اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
73472 |
نام:
بوی سیب
شهر:
مطلع الفجر
تاریخ:
2/17/2010 4:52:36 PM
کاربر مهمان
|
السلام علیک یا شمس الشموس
نایب الزیاره حرف دلی ها بودم در ایام شهادت آقا در مشهد مقدس.
این هم تقدیم به اونایی که دلشون لک زده برا حرم با صفای ارباب:
آمدم ای شاه پناهم بده/ خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان/ دور مران از دَر و راهم بده
لایق وصل تو که من نیستم/ إذن به یک لحظه نگاهم بده
لشگر شیطان به کمین من است/ بی کسم ای شاه پناهم بده
در شب اول که به قبرم نهند/ نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطابخش همه عالمی/ جمله حاجات مرا هم بده
|
|
73471 |
نام:
میثم
شهر:
تاریخ:
2/17/2010 4:51:01 PM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان امروز خیلی از دست خودم ناراحتم واقعیتش اینه که دیگه کم کم دارم اعتماد به نفسم رو از دست میدم هر چی با خودم عهد و پیمان میبندم آخر میزنم زیرش،دیگه از دست خودم خسته شدم نمیدونم منو چی سر عقل میاره،امروز تقریبا اتفاقی یه زیارت امام رضا واسم درست شد فردا اگه خدا بخواد میرم مشهد،فقط نمیخوام با این حالی که دارم برم میخوام با معرفت برم زیارت آقا،به همین خاطر امروز سر نماز به خدا گفتم خدایا کمکم کن که با معرفت این امامو زیارت کنم و همچنین کمکم کن که با معرفت هم برگردم.
|
|
73470 |
نام:
ایمان
شهر:
توکل به خدا
تاریخ:
2/17/2010 4:28:41 PM
کاربر مهمان
|
سلام بر آقا سید مرتضی بزرگ و سرور این محفل
سلام بر تک تک دوستان و همراهان آقا سید مرتضی
با تشکر از دوستان گرامی که بیاد من حقیر بودن علی الخصوص سارای گرامی دختر خوبم از مشهد و سرکار خانم محمدی دوست خوبم ممنون از لطف شما
زندگی هیچ وقت معطل درموندگی های ما نمیمونه، میگذره و تو این
گذشتنها بزرگترین مصیبت ها رو از تو دور می کنه و اونها میشن متعلق
به گذشته زندگیت.
تا زمانی که هستی و نفس داری ، مجبوری دوباره به زندگی برگردی ؛
ببینی ، بفهمی ، تحمل کنی ، زجر بکشی .
درد از بین میره ؟؟؟
از عظمت و مصیبت اون فاجعه کم میشه ؟؟؟
نه درد هست ، مصیبت هست ، رنج مداوم کشیدن هست.
ولی درون تو ، با تو و کنار تو ؛ همیشه همراهت میاد و تو بهش عادت
می کنی حتی اگه دلت نخواد. یعنی مجبوری که عادت کنی.
چون درد جزئی از زندگیه و فرار از اون غیر ممکنه.
التماس دعا
یاعلی
|
|
73469 |
نام:
اتنا
شهر:
کجا جا دارم که بگم کدوم شهر
تاریخ:
2/17/2010 4:24:57 PM
کاربر مهمان
|
خدایا ای کسی تنها امید منی نگذار این امید به ناامیدی تبدیل شود خود میدانی که چقدر ضعیف و ذلیلم.
سلام گلای خوشبوی اوینی....
هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
واااااااااااااااای اگه بدونید چقدر خوش گذشت ..
نمی دونید که مدرسه امروز خیلی با حال بود..
یه سه چهارتا جایزه گرفتیم...
الانم دارم البالو میخورم... ...هرکس میخوره خودش بره بخره..
خوب چه خبرااااااااااااااااااااااا؟
نفیسه سلام بابا توهم شدی انیسه که معلوم نیست کجاست...اونم هی میگفت خدا رو فراموش کردم تنها شدم..بابا بسه توروخدا خداوکیلی خیلی ادمو ناراحت میکنید خوب معلومه ادم یه همچین حسی داره ولی اشتباه ...
اگه خدارو از دست بدیم مطمئن باش..همه چیزتو از دست میدیم...مگه نمیگیم خدا همه چیزو همه کس ماست...
پس پای تموم حرفات وایسا دیگه نبینم از این حرفا بزنیااااااااااااااااااااااااااااا باشه؟
خدا بنده هاشو دوست داره و درای رحمتش به روی همه بازه..بی انصافیه من و تو از این حرفا بزنیم...به خدا توکل کن ببین پشیمون میشی یا امیدوار.
بابا بشکنه این دست که نمک می پاشه.
با معرفتا من این همه به یادتونم .....
بیاید سر بزنید بگید بخندید.. ماه محرم صفرم که تموم شد...بهونه نیارید راستشو بخواین هنوز خودم ا حالو هواش بیرون نیومدم... ولی دارم سعی میکنم...
راستی راهپیمایی رفتماااااااا...
یه سربند یا حسیم به بازوهام بستم تا دلم خواست عقده های تو دلمو خالی کردم... اینقدر شعار دادم صدا برام نمونده...نگاه.....!!!!!!!!!!!!!@@@@@@
ایمان، محمدی از زیباییها امید امید با معرفت کارناممو گرفتم.. ولی از نمره هام راضی نبودم...نه اینکه افتضا بود نه ....
شهاب .علیرضا ی با مرام.ساقی گرامی افتاب ابی.عزیز .گمنام محترم .فریال گرامی.بوی سیب .یاس سفید.وبقیه ی عاشقایی که تازه وارد این شهرک عاشقیه شدن..به اطلاعتون برسونم که من اتنای شیطون و کوچولوی این شهرک برا تک تک شما عاشق دعا میکنم.. اگه خواستین برا منم دعا کنید..
راستی هفته ی بعد میرم به مناطق جنگی.بوشهر.خرمشهر. پیغامی ندارین برا شهدا.
بچه هایی که تازه اومدن خوش اومدن...
به یادتونم ....هرچند به یادم....
دوستون دارم . یا علی.
|
|
73468 |
نام:
یونس بیست
شهر:
تهران
تاریخ:
2/17/2010 3:59:34 PM
کاربر مهمان
|
نرسد دست تمناچو به دامان شما
میتوان چشم دلی دوخت به ایوان شما
از دلم تا لب ایوان شما راهی نیست
نیمه جانی ست در این فاصله قربان شما
***
نایب الزیاره همگی بودم در مشهد الرضا
|
|
73467 |
نام:
منا
شهر:
تهران
تاریخ:
2/17/2010 3:53:30 PM
کاربر مهمان
|
SALAM EY TANHA BAHONE VASEYE NAFAS KESHIDAK
HANOZAM PAR MIKESH DEK VASEYE BE TO RESIDAN
|
|
73466 |
نام:
تنها
شهر:
مشهد
تاریخ:
2/17/2010 2:55:12 PM
کاربر مهمان
|
سلام بر تنهایی هایم این انقلاب پدرم را در چهارمین پاییز زندگیم از من گرفت و من تنها شدم ولی به خاطر این تنهایی هستم.شما بگویی وقتی دلم می گیرد به کجا بروم خانه پدر؟ندارم خانه مادر ؟ ندارم خانه خواهر برادر؟ ندارم تنهام از زخم زبانهای دیگران حتی شوهر شبهایم ابریست و روزهایم تنها لبخند سرد یخی تحویل خلق ا... می دهم تنهایم من پدرم مادرم را می خواهم تو بگو او را از که طلب کنم ؟ جواب را میل کن
|
|
73465 |
نام:
مر
شهر:
مشهد
تاریخ:
2/17/2010 2:23:20 PM
کاربر مهمان
|
۴ ساله بودم که پدر رفت یک هفته بیشتر دوام نیاورد که شهید شد من وابسته به او تنها شدم حالا بعد از این همه سال که نبودش را با هر چیز و کسی پر می کردم به اینجا رسیدم که تنهایم و فقط آرزوی دیدن رویش را دارم دلتنگم برایش کاش می توانستید او را به من برگردانید. به خدا تنهایم نه مادری نه پدری در این انقلاب جای من و امثال من کجاست هیچ نمی خواهم تنها جواب دلتنگیهایم را بدهید
|
|
73464 |
نام:
مريم
شهر:
تهران
تاریخ:
2/17/2010 1:37:58 PM
کاربر مهمان
|
دل تنگ كه حرف زياد دار براي گفتن....براي دل من و دلتنگياش دعا كنيد.
|
|
73463 |
نام:
علی
شهر:
شیراز
تاریخ:
2/17/2010 11:55:01 AM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحیم
علت پیروزی و شکست منافقین بخش – پنجم.-
روزی یک افسر وظیفه که فوق لیسا نس که تصور میکنم در رشته برق بود به نزد من امد وازمن پرسید که اینها فورمول های در رابطه با برق تانک را درامریکا خواندهاند یا ازمستشاری گرفتهاند من یادم افتاد که روزی فرمانده من به من گفت اگر فلانی پیش تو میاید از تو سئوائل میکند جواباش رابده ما از مستشاری گرفتهایم وقه قه میخندید من جواب دادم از مستشاریگرفتهاند ایشان گفت من به اینها گفتم بیائید دردانشگاه درس دهید من گفتم این چه حرفی بود که زدهاید منبع انرا پیدا کن وبه انها نشان بده ایشان گفت منبع در بازار جهانی نیست من از استادان پرسیدهام واز رفقا درامریکا پرسیدم وبسیار افراد درامریکا گفتند دربازار علم نیست ومن گفتم ربطیهم به تانک داشت ؟وایشان گفت نداشتایشان گفت اینها میخواهند ما زمین خورده اینها باشیم وچنین هم میکنم ببینم به کجا میرسند این تئوری ها چهار تا بود که دوتای ان راتقریبا درست فهمیده بودند ودوتای انرا درست نفهمیده بودند این فرهنگ اصیل ارتش بود که میخواست حاکم شوداز یک منبع موثق شنیدهام که شاه به اقای مسعود رجوی فرمودهاند که اقتصاد کشور را تئوریزه کنید ایشان گفته بوددراین شرایط حال وحوصله اش راندارم وپس از انقلاب فرمودهاند انچنان تئوریزه کردم که ایشان مات ومبهوت شد .این کار ساواک بود که ایشان به ابهت وقدرت فکری معرفی کنند فرمانده من میگفت ما ازمنافقین زیاد میکشیم تا از چریکهای فدائی خلق ومسلمانانها جلوتر بیفتد وبه من پیشنهاد داد که توراداخل منافقین میکنیم واز زندان فراری میدهیم ودست از پا خطاکنید به دام میفتی واعدام میشوی وسپس با خنده زیاد میگفت ایشان ساواک را مضمحل کرده وارتش راتیکه پاره کرده وشهربانی را فلج کرده است- شاهی که گوش به فلک نمیکرد وحتی نظریات ارتش را نمیپذیرفت وکمترین محل فهمیدن برای او مستشاری وسفارت امریکا بود به زور به حرف انگلیس ها توجه میکرد اصلا انرروزگار امریکا اسوه ایرانیان بود جائی دیگر را قبول نداشتند از دیپلم به بالا فقط عاشق امریکا بودند وشرق را تنبل وبیعرضه وعقب مانده میدانستند که خود راجلوتراز انان میدانستند وحاضر بودند به مسکو بروند وبه انها یاد دهند –شاه ار مسعود رجوی سئوائل درباره تئوریزه کردن اقتصاد میپرسد که خوداش طراح ان بوده است که فقط دربعد سیاسی ومنافع قابل تئوریزه بودن بود-ادامه دارد
|
|