اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
73882 |
نام:
yas8454
شهر:
زاویه
تاریخ:
3/17/2010 10:20:44 AM
کاربر مهمان
|
سال خود را بابهترین هفت سین اغاز کنید ؛
سلام قولا من رب الرحیم
سلام علی موسی وهارون
سلام علی ابراهیم
سلام علی نوح فی العالمین
سلام علی ال یاسین
سلام هی حتی مطلع الفجر
سلام علی المرسلین والحمدالله رب العالمین
|
|
73881 |
نام:
sara
شهر:
az tehran
تاریخ:
3/17/2010 12:20:53 AM
کاربر مهمان
|
همیشه امیدتان فقط به خدا باشد................
اگر زمانی به گوشه ای از زندگی امان لطمه ای وارد شد و یا مشکلی در جلوی پایمان قرار گرفت یادمان باشد که کسی ما را فرا می خواند ...............
خدا همیشه با ما زمزمه می کند و با درون ما حرف می زند. اما بعضی اوقات زمانی که ما وقتی را برای گوش دادن قرار نمی دهیم ، او مجبور می شود پاره آجری به سمت ما پرتاب کند. و ما در این انتخاب تصمیم گیرنده هستیم که گوش کنیم یا نه!
... ..................
|
|
73880 |
نام:
محمدی
شهر:
شهرزیبایی ها
تاریخ:
3/16/2010 8:34:54 PM
کاربر مهمان
|
دوستان سلام
اومدم و همه ی نوشته ها رو که در هفته ی گذشته نوشته شده خوندم
برای همه دعا می کنم
شما هم برای همه دعا کنید
مخصوصا اولین دعامون اومدن مولامون (ع) باشه
مهدی فاطمه تنهاست بیا تا برویم
شور دل را به تماشاست بیا تا برویم
قدر سوزن به عمل تاب دهیم
چشم مولا به تماشاست بیا تا برویم
الهم صل علی محمد و آل محمد
التماس دعا
|
|
73879 |
نام:
زهرا(سارا)
شهر:
مشهدالرضا
تاریخ:
3/16/2010 4:16:01 PM
کاربر مهمان
|
به ياد شهداي عمليات خيبر كه در جزيره مجنون مظلومانه ايستادند *زنده بمان مجنون* روايت جامع از مظلوميت ايرانيان هنگام انجام بزرگترين عمليات تاريخ ۸ سال دفاع مقدس (عمليات خيبر) در جزاير مجنون ـ طلائيه ـ هورالعظيم ـ هورالهويزه نظر يكي از كارشناسان ارتش ايالات متحده آمريكا: « در حقيقت اين عمليات (خيبر ۲) به عنوان يكي از مشكل ترين و خطرناك ترين عملياتهاي رزمي جهان تلقي شد و روي آنان كه هنوز فكر مي كنند ايراني ها يك مشت بي دست و پاي آموزش نديده فناتيك هستند، اثر معكوس مي گذارد.» سوم خرداد شصت و يك، خرمشهر آزاد شد؛ بعد از نزديك نوزده ماه اشغال، وضع جنگ ايران و عراق عوض شده بود، عراق زمينهايي كه اشغال كرده بود، از دست داده بود و ايران روي مرز بود. آنهايي كه مخفيانه از عراق حمايت مي كردند، حالا آشكارا از عراق حمايت مي كردند، عراق براي خريد سلاح، بيش تر سراغ شوروي مي رفت و آمريكا هم نمي خواست از سود فروش سلاح بي نصيب باشد. چراغ سبزش را به عراق نشان داد؛ اول از همه نام عراق را از ليست كشورهاي حامي تروريست خط زد، بعد شروع كرد به تحويل سلاح و كمك مالي به عراق، بالاخره هم دفتر سازمان سيا را در بغداد باز كرد تا بتواند بهتر اطلاعات به عراق بدهد، اين در حالي بود كه هنوز سفارتخانه نداشت. مشاور كميتهي روابط خارجي سناي امريكا گفت: «اين عمل آمريكا به منظور تنبيه ايران و باز كردن راهي براي عراق، جهت خروج از بن بست موجود است. ايران در جنگ با عراق از برتري محسوسي برخوردار است و اين واقعهي ناخوشايند براي آمريكاست.» آمريكايي ها سيصد ميليون دلار به عراق دادند تا گندم و برنج بخرد، بعدها اين رقم تا يك ميليارد هم رسيد، دولت ريگان به شركتي كه اين كمك ها را كرده بود تعهد داد اگر عراق تا سه سال پولشان را ندهد، دولت آمريكا پول را پرداخت مي كند. با اين همه كمك، صدام حال و روز خوبي نداشت، از يك طرف آمادگي كشورش را براي برقراري آتش بس اعلام كرده بود و از طرف ديگر مسئوليت شكست را پذيرفت، بعد هم استعفا داد، هرچند در انتخابات مجدد حزب بعث دوباره دبيركل شد. انتخاباتي كه معمولا تنها يك كانديدا داشت؛ صدام. اروپايي ها هم بي كار نبودند، فرانسه هواپيماهاي ميراژي كه قولش را به عراق داده بود تحويل داد. سيزده موشك انداز متحرك هم داد، كلودشسون، وزير خارجهي آن روزهاي فرانسه، به عراق قول داد كارشناسان كشورش راكتور اتمي ازيراك را كه اسرائيل قبلا منهدم كرده بود، بازسازي كنند. شوروي هم هزار و دويست نفر از مستشارش را به عراق فرستاد، هم راهشان هم چهارصد تا تانك تي ـ پنجاه وپنج و دويست و پنجاه تانك تي ـ هفتاد و هفت؛ تانكي كه در حال حركت هم مي توانست گلوله شليك كند و آر پي جي هم روي بدنه اش اثر نمي كرد، چند تايي هم ميگ بيست و پنج شناسايي . انگليس براي سربازان عراقي پناهگاه ساخت؛ پناهگاه براي چهل و هشت هزار نفر، پناهگاههايي كه همه چيز درش بود؛ از بيمارستان و اتاق عمل گرفته تا اتاقهاي مقابله با حمله شيميايي و استراحتگاه و آشپزخانه. خود عراق هم از نيروهاي داوطلب، تيپ هايي ساخت كه معروف شدند به تيپ هاي سه رقمي، عراقي ها مي خواستند جنگ طولاني باشد، نيرو و امكاناتش را هم داشتند، اگر هم چيزي كم و كسر بود ، فقط كافي بود به بعضي كشورها بگويند تا برايشان دست و پا كنند. برعكس، آمريكايي ها دوست داشتند جنگ در محدودهي مشخصي ادامه پيداكند، يعني نه شكست و نه پيروزي، ريگان آن روزها طرحي داد كه اگر صدام در جنگ شكست خورد و حكومتش سقوط كرد، آمريكاييها به سرعت جاي او را بگيرند. اما ايرا
|
|
73878 |
نام:
گمنام
شهر:
بی نشان
تاریخ:
3/16/2010 4:05:26 PM
کاربر مهمان
|
خدایا خوشبختی را دیروز به حراج گذاشتی ولی
ولی حیف که من زاده امروزم
خدایا جهنمت فرداست چرا من امروز می سوزم
سلام گلای اوینی
امیر مهدی هم داره میره جنوب .شلمچه .طلائیه
بازم من تنها موندم امیر مهدی عزیز برام دعا کن
دیگه با رفتنتون حرفی برام نگذاشتین
التماس دعا
|
|
73877 |
نام:
میم
شهر:
نامعلوم
تاریخ:
3/16/2010 3:53:36 PM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام علیکم جمیعا
دلا برای صدای بلند این قدر غنج مزن
به پیش پای خلایق برادر اکیل سرنج مزن
من ندانم این دیگر چه بساط است ؟
این همه مردم آزاری [ و چه خوش گفت آنجا که گفت : مردم آزاری مکن... ] و آسیب و
انفجار مواد منفجره و احتراق مواد محترقه
فقط به بهانه رسم باستانی ؟!
چرا از میان پیغمبران جرجیس (علیه السلام ) را برمی گزینیم؟
اگر هم بخواهیم پایبند باشیم به آداب و رسوم پیشینیانمان ،
آن بندگان خدا یک هیزمی ، بوته ای ، شاخ و برگی را آتش می زده اند و می گفته اند :
زردی من از تو
سرخی تو از من
که این هم کاملا ثابت نشده است...
اصلا در کجای متون کهن آمده که کوروش کبیر ، سیگارت می زده است ؟
و جالب تر از همه اینها
این است که اصلا در ایران باستان روز چهارشنبه وجود نداشته است....!!!
و از روزهای ماه برای شمارش روزها استفاده می شده است ، که هر یک نام ویژه خود را داشته است.
__________
غنج زدن دل : تپیدن دل از تمابل به چیزی
اکلیل سُـرنج : گونه ای از مواد منفجره که سود جویان به ماجراجویان فروشند.
با تشکر
التماس دعا
|
|
73876 |
نام:
امیر مهدی
شهر:
بوشهر
تاریخ:
3/16/2010 1:22:52 PM
کاربر مهمان
|
سلام من خیلی خوشحالم شنبه قراره برم شلمچه اونقدر خوشحالم که نمی دونم باید چیکار کنم انگار اولین باره دارم میرم من امسال چهارمین سالمه برام دعا کنید که بتونم امام زمانم رو ببینم اونجا می بینمتون به امید دیدار
|
|
73875 |
نام:
نسیم
شهر:
ناکجا آباد
تاریخ:
3/16/2010 12:22:02 PM
کاربر مهمان
|
مریم گرامی و همه حرف دلیها سلام
خوشحالم که هنوز پرچم حرف دل برافراشته است و هنوز دلهایی هستند که پیرو خط شهدا باشند.
حضور توی حرف دل سعادت می خواست
امیدوارم همه اتون قدر این لحظات رو بدونید و از این سعادت به نحو احسن استفاده کنید
مریم خدا همیشه در کنار تو و در دل توست
خوشحالم که قلب به این صافی و مهربونی به تو داده
بهترین ها لایق تو هستند پس مطمئن باش و در انتظار بهترین ها
دل من هم خیلی اسم ها خواست
خواستم از خیلی ها یاد کنم
خیلی ها که تو اینجا بودند و حالا نیستند
خیلی ها که دوسشون داشتم و خیلی ها که براشون تا همیشه دعا خواهم کرد.
و خیلی هایی که اینجا نوشتند اما هیچ گاه از درد دلشون نگفتند.
و حتی خیلی هایی که توی وبلاگم میزبانشون هستم و به بنده خیلی لطف دارند
و چقدر دلم می خواهد این پیام رو ده بار دیگه بفرستم که همه بخونن
همه اونهایی که دلم می خواهد بخونند و بدونند به یادشون هستم.
روضه درد نمیخواهم بخونم اما از همه اتون می خواهم برای همه دلهای دردمند دعا کنید
برای دلهایی که جسمشون یا حتی روحشون بیماره و نیاز به نگاه معبود داره
برای همه اتون سالی پر از موفقیت، عشق به خدا و اهل بیت ع و دلی سرشار از آرامش آرزومندم .
و به قول مهربانی که همیشه ارادت قلبی بهشون دارم
یا علی و یا فاطمه
|
|
73874 |
نام:
عماد
شهر:
سمنان
تاریخ:
3/16/2010 8:43:57 AM
کاربر مهمان
|
با سلام
با تشکر از سایت خوبتون
چرا دانلود خیلی از فایلها کار نمیکنه
مثل طلائیه. بعضی اذان ها
لطفا یه زحمتی بکشین چون فایلهای دفاع مقدس و مربوطه به راهیان نور خیلی نیاز میشه
|
|
73873 |
نام:
میم
شهر:
مودّت
تاریخ:
3/15/2010 11:10:55 PM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام علیکم جمیعا
دومین حکمت :
سوره حمد - آیات 6 و7
[إهدنا الصّراط المستقیم *
صراط الّذین أنعمت علیهم غیر المغضوب ِ علیهم
و لا الضّالّین َ ]
( ما را به راه راست رهنمون باش * راه آنانی که
به ایشان نعمت دادی ، نه آنانی که بر ایشان غضب کردی و نه گمراهان )
سوره ضُحی - آیات 6 الی 11
[ ألم یَجـِدک یتیماً فآوی *
و وجدک ضالّا فهدی *
و وجدک عائلاً فأغنی *
فأمـّا الیتیم َ فَلا تقهر *
و أمـّا السّائل فلا تنهر *
و أمـّا بنعمة ربّک فحدّث ]
ابتدا می فرماید :
آیا پروردگارت تو را یتیم نیافت و پناه داد؟
و تو را سرگشته دید و هدایت کرد ؟
و تو را تنگ دست یافت و بی نیاز کرد ؟
سپس در سه آیه پایانی :
پس یتیم را [ به پاس نعمت ما ] میازار
و سائل تهی دست را مران
و اما درباره نعمت پروردگارت [ با مردم ] سخن بگو.
در واقع هر یک از سه آیه پایانی به یکی از سه آیه ما قبل آنها باز می گردد.
و آیه یازدهم اشاره به آیه هفتم دارد ، یعنی آن نعمتی که مورد نظر است ، نعمت هدایت است.
ادامه دارد
حافظم در مجلسی دُردی کشم در محفلی
بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت می کنم
|
|