اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
74492 |
نام:
نیما
شهر:
اهواز
تاریخ:
5/2/2010 3:19:22 PM
کاربر مهمان
|
چهار سال با یه دختر دوست(نازنین) شدم که اتفاقا تو دانشگاه خودمون بود.بعد از یک سال قرار ازدواج گذاشتیم عهد بستیم اما شرایطش نبود دوستیمون عمیق شد سال دوم تو زمستون تنهام گذاشت یکماه دنبالش بودم کم محلی میکرد بالاخره برگشت دوباره آشتی کردیم من سرباز شدم رفتم خدمت آموزشی دور از اون سخت بود افتادم شیراز ولی با هر جون کندنی بود بخاطر اون خودمو انداختم اهواز تو سربازی وقت آزاد داشتم ازم خواست واسه فوق درس بخونم منم شروع کردم حسابی درس خوندم ترازم تو پارسه بد نبود اما درست 2 ماه مونده به آزمون دیدم داره کم محلی میکنه پیگر شدم آخر مچشو گرفتم با کسی دیدمش ( آخه وقتی ادم زیادی هضم یه جریان عشقی بشه میتونه همه چیز خوب حس کنه (خیانت)) دنیا رو سرم خراب شد ارشد شرکت کرردم 100 نمره کم اوردم چون اون دو ماه رو دیگه درس نخوندم الان سربازیم تموم شده سرکارم میخوام ازدواج کنم و خواستگاری که میرم از هیج کدومشون خوشم نمیاد صبح ها که میرم سر کار عصبانیم واسه عمری که به پاش هدر رفته و باعث این شده از دختر متنفر بشم ....
|
|
74491 |
نام:
یا زهرا
شهر:
کراچی
تاریخ:
5/2/2010 2:58:31 PM
کاربر مهمان
|
دلم بد جور بر از خودم تقصیر خدا که نیست این خود ادم که با گناه دروازه دلشو رو بخدا میبند.من یاد گرفتم هر عشقی که مقابل عشق خدا باشه نابود میشه یاد گرفتم عاشق ادما نشم یاد گرفتم هیچ وقت دل به ادما ندم.زندگی شده واسه یه قشر خاص شده واسه از ما بهترون.تنها نصیب کسایی میشه که یا خیلی زیبان یا بولدارا یا روحانیای عالی مقام.شده حسرت واسمونوشده یه ارزوی محال اگه این دنیا نشد ایشالا اون دنیا قسمت میشه اگه شانس بیاریمو جهنمی نشیم بخاطر نداشتنش تو این دنیا.سر هر نماز کارمون شده التماس واسه داشتنش شاید لایقش نیستم اخه خیلی مقدس .یادم رفت بهتون بگم مظورم ازدواج.از ما که گذشت نشد عاشق ادم زمینی بشیم.
میخوام صبر کنم تا بیاد یه روز میخوام عاشق خود خودش بشم گفتن همه یه روز میاد خدا خودش قول داده میارتش اینهم یه لطف خداست که دلمون اکبندو دستنخورده بمونه تا تقدیمه صاحب اصلیش بکنیم.یا صاحب الزمان ادرکنی.
|
|
74490 |
نام:
گل دختر
شهر:
این جا!
تاریخ:
5/2/2010 2:34:45 PM
کاربر مهمان
|
سلام اقا
فقط همین!
|
|
74489 |
نام:
شهاب
شهر:
امید به رحمت خدا
تاریخ:
5/2/2010 2:29:14 PM
کاربر مهمان
|
بِسمِ الله ِ الرَّحمن الرّحیم
الشَّيطَانُ يَعِدُکُمُ الفَقرَ وَيَأمُرُکُم بِالفَحشَاء
وَاللّهُ يَعِدُکُم مَّغفِرَةً مِّنهُ وَفَضلاً وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
بقره -268
شيطان ،شما را [ به هنگام انفاق مال با ارزش ] از تهيدستى و فقر مي ترساند ،
و شما را به کار زشت [ چون بخل وخوددارى از زکات و صدقات ] امر مي کند ،
و خدا شما را از سوى خود وعده آمرزش و فزونى رزق مي دهد ، و خدا بسيار عطا کننده و داناست .
بيا حساب کنيم . در روز چند بار فريب شيطان به سراغمان مي آيد ؟
اگر تقلّب نکني پاس نميشي !
اگر زيراب همکارت رو نزني تو رو رييس نمي کنن !
اگر نکشي رو قيمت جنس هات آخر ماه کم مياري !
اگر الان نماز بخوني از کارت عقب مي افتي تا اذان بعدي کلي وقت داري !
اگر براي رييست خبر نبري ديگه هواي تو رو نداره !
اگر حجابت رو رعايت کني استخدامت نمي کنن !
اگر حد روابط شرعي رو داشته باشي کلات پس معرکه است !
اگر با همکلاسيت بگو بخند نداشته باشي آخر ترم بي جزوه مي موني !
اگر و اگر و اگر ....
اما وعده ی خدادر اين ميان چيست ؟
ما کدام را انتخاب مي کنيم ؟!
يا ربّ از ابر هدايت برسان باراني !
خدا يا توفيق توبه حقيقي را نصيب ما بفرما.
.* اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم *.
|
|
74488 |
نام:
احمدعلي آب آب زاده
شهر:
اهواز
تاریخ:
5/2/2010 2:02:40 PM
کاربر مهمان
|
ماگوشه نشينان غم فاطمه ايم محتاج عطا و كرم فاطمه ايم علامه اميني ره مي فرمود هر كس به اندازه ذرهاي از محبت حضرت زهرا س در وجودش باشد مي تواند آن حضرت را مادر خطاب كند .
|
|
74487 |
نام:
کوروش
شهر:
تهران
تاریخ:
5/2/2010 12:39:58 PM
کاربر مهمان
|
باسمه تعالي
ارجمند با كفايت
با سلام و احترام
روز معلم بر حضرت عالي مبارك باد
همه را منتصب فرمودند ولي از انتصاب ايجانب با توجه به مطرح بودنم در كميته محترم انتصابات ومصاحبه بامن خبري نيست.
مستدعي هستم با توجه به روبه اتمام بودن عمر كاري ام درامور انتصابات تسريع وتسهيل امور جاريه فرموده وهمانطور كه وزير فرمودند: ((حضرت عالي خودتان نيروهاي تان را برمي گزينيد نه نماينده هاي محترم يا سفارش كنندگان)) .
در ضمن اگر انتصاب من نياز به سفارش نمايندگان خاصي يا مجمع آنان وحتي امام جمعه ها و....دارد حاضر به هر نوع ارايه مدرك ومستندات نظر مساعد آنان مي باشم تا باور كنند كه ما همه راداريم ضمن اينكه اميد وتوكل واقعي مان به خداست وبه كسي رو نمي اندازيم.
اميد است صدايمان را به گوش مقامات ارشد وزارت آموزش وپرورش برسانيد.
والسلام
09127189745
|
|
74486 |
نام:
امير چيذري
شهر:
تهران
تاریخ:
5/2/2010 12:27:44 PM
کاربر مهمان
|
راستش می دانی ؟ طاقت کاغذ من طاق شده ،
پیکر نازک تنها قلمم ، زیر آوار دروغ خرد شده !!!
می توانی تو بیا ، سر این قصه بگیر و بنویس ...
می توانی تو از این وحشی طوفان بنویس ،
طاقتش را داری که ببینی هر روز ،
زیر رگبار نگاهی هرزه
صد شقایق زخمی و هزار نیلوفر بی صدا می میرد ؟!!!
اگر اینگونه ای آری بنویس ،
من دگـر خسته شـدم ...
باز تا کی به دروغ بنویسم :
" آری می شود زیبا دید !! می شود آبی ماند !!! "
گل پرپر شده را زیبایی ست ؟!
رنگ نیرنگ آبی ست ؟!
می توانی تو بیا ، این قلم ، این کاغذ ...
بنشین گوشه ی دنجی و از این شب بنویس !!
قسمت می دهم امّا به قلم ،
آنچه می بینی و دیدم بنویس
از خدا ،
از قفس خالی عشق ،
از چراگاه هوس ،
از خیانت ،
از شرک ،
از شهامت بنویس !!!
بنویس از کمر بـیـد شکـسته ،
آری از سکـوت شب و یک پنجره ی ساکـت و بـسته ،
از من
" آنکـه اینگـونه به امّـید سبب ساز نـشـسته "
از خود ...
هـر چه می خواهی از این صحنه به تصویر بکـش :
(( صحنه ی پـیچش یک پیچک زشت دور دیوار صدا ... ))
حمله ی خفاشان ، مردن گـنجشکان !!!
جرأتش را داری کـه بـبـینی قلمت می شکـند ؟ کاغـذت می سوزد ؟!
طاقـتش را داری کـه بـبـینی و نگـویی از حق ؟!
گـفـتن واژه ی حق سنگـین است
من دگـر خـسته شـدم
می توانی تو بیا ، این قـلم ، این کاغـذ
این همه مورد خوب ...
|
|
74485 |
نام:
گل نیلوفر
شهر:
گمشده
تاریخ:
5/2/2010 12:21:22 PM
کاربر مهمان
|
دلم گرفته درجمع هم احساس تنهایی میکنم نمیدانم چگونه عمل کنم
|
|
74484 |
نام:
شاهینی
شهر:
ارومیه
تاریخ:
5/2/2010 11:43:28 AM
کاربر مهمان
|
سلام خانم ارامه از شهر زندان
من هم مثل شما بودم اما نه به اون شدت ولی خدا یک کاری با من کرد که الان با تمام وجودم هم به اون ایمان اوردم هم دوستش دارم انسان هر گناه بزرگی هم که مرتکب شود فقط میتواند به راحتی به خدای خود اعتراف کند و به غیر او به هیچ کس حتی پدر و مادر نیز نمیتواند بگوید.
همین خدای مهربون هست که وقتی از ته دل اونو صدا بزنی حتما اجابت میکنه ادم اگر از همه جا رونده بشه تنها ملجا و مفر ان فقط خدا است و بس
باید از ته دل خدارو دوست داشته باشیم الان من مثل بچه ای هستم که نیاز شدیدی به یک پناهگاه داره و اون هم دامن ائمه و خداست خدایا شما خودت شاهدی که چقدر گنهکارم ولی دوستت دارم
خانم ارامه چنگ به درگاه الهی بزنید و ارتباطتون با او قطع نکنید که کلید رستگاری در این دنیا و در اون دنیا فقط تعالیم خداست و از همه مهربونتر اوست یا حی یا قیوم
التماس دعا
|
|
74483 |
نام:
مرضیه امینی
شهر:
زنجان
تاریخ:
5/2/2010 10:12:01 AM
کاربر مهمان
|
خیلی دلم تنگ است.یعنی میشه ماهم از یارای امام زمانمان باشیم.ای شهدا شما ما را دعا کنیدکه شمارا شان و رتبه ای بزرگ در نزد پروردگارتان هست.
|
|