شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
76702
نام: ایمان
شهر: شاهرود
تاریخ: 10/9/2010 9:31:04 AM
کاربر مهمان
  سلام
راستش نمی دونم چی بگم ! فقط یه خواهش تو رو خدا برای تعجیل در فرج آقامون از ته دل دعا کنیم.
اللهم عجل لولیک الفرج . . .
ای راحت دل قرار جانها برگرد
درمان دل شکسته ما برگرد
ماندیم در انتظار دیدار ای داد
دلها همه تنگ توست آقا برگرد
76701
نام: نوکر آقا
شهر: بوشهر
تاریخ: 10/9/2010 8:45:53 AM
کاربر مهمان
  ما منتظر صبح شب یلداییم
آمده برای فرج فردایم
روزی که عزیز فاطمه می آید
با خامنه ای به کربلا می آییم
76700
نام: فرشته
شهر: اصفهان
تاریخ: 10/9/2010 8:44:26 AM
کاربر مهمان
  سلام به یاران حرف دل
ای شهدا من آسایش نمیخواهم تنها آرامش، آرامش واقعی میخواهم
هر روز حس میکنم از خدا دورتر و دورتر میشم سعی میکنم که دعا بیشتر بخونم، توکل و توسل را از اصل های زندگی قرار بدم ولی ...
من مشکل رو از طرف خدا نمی دونم بلکه از خودم، از خود نالایق جاهل.
به من گفتند که افسردگی متوسط داری، ببینید جوونی رو که می خواد خوب باشه، پاسخی برای روزگار سخت آخرت داشته باشه به چه روزی گرفتار شده وای چقدر دلم میخواد که به یک کوه یا دره ای برم که کسی اونجا نباشه و فقط خودم و خدای خودم باشیم یه داد بلند از ته ته دلم سر بدم و گریه کنم
نمی گم که گناهی ندارم البته که بسیار بسیار گنه کارم راستشو بخوایند توبه کردم اما حس بدی نسبت به خودم دارم نسبت به این که خدا هنوز نبخشیده
می دونید امید به رحمت خدا دارم ولی به خودم به نفسم نه...
دعا کنید برام که خدا امید و روشنایی آن را به زندگی ام باز گرداند دعا کنید که به خدا نزدیک شوم و اعمالی انجام بدم که خدا و امام حسین و امام زمان بهم افتخار کنند.
نگرانم نگران از آینده از خمودی روحم از بیکاری و بیچارگی و درماندگی
دعا کنیم که یار امام زمان باشیم و یار سفر کرده ی ما ظهور کنه و کمک کنه تا مشکلات حل بشه
76699
نام: RAID
شهر: kurdestan
تاریخ: 10/9/2010 7:20:42 AM
کاربر مهمان
  KHWYLI TANHAM
76698
نام: گنهکار ابن گنهکار
شهر: ارض الفساد
تاریخ: 10/9/2010 12:49:36 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان آسمانی...
خوشحالم که اینجا رو پیدا کردم.
و همچنین خوشحالم که دیگه به جای رفتن در چت رومهای کزایی و ... بیشتر دلم گرایش به اومدن در اینجا رو داره...
فکر کنم خدا می خواد هدایتم کنه...البته با وساطتت شهدا بالاخص آوینی(علیه رحمه)
76697
نام: بیات
شهر: الیگودرز-روستای چمن سلطان
تاریخ: 10/8/2010 11:26:34 PM
کاربر مهمان
  من واسه درس خوندن اومدم تهران،اما تهران اون چیزی نیست که تلویزیون نشون میده، عوض شده دیگه کمتر سادگی و صمیمیت توی اون پیدا میشه،رنگ خدا و معنویات داره کمرنگ میشه نه فقط توی تهران بلکه همه جای ایران.من به خدا نگرانم نگران جوونایی هستم که پای چت های مفتضح میشیینن،دلم برا آقام امام زمان تنگ شده،دلم واسه معنویات روستامون تنگ شده،اینجا همه چیز غریبست.
76696
نام: دل پاک
شهر: ...
تاریخ: 10/8/2010 9:03:51 PM
کاربر مهمان
  بعضی وقتا زندگی با آدم بدطور بازی میکنه واسم دعا کنید
76695
نام: حسن
شهر: لامرد
تاریخ: 10/8/2010 8:30:53 PM
کاربر مهمان
  باری اگر روزی کسی از من بپرسد
چندی که در روی زمین بودی چه کردی؟


من می گشایم پیش رویش دفترم را
گریان و خندان بر می افرازم سرم را


آنگاه می گویم که بذری نو فشانده است
تا بشکفد تا بردهد بسیار مانده است


در زیر این نیلی سپهر بیکرانه
چندان که یارا داشتم در هر ترانه


نام بلند عشق را تکرار کردم


با این صدای خسته شاید خفته ای را
در چارسوی این جهان بیدار کردم


من مهربانی را ستودم
من با بدی پیکار کردم


پژمردن یک شاخه گل را رنج بردم
مرگ قناری در قفس را غصه خوردم


وز غصه مردم شبی صدبار مردم


شرمنده از خود نیستم گرچون مسیحا
آنجا که فریاد از جگر باید کشیدن


من با صبوری بر جگر دندان فشردم


اما اگر پیکار با نابخردان را
شمشیر باید می گرفتم
76694
نام: sara
شهر: az tehran
تاریخ: 10/8/2010 7:42:46 PM
کاربر مهمان
  ما چون ز دری پای کشیدیم ، کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه ی بامی که پریدیم ، پریدیم
76693
نام: علی
شهر: شیراز
تاریخ: 10/8/2010 7:29:34 PM
کاربر مهمان
  من تا اینجا که زندگی کردم و ۴۰ سال دارم فقط فهمیدم که تمام راهها ÷ایانی سخت دارد الا راه خدا که آینده ای خوب روشن و بدون دغدغه دارد
<<ابتدا <قبلی 7676 7675 7674 7673 7672 7671 7670 7669 7668 7667 7666 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved