شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
75462
نام: ناهید
شهر: شهر خدا
تاریخ: 6/29/2010 11:07:30 PM
کاربر مهمان
  خدا من و ببخش که همیشه دنبال آرزوهای خودم هستم کمکم کن همونی بشم که تو میخوای تا تو هستی غم معنی نداره ما همه امیدمون به تو پروردگارم
75461
نام: معصومه
شهر: اندیمشک
تاریخ: 6/29/2010 8:45:18 PM
کاربر مهمان
  سلام من یه سوال دارم نمیدونم چرا هیچکس نمیتونه سوالمو جواب بده شما جواب میدید؟؟
چرا جمهوری اسلامی ایران حجاب رو اجبار کرده ولی حجاب درکشورهای نیمه اسلامی زیباتر جلوه میکنه؟ چرا وقتی در کشور پذیرش جمعیت نداریم از کشورهای دیگه جمعیت می پذیریم؟ چرا همیشه شعار میدیم که انرژی هسته ای حق مسلم ماست ولی هیچ کاری با این انرژی انجام نمی دیم؟حتی قشری از جامعه نمیدونن انرژی هسته ای یعنی چی ولی طوطی وار این شعارو تکرار میکنن؟ اینا حرفای یه دلسوز ایرانه پس بندگان خدا رو آزاد بذاریم تا خودشون برای دنیای پس از مرگشون تصمیم بگیرن خواهش میکنم....
لطفا به سوالات این دانشجو جواب بدید... با تشکر
75460
نام: نفس
شهر: لرستان
تاریخ: 6/29/2010 8:14:27 PM
کاربر مهمان
  حرف دل
75459
نام: ریحانه
شهر: تبریز
تاریخ: 6/29/2010 7:43:57 PM
کاربر مهمان
  دعام کنین خیلی خسته ام شاید بشه کاری کرد دعام کنید همین
75458
نام: اتنا
شهر: کجا جا دارم که بگم کدوم شهر
تاریخ: 6/29/2010 7:06:22 PM
کاربر مهمان
  تو همیشه هستی اما این منم که از تو دورم.!!!



سلام گلای خوشبوی اوینی.....


هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا


واااااااااااااااااااای چقدر ناراحتم ..


بابا کجائید؟؟؟؟؟؟؟؟؟


امیر مهدی گرامی سلام قبول باشه ؟؟؟



خسته شدم بیاید دیگه.....

واااااااااای برای پنجمین بار دختر خاله شدم...


راستی یادتونه اوایل مهرماه گفتم برای دختر پنج ماهه ای که ناراحتی قلبی داره دعا کنید ...



امروزم میگم براش خیلی دعا کنید چون بازم بستری تو بیمارستان جان اقا امام زمان براش دعا کنید .......اون حق داره زندگی داره وای اگه بدونید صورت ماهش به چه روزی افتاده بود ....



الان که می نویسم چشام پر اشکه ....جان شش ماهه ی امام حسین براش دعا کنید.....



دوستون دارم یا علی.
75457
نام: مریم
شهر: تبریز
تاریخ: 6/29/2010 6:36:24 PM
کاربر مهمان
  faghat delam mikhad emame zamanemon har che zodtar
zohor kone
delam mikhad zodtar biado hame che dorost beshe edalat bargharar beshe
khaste shodam az in bi edalati
75456
نام: اردیبهشت
شهر: بهارستان یزدان
تاریخ: 6/29/2010 6:32:08 PM
کاربر مهمان
  منت خدای را عز و جل
دورود دو سد بدرود
چون اردیبهشت سوی مکتب خانه روان بگردید ، ناظران بانگ بردادند : بشتابید
بشتابید که سفری مفت و مجانی از برایتان تدارک بدیده ایم واردیبهشت چون آوازه ای بدینسان بشنید ، درنگ را جایز ندانستی و در وقت نام خویشتن دران طومار نبشتن بکرد و به یاران و دوستان خویش بانگ بدادی تا ایشان را بشتابانید نیز!
دگر روز صبحدمان ، چون خورشید از پشت درختان سر برآورد ، اردیبهشت در راه بودی و خوشحالان!
یاران ایشان را بدیدی و خوشحال تر بگشتی و ایشان را به قصد آن مفت سفر اندر گاری ای بس اسقاطی سواربنومودی و بسم الله.
ایشان در راه بدلیل کهولت سن ، ارشد مسافران بودی و الگو ! بدین سان اردیبهشت و دوستان بر آن شدند تا نیکو الگوی از بهر دیگر همسفران بگردند که موفق بهمی شدند!؟!
چون بدرگاه آن بوک فیر وارد بگشتند ، ظریفی نزد ایشان آمدی و سراغ زادگاه ایشان بگرفت که در وقت مقدممان را در آن سرایچه گرامی بداشتند و چون اطمینان بیافتیم که ناظر از ورود ما در آن سرایچه مطمئن بشد ، با دوستان خویشتن عزم دودر کردن نومودی و بسرعت نور زانجا در برفتی و اندر گرد شهر به گشت و گزار مشغول به !
اردیبهشت از قبل تر نقشه ای زان شهر باستانی تهیه بدیدی و اسرع وقت سراغ باستانی ترین بخش برفتی و زانجا که صحابه علاقتی شدید به آن بالابران برقی و پایین بران برقی بداشتی هی سوار همی بشدیم و هی پیاه همی بشدیم بگونه ای که هیچ کس از شدت علاقتمان به آنجا چیزی ندانست!
چون در بین راه تشنه بگشتی ،یاران قصد خرید آب بنومودی ، که اردیبهشت فریاد واغیرتا سردادی و بگفتی که سرشان هم برفتی ، چونین خفتی بر خود تحمل ننومودی و تابحال هیچگاه آب نخریده بودی و بدانید و آگاه باشید که اشرفی از بهر آب نخواهیم بداد که این کسبی غیر معمول بودی از برای آنان که با زور بازوی خویشتن کسب روزی بکردندی.
القصه ایشان بگشتی و بگردیدی و خوش بگذرانید تا دلهاشان قار و قور فریاد وا حسرتا سر بدادی و چون به آن بوک فیر برسیدی گاه نهار بودی و چه لذیذتر از جوجکان به سیخ کشیده!

به وقت بازگشت با نگاهی حاکی از رضایتی عمیق بدانستی که الگویی سخت نومونه از بهر جوانتران بودی درآن روز .

یا علی با علی تا اعلی
75455
نام: هستی
شهر: تهران
تاریخ: 6/29/2010 6:21:12 PM
کاربر مهمان
  سلام دیگر نمی نویسم فقط می گویم به یادم باش به یادت هستم ........................او ..........)دوستت دارم من به وسعن ستاره های .
75454
نام: مهسا
شهر: تهران
تاریخ: 6/29/2010 5:23:45 PM
کاربر مهمان
  خیلی تنهام.فقط دوست دارم به ارزوم برسم تا شایداینجوری اروم بشم.دعام کنید چون خیلی گناهکارم
75453
نام: عبدالزهرا
شهر: غریبستان...
تاریخ: 6/29/2010 4:25:17 PM
کاربر مهمان
  اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
<<ابتدا <قبلی 7552 7551 7550 7549 7548 7547 7546 7545 7544 7543 7542 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved