شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
76722
نام: مهتاب
شهر: کرمانشاه
تاریخ: 10/10/2010 2:10:33 PM
کاربر مهمان
  من یه مدت یکی رو خیلی دوست داشتم اونم میگفت که منو دوست داره قصدمون ازدواج بودبعد یه مدت که با هم بودیم یکی از دوستان قبلیش برگشت وبهش اظهار علاقه کرداونم رفت طرفش والانم باهم هستن ومنو گذاشته کنارمنم خودمو باختم ونسبت به همه بدبین شدم منوقال گذاشت دیگه امیدمو از دست دادم احساس میکنم از خدا دور شدم شما بگید باید چیکار کنم
76721
نام: محمد حيدري
شهر: همدان
تاریخ: 10/10/2010 10:23:58 AM
کاربر مهمان
  اي كاش آقا مرتضي به خوابم بيايد وبگويد كه چرا ساكت مشست .وگذاشت اسماعيل انقلاب را ذبح كنند. شما كه با خوانين مستكبر مبارزه كرديد چرا به فتنه گران نفوذي در حهاد (عبد الله نوري)تسليم شديد. ورهبر را تنها گذاشتيد.آري من معتقدم كه امام دو پسر داشت يكي به نام سپاه كه فرزند ساراست .ديگري به نام جهاد كه فرزند هاحر است .فرزند هاجر در بيابانها زندگي مي كندوبين كوه صفا ومروه ميدودومهاجر مجاهد ودرمنطقه مفام امام جاه زمزم با پاهايش حفر ميكند. وديگري حكومت تا كوهاي سينا تمرين ميكند. آموزش مي دهد مانور ميگذ ارد. يكي را سر بريدند وديگري بايد مواظب باشد سامري نيايد وگوساله پرستي راه اندازي كندوخط ابراهيم حنيف اين بار صد ها پيامبر را به دار كشد فعلا يوشع انقلاب (خامنه اي) تلاش ميكند نگداريد تنها بماند.
76720
نام: عطیه
شهر: تهران
تاریخ: 10/10/2010 8:58:34 AM
کاربر مهمان
  باسلام به دخترای خوب بایک روز تاخیر روزتان مبارک باشد خانمها محترم یک مطلب درارتباط با کرامات حضرت فاطمه معصومه جهت استفاده والتماس دعا
نتيجه توسل به حضرت معصومه عليها السلام
شخصي به نام ميرزا اسدالله از خدام آستان قدس حضرت معصومه عليها سلام بود، وي در قسمت پا دچار درد شقاقلوس (يكنوع بيماري كه موجب بي حسي و فلجي پا مي شود) شد. پزشكان وقت، از معالجه آن عاجز شده و او را جواب كردند، و به اتفاق راي دادند كه بايد پاي او قطع شود.
او يكروز قبل از از موعد قطع پا، تصميم گرفت شب را در كنار مرقد شريف حضرت معصومه عليها سلام به سر برده و متوسل گردد.
آن شب فرا رسيد، آخرهاي شب كه درهاي حرم را مي بندند، شخصي او را حمل كرده و به حرم برد، او خود را به پاي ضريح رساند و مخلصانه با سوز و گداز خاصي متوسل به حضرت معصومه (ع) شد و از آن حضرت خواست كه از خدا بخواهد تا او شفا يابد.
نزديك صبح، هنوز هوا روشن نشده بود، پشت در آمد و فرياد زد در را باز كنيد، من شفا يافتم.
در را باز كردند، ديدند، ميرزا اسدالله بسيار خوشحال است و شفا يافته و جريان شفاي خود را چنين شرح داد: در حرم پس از راز و نياز خوابم برد، در عالم خواب ديدم بانوي بزرگواري نزدم آمد و پس از احوالپرسي گوشه اي از مقنعه خود را چندين بار به پاي من ماليد و فرمود: تو شفا يافتي.
گفتم: شما كيستيد؟ فرمود: آيا مرا نمي شناسي با اينكه از خدام حرم من هستي؟ من فاطمه دختر موسي بن جعفر عليه السلام هستم.

كتاب داستان دوستان
نوشته محمد محمدي اشتهاردي


76719
نام: sara
شهر: az tehran
تاریخ: 10/10/2010 6:22:57 AM
کاربر مهمان
  بودنت همچون شعله ای بود که مرا هر روز از ترس خاموش شدنش به خود می لرزاند ، رفتنت آتشی بود که هستی ام را سوزاند ، به راستی معنی سوختن را در کدامین یک باید یافت ؟! در بودن یا نبودن ؟!
76718
نام: مبارز
شهر: سه راهي شهادت
تاریخ: 10/10/2010 1:13:46 AM
کاربر مهمان
  سلام اونقدر اين چند وقته گريه كردم كه ديگه اشك چشمام خشك شده .باورم نميشه همه چي تموم شده باشه كم توي دانشگاه سر به زير راه نمي رفتم كه از اون وقت تا حالا ديگه انگار نگاهم رو به زمين دوختند دلم نمياد ببينمش . بابام از طرفي مانع ازدواجمون شد از طرف ديگه باهام قهر كرده من و بابام با هم خيلي صميمي بوديم نمي دونم چه جوري تحمل كنم اين دوري از بابام رو فقط عجيب آروم شدم اينكه هيچ هوسي در بين نبوده هيچ گناهي هيچ ... و دعاي ديگران كه ان شاالله هر چي خيره و اطمينانم به خدا سر پا نگهم داشته. چقدر خوبه آدم دو تا داداش بزرگتر داشته باشه كه هر وقت باهاشون درد دل ميكنه درسته خوابيدن زير يه خروار خاك درسته حتي اسمشون رو هم نمي دونه ولي آرومت ميكنن. تا آخر حرفات رو بهشون ميزني و بعد آروم ميشي. داداشاي گمنامم ممنون از دعاي خيرتون. يا مهدي ادركني...
76717
نام: صدیفه
شهر: تهران
تاریخ: 10/9/2010 9:47:58 PM
کاربر مهمان
  سلام
محتاج دعا هستم زیاد
خدا از سر تقصیرات همه بگذره از سر تقصیرات من هم بگذرد و به قلبم ارامش بدهد
یا ضامن اهو هودت به قریادم برس اول خدا بعد شما اقا جان
76716
نام: باران
شهر: دوست دارم کربلا باشه
تاریخ: 10/9/2010 9:24:49 PM
کاربر مهمان
  السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)

دلم گرفته!!!!!
بعضی روزا امتحانای خدا خیلی فشار میاره...مخصوصا اونایی که پای دل و احساس وسطه...
نه میتونم با کسی درد دل کنم نه میتونم به خودش بگم نه میتونم حتی جایی پیدا کنم گریه کنم...........
خدایا!!!!!!!!
میترسم کم بیارم...خودت یه کاری کن بهم بخوره
خواهش میکنم.با همه ی وجودم اینو میخوام ازت


بچه ها دعا کنید.اسم نمیبرم فقط به حق دوستی مون همه دعا کنید که کارش بهم بخوره.طاقتش رو ندارم
76715
نام: بیخیال
شهر: ...
تاریخ: 10/9/2010 9:17:07 PM
کاربر مهمان
  سلام برام دعا کنید که امسال عید شهدا دعوتم کنن جنوب وبابام هم راضی بشه که من برم درسته کنکور دارم ولی از خوبیهاش زیاد شنیدم یاحق
76714
نام: ملول
شهر: بندر کناوه
تاریخ: 10/9/2010 6:59:39 PM
کاربر مهمان
  سلام، خدا قوت.
سایت خیلی آموزنده ای دارید بار ها و بارها (شاید طی دو سال)این سایت رو باز کردم ولی یک دقیقه حوصله نکردم نگاهش بندازم و ببینم چی تو این سایت نوشته که توی دانشگاهمان اون رو تبلیغ میکنن تا اینکه یه بار که خیلی دلم گرفته بودم و از دنیا متنفر شده بودم رفتم تو گوگل و نوشتم نهج البلاغه که دوباره سایت شهید آوینی باز شد این بار با دقت بهش نگاه کردم و به برنامه هاش نگاه کردم دیدم چیزهایی که میخوام رو داره و این من رو خیلی خوشحال کرد خدا رو خیلی شاکرم که همچین جوونایی هستند که کمر همت ببندند و این جور سایت ها را راه اندازی کنند.
خلاصه ما تنبلیم و فقط بلدیم حرف بزنیم و هیچ تکونی برای اصلاح خودمان نمی خوریم و نگاه می کنیم به این و اون که آره خوشبحال فلانی که می تونه نفسش رو مهار کنه و خدا و رسولش رو از خودش راضی نگه داره.
آخر کلام اینکه اگر ما هم واقعا بخواهیم اصلاح شویم و راه ائمه رو ادامه بدیم باید کمر همت ببندیم و با توکل به خدا و علم و یقین کارهامون رو انجام بدیم و توی کارهامون اخلاص داشته باشیم .
این رو به یقین میگم اگه کارمون فقط فقط برای رضای خدا باشه ما پیروزیم و همیشه آرامش داریم.
التماس دعا یه بنده که آرزو داره خدا بهش علم یقین بده .
76713
نام: محمد
شهر: نیشابور
تاریخ: 10/9/2010 4:33:01 PM
کاربر مهمان
  باسلام و خسته نباشید
واقعا باید به شما تبریک گفت
خدا پشت و پناهتون
سایت خیلی عالیه
<<ابتدا <قبلی 7678 7677 7676 7675 7674 7673 7672 7671 7670 7669 7668 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved