرگ منوبرسون.ازدردجداییش دارم میمیرم.تنها راه چارم م ر گ ه.مرگهههههههههههههههههههههه
|
|